خودزنی به سبک نماینده مجلس

آفتاب یزد- گروه اقتصادی: «دولت بخشی از ارزهای خود را در حسابی خاص بلوکه کرده است!» این ادعای عجیب و تکان دهنده‌ای بود که مالک شریعتی نماینده تهران روز گذشته در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی مطرح کرد و بازتاب زیادی در سایت‌ها و شبکه‌های مجازی داشت! او در جریان بررسی پیشنهادات الحاقی به طرح یک فوریتی تامین کالاهای اساسی پس از اینکه گفت: «دولت بارها با طرح یک فوریتی تامین کالاهای اساسی مخالفت کرده و تاکید می‌کند این طرح در جامعه تورم ایجاد می‌کند» این ادعا را هم اضافه کرد.این در حالی که بیشتر کارشناسان اقتصادی مجرب در عین درک اوضاع اسفناک اقتصاد امروز و تحمیل بدترین و تلخ‌ترین شرایط معیشتی، راهکارهای مقطعی و کوتاه‌مدت را رویه‌ای ناپسند و محتوم به شکست تعبیر می‌کنند. کما اینکه در نسخه روز گذشته روزنامه «آفتاب یزد» نیز دکتر پیمان مولوی یکی از اقتصاددانان منتقد دولت که هیچ ارادتی در مواضع خود به آن ندارد، طرح مجلس را اساسی ندانسته و می‌گوید: «این طرح 100 درصد موجب تورم خواهد شد.» لذا آنچه اقتصاددانان مستقل هم بر آن پافشاری می‌کنند، درک واقعیت‌هایی است که نجات از گرداب آن فقط با رفع گره‌های اصلی ایجاد‌کننده مخاطرات و مشکلات امروز میسر است. به زبان دیگر این دسته از منتقدان بدون هیچ ارادت و دلبستگی به دولت و مجلس‌نشین‌های هیجان زده، معتقدند اگر لقب «ترسو»‌ها واجد افرادی باشد، مشمول کسانی است که شهامت و جسارت استفاده از یک نسخه اقتصادی ثابت شده موثر و مورد اجماع برای نجات اقتصاد ایران از باتلاق افزایش نقدینگی و نبود رشد اقتصادی پایدار را ندارند! چرا که به زعم این دسته از منتقدان، نه دولتمردان و نه مجلس‌نشین‌ها شهامت رفع موانع اصلی ایجاد‌کننده مشکلات امروز را ندارند و تصویب مصوبات این چنینی و مواضعی تکان‌دهنده مانند آنچه شریعتی بدون ارائه یک فکت مستند در مورد اقدام دولت در بلوکه کردن ارزهای کشور مدعی آن شد، با تغییرات 360 درجه‌ای در برخی تصمیم‌ها و رفتارهای تمام سیاستگذاران ممکن خواهد بود.
این نماینده تهران تاکید کرد: مجلس شورای اسلامی به دنبال توزیع عادلانه کالاهای اساسی مردم است، اما دولت با مجلس در این زمینه همکاری نداشته است و ناکارآمدی‌های خودش را به این طرح نسبت می‌دهد. وی تاکید کرد: طرح تامین کالاهای اساسی به هیچ وجه تورم‌زا نیست، بلکه عدالت را در توزیع کالاهای اساسی ایجاد می‌کند و مجلس به دنبال حل مشکلات معیشتی مردم است.
شریعتی درباره وضعیت ارز گفت: در حال حاضر وضعیت ارزی کشور خوب است و حتی می‌توان گفت از سال گذشته و حتی از سال آخر دولت دهم نیز بهتر است! اما مشکل این است که دولت بخشی از ارزهای خود را در حسابی خاص بلوکه کرده و وارد چرخه ارزی نمی‌کند!
اما شریعتی پس از این موضع خود در مجلس به همان اظهارات بسنده نکرد و ظهر روز گذشته گوشی به دست توییتی را به این مضمون توییت کرد: « مجلس با ۲مصوبه مهم «معیشتی» و سیاسی، عیار عقلانیت خود را به رخ «ترسوها» کشید» یکی با تصویب طرح تامین کالاهای اساسی و دیگری تصویب کلیات طرح «اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری» با ۱۶۰رای! اینکه شریعتی سرخوشانه از مصوبه مجلس به عنوان عیار عقلانیت یاد می‌کند و دولت یا اقتصاددانان منتقد و مخالف دولت با این طرح مجلس را نیز «ترسوها» خطاب می‌کند؛ گویای اعتماد به نفس سرشار دکترای رشته انرژی است که در توییتر خود « خوب شدن را آفت عالی شدن» دانسته است!


رضا ترکمان، کارشناس علوم سیاسی در گفتگو با خبرنگار گروه اقتصادی روزنامه «آفتاب یزد» در خصوص تاثیرات منفی این دست مواضع چهره‌های حاضر در صحنه سیاست و تصمیم‌گیری در مجلس علیه ثبات اقتصادی و تهدیداتی که افکار عمومی را بدون وجود مستندات قوی و مستدل به دولت بدبین ساخته و مانع همدلی
آنها می‌شود، می‌گوید: ادعایی همچون اینکه دولت بخشی از ارزهای خود را در حسابی خاص بلوکه کرده است، ادعای ساده و کوچکی نیست و در واقع متهم کردن دولت به پنهانکاری یا دروغگویی است و می‌تواند موجب بروز شبهاتی در جامعه گوش بزنگ اخبار مسئولان باشد؛ کما اینکه هر فرد مدبری می‌داند که اگر یک فرد در یک کشتی سوراخی ایجاد کند، چه بسا کل آن کشتی غرق شود، لذا چنین ادعایی بدون آنکه پیامدهای آن (یک یا دو روز پس از اعلام آن) باعث بروز شوک موقت و خاصی به بازار شود و در صورت عدم صحت ادعا یا فاصله داشتن زیاد آن با واقعیت به تغییرات قیمتی بینجامد، جمعیت کثیری را در کشور دچار دردسرهای غیرقابل جبرانی خواهد کرد؛ آن‌هم بدون آنکه نماینده مدعی شده، زیربار پیامدهای مالی آن برای
زیان‌دیدگان برود!
وی در زمینه ریشه این دست ادعاهای فردی از موضع نمایندگی و بدون هیچ مبنای مصلحت‌سنجی گروهی (حتی از جناح سیاسی مخالف دولت) می‌افزاید: «یکی از آفت‌های کار تشکیلاتی جامعه سیاسی ایران، این است که رفتار جناحی برای دستیابی به قدرت، نه برای قدرت اجتماعی و سیاسی تشکیلاتی یا کمک به اقتصاد معیشتی مردم، بلکه برای ارضای غرایز قدرت فردی است. یعنی هر فردی تنها به فکر به قدرت رسیدن خودش است و اگر فرد صاحب سِمَتی شود، به عنوان مثال فرماندار، استاندار و یا حتی در مقام پایین‌تر به عنوان شهردار و نماینده منصوب گردد، با تفکر اینکه هرکسی باید وظیفه شرعی خود را انجام دهد پیش می‌رود. در حقیقت تشکیلات را به معنای یک ضرورت رفتار جمعی و به عنوان یک بستر اجتماعی که می‌تواند آموزشگاهی برای رفتار جمعی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مدنی باشد، نمی‌شناسد. کما اینکه به غیر از حوزه اقتصادی که به کرات مصادیقی از مصوبات کور و بی‌ثمر و حتی خسارت بار به ساختار اقتصادی ایران رخ داده است، اما امروز هیچ کدام از نمایندگان وضع‌کننده آن قانون یا وزیر و مدیران مدعی مفید بودن آن طرح خسارت بار، پاسخگوی آسیب‌های دهها میلیاردی و شاید هم صدها میلیارد تومانی پافشاری خود در ارائه یا تصویب آن علیه اقتصاد کشور نیستند.»
وی با مثال زدن از موضوعی غیراقتصادی که می‌تواند قابل تعمیم به مصوبات اقتصادی دولت‌ها و مجلس‌ نشین‌ها باشد، می‌گوید: «زمانی که در جامعه اجتماعی و فرهنگی ایران، مدرسه مدرن وارد شد، گروه‌های بیشماری از مردم به مقاومت در برابر آن پرداختند و می‌گفتند این مدارس دستاورد غربی است! این در حالی بود که مردم به سرعت نتایج حضور در مدارس نوین را دریافتند. به این صورت که پسر آقای فلان کاسب محل و یا کدخدای روستا وارد این مدارس شد و بعد یک مرتبه تغییر طبقه اجتماعی داد، یعنی کدخدای روستا از دهستان رفت و در تهران استاد دانشگاه یا مهندس شد و به روستا برگشت. در روستا همه تغییر را در رفتار اجتماعی‌ و در زندگی‌اش احساس کردند. وقتی این تغییر را دیدند گفتند پس ما باید این مسیر را طی کنیم! همین موضوع انگیزه‌‌ای برای رجوع به مدارس نوین و مدارس جدید شد.
حال در واقع ما امروز به نمایندگانی اعتراض داریم که نمی‌توانیم دلیل حضور و معرفی آنها را برای جامعه توضیح دهیم و فایده‌ای هم ندارد! نمایندگان اغلب ادوار مجلس، تابع احساسات و نه الزاما با نیت بد، دست به اتخاذ و اعلام مواضعی زده و می‌زنند که هر چند سهوی اما به شدت مخرب و متناقض با علم اقتصاد است و مشورت اقتصاددان کارکشته را نادیده می‌گیرند. اتفاقی که حاصل نبود احزاب پاسخگو به تصمیماتی است که پیامدهای تورمی آن کمر مردم را می‌شکند و به تعبیر شمای خبرنگار روزنامه از قول نماینده‌ای که خود و همفکرانش را در صف دارندگان عقلانیت دیده و طیف اقتصادانان را در موضع ترسوها؛ خود گویای مواضع ریشه گرفته از مجادلات سیاسی است تا مبتنی بر تحلیل‌های اقتصادی!»