شکستن مرزهای اخلاقی در انتخابات امریکا

علی بیگدلی
کارشناس مسائل امریکا
در تاریخ امریکا کمتر شاهد انتخاباتی با این همه هیاهو و تا این حد مشارکت سیاسی بالا نبوده‌ایم. اما در انتخابات 2020 امریکا می‌بینیم که انتخابات این کشور مورد توجه همه مردم جهان است و برای خود امریکایی‌ها نیز این انتخابات تبدیل به مهم‌ترین انتخابات در چند دهه اخیر شده است. در حالی که در سطح جهان میزان اقبال مردم به انتخابات رو به کاهش دارد، در انتخابات امریکا به طرز کم سابقه‌ای، مردم این کشور بویژه جوانان و گروه‌های سالمند و نظامیان مخصوصاً در فلوریدا که مرکز بازنشسته‌های امریکا است، تمایل بالایی به مشارکت سیاسی دارند. طوری که به نظر می‌رسد مشارکت مردمی در انتخابات 2020 به بالای 70 درصد برسد که در تاریخ انتخاباتی امریکا از سال 1904 به این سو سابقه نداشته است. فقط در آرای پیش از موعد نزدیک به 100 میلیون نفر که معادل نزدیک به دو سوم کل رأی دهندگان هستند، آرای خود را به صورت پستی و حضوری ارائه کردند که در نوع خود کاملاً بی سابقه است. علت این اقبال به نوع سیاست‌های دونالد ترامپ برمی‌گردد که باعث شکاف بیش از حد تصوری در جامعه امریکا شده است و آن را به یک جامعه کاملاً دوقطبی تبدیل کرده است.
در این انتخابات نفرت پراکنی نامزد‌ها علیه یکدیگر و تعارض‌های شدید طبقاتی جامعه امریکا را به گمراهی کشانده و تمامی این حوادث ناشی از یک دلیل برجسته است.


از زمان رونالد ریگان در سال 1980به این طرف هیچ گاه رؤسای جمهوری امریکا در قالب و اندازه این پست نبوده‌اند. برای مثال اگر ما آبراهام لینکلن و تئودور روزولت را به عنوان شاخص‌های رؤسای جمهوری امریکا در نظر بگیریم، اکنون می‌بینیم که به جای آنها ترامپ و بایدن داعیه ریاست جمهوری را دارند. در دو دهه گذشته و بویژه در دوره ترامپ، ارزش‌های جامعه امریکا به هم ریخته است.
رئیس جمهوری کنونی امریکا جامعه را به دو شقه کرده و مرزهای اخلاقی را دچار افول کرده است. شاید کرونا تا حدودی در این دوقطبی شدن جامعه امریکا نقش داشته است. اما مسأله این است که هرچند ممکن است همه  جوامع دچار دوقطبی شوند ولی عمق دوقطبی شدن امریکا بسیار زیاد است. این در حالی است که امریکا می‌بیند فراتر از مرزهای خود نیز دیگر نقشی را که در دهه‌های 50، 60 و 70 داشته، ندارد و خبری از قدرت‌نمایی و سروری آن نیست.
احساس خودمحوری و جهان گریزی و مقررات ستیزی که ترامپ به عنوان میراث در جامعه امریکا به جا گذاشت و مدعی بود با آنها قصد دارد نقش امریکا در جهان را به آن بازگرداند، آن طورکه او می‌خواست، نه تنها نتیجه نداد و باعث جدا شدن متحدین درجه یک امریکا مثل اتحادیه اروپا از آن شد که در نهایت باعث شد جامعه این کشور هم دچار پریشان حالی و از هم گسیختگی شود. طوری که در واشنگتن مرکز فرمانروایی امریکا مردم نگران از نتیجه انتخابات امریکا و حوادث و وقایع پس از آن ویترین‌های خود را تخته کوب کرده‌اند تا از شورش‌ها و درگیری‌های احتمالی در امان بمانند.
اگر ترامپ بعد از انتخابات نتواند آرای مطلوبش را به دست آورد، جنجال زیادی به پا خواهد کرد. او در آخرین کمپین‌هایش تهدیدهایی را درخصوص شمارش آرا مطرح کرده که کاملاً در تضاد با قانون اساسی این کشور هستند.
این بی اخلاقی‌های سیاسی و گردن فرازی مقابل قانون اساسی با اخلاق جامعه امریکایی سازگار نیست. شاید اغلب مردم امریکا از پیچیدگی‌های قانون اساسی و قوانین انتخاباتی کشور خود مطلع نباشند. اما در این کشور سه امر مقدس وجود دارد: قانون اساسی، پرچم و رئیس جمهوری. روزی که جورج واشنگتن رئیس جمهوری می‌شود، هنگامی که از خانه‌اش به سمت محل کار خود حرکت می‌کند، مردمی که دو سوی خیابان ایستاده بودند، به او تعظیم می‌کردند.
اما اکنون در امریکا شاهد هستیم که نه تنها مردم پرچم کشور خود را آتش می‌زنند و شخص رئیس جمهوری مورد استهزای بخش قابل توجهی از رسانه‌ها و جامعه است که خود رئیس جمهوری نیز قانون اساسی را به چالش می‌کشد. برای مردمی که در ماه‌های اخیر خیابان‌ها را به خاطر نابرابری نژادی ترک نکرده‌اند، رئیس جمهوری که تقدس قانون اساسی را بشکند و حامیانش، بسختی بخشوده می‌شوند و در نهایت این رئیس جمهوری می‌تواند باعث آشوب‌های زیادی در جامعه شود.