اخبار ویژه


  یک بام و دو هوای توئیتر در انتخابات ایران و آمریکا
شبکه توئیتر در حالی خبرهای مربوط به ادعای تقلب و دستکاری در انتخابات آمریکا را فیلتر می‌کند که یازده سال قبل به عنوان بازوی اجرایی سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا، دقیقاً همین ادعا را علیه انتخابات ریاست‌جمهوری ایران ترویج می‌کرد!
در این زمینه، «مشرق» ضمن گزارشی می‌نویسد: توئیتر این روزها به‌شدت مشغول مبارزه با «اطلاعات غلط»، «اخبار جعلی»، «ادعاهای بی‌اساس» و اقدامات دیگری از این دست است؛ یا حداقل خودش این‌طور می‌گوید. این شبکه اجتماعی آمریکایی به خاطر هشدارهایی که درباره پیام‌های دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، می‌دهد سرِ زبان‌ها افتاده است. بعضی‌ها این رفتار توئیتر را مسئولیت‌پذیرانه می‌دانند.
این شبکه اجتماعی کنار بسیاری از توئیت‌های ترامپ هشدارهایی داده مانند اینکه «این توئیت حاوی محتوای گمراه‌کننده است» و همچنین حتی خواننده‌ توئیت را به منابعی ارجاع داده که از نظر توئیتر معتبر هستند و می‌توان «واقعیت‌ها» درباره محتوای توئیت ترامپ را از آنجا خواند. توئیتر، مانند برخی دیگر از شبکه‌های اجتماعی آمریکایی، مجازات‌هایی نیز برای توئیت‌هایی در نظر گرفته که «تشویق به خشونت» یا «تهدید علیه دیگران» به حساب بیایند.


توئیتر پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری امسال آمریکا، تمهیدات خاصی هم برای جلوگیری از بروز هرج‌ومرج در این کشور اندیشید؛ حتی اگر قرار بود عامل هرج‌ومرج، رئیس‌جمهور آمریکا باشد. این شبکه اجتماعی از همان ابتدا اعلام کرد اجازه نخواهد داد هیچ‌کدام از نامزدها (بخوانید: دونالد ترامپ) پیش از شمارش آرای کافی، اعلام پیروزی زودهنگام کند و تأکید کرد تنها در صورتی نتایج شمارش آرا یا نتیجه انتخابات را رسمی تلقی خواهد کرد که یا توسط مقامات ایالتی اعلام شده باشد، و یا توسط دو رسانه از هفت رسانه‌ای تأیید شده باشد که «گروه‌های تصمیم‌گیری مخصوص و مستقل درباره انتخابات» دارد: ای‌بی‌سی، آسوشیتدپرس، سی‌بی‌اس‌نیوز، سی‌ان‌ان، دیسیژن‌دسک اچ‌کیو، فاکس‌نیوز، و ان‌بی‌سی‌نیوز.
همه اینها خوب است، اما ماجرا وقتی جالب می‌شود که رفتار توئیتر درباره فضای داخلی آمریکا را با رفتار این شبکه اجتماعی درباره اعتراضات سال ۱۳۸۸ در ایران مقایسه کنیم.
هیلاری کلینتون، وزیرخارجه سابق آمریکا، در کتاب خاطرات خود «انتخاب‌های سخت»، می‌نویسد: ژوئن همان سال [۲۰۰۹ میلادی، ۱۳۸۸ شمسی]، جوانان ایرانی از وب‌سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی به منظور ارسال پیام‌های خود در جریان اعتراضات پس از انتخابات استفاده کردند. در بحبوحه این انتخابات و اعتراضات مقامات وزارت خارجه [آمریکا] که پیگیر تلاش‌های مخالفانِ دولت ایران در فضای مجازی بودند، متوجه بروز یک مشکل شدند. توئیتر قصد داشت به منظور انجام تعمیرات دوره‌ای، برای مدت زمان کوتاهی، خدمات جهانی خود را محدود کند که دقیقاً نیمه روز در تهران بود. برای حل این مسئله یکی از اعضای واحد برنامه‌ریزی سیاسی وزارت خارجه، انتخاب شد. کوهن آوریل همان سال با «جک دورسی» یکی از بنیانگذاران و مدیران توئیتر، ملاقات کرده بود. به همین دلیل، بلافاصله تلاش کرد تا ضمن ارتباط با دورسی به او هشدار دهد که محدود ساختن خدمات توئیتر در آن بازه زمانی چه ضربه‌ای به فعالان اجتماعی در ایران وارد می‌کند. در نتیجه همین گفت‌وگوها، توئیتر برنامه تعمیرات خود را تا نیمه‌شب بعد به تعویق انداخت.»

پنج رئیس‌جمهور آمریکا خاک شدند اوباما و ترامپ هم مثل آنها
دولت ترامپ در حالی در انتخابات پر مسئله و اعتبارسوز آمریکا به آخر خط رسیده، که مانند سلف خود باراک اوباما برای جمهوری اسلامی خط و نشان می‌کشید اما هر دو دولتمرد در آرزوی تسلیم ایران و سرنگونی جمهوری اسلامی ناکام ماندند.
این ناکامی و سرشکستگی ابرقدرت آمریکایی، بیانات رهبر انقلاب درباره یاوه‌گویی‌های اوباما و ترامپ را یادآوری می‌کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۷ در جمع فرهنگیان با ‌اشاره به اظهارات ترامپ فرمودند: «شنیدید رئیس‌جمهوری آمریکا حرف‌های سخیف و سبکی زد. شاید بیش از ۱۰ دروغ در حرف‌های او بود. هم نظام را تهدید کرد، هم ملت را که چنین و چنان می‌کنم. بنده از طرف ملت ایران می‌گویم: آقای ترامپ! شما غلط می‌کنید. آنچه اتفاق افتاده، یعنی رفتار زشت و سخیف رئیس‌جمهوری آمریکا خلاف انتظار ما نیست. این رفتار در دوران رؤسای جمهور قبل هم وجود داشت و در هر دوره‌ای یک‌جور بوده است. ملت ایران با قدرت ایستاده و آن [رؤسای جمهور] قبلی مُردند و استخوان‌هایشان هم پوسید و جمهوری اسلامی همچنان هست. این آقا هم خاک خواهد شد و بدنش خوراک مار و مور می‌شود و جمهوری اسلامی همچنان خواهد ایستاد».
رهبر انقلاب همچنین در خطبه‌های نماز عید فطر (۲۸ تیر ۱۳۹۴) درباره یاوه‌گویی‌های باراک اوباما فرموده بودند : «با این مذاکرات و با متنی که تهیه شده‌، در هر صورت سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد. همان‌طور که بارها تکرار کردیم، ما با آمریکا در مورد مسائل گوناگون جهانی و منطقه‌ای مذاکره‌ای نداریم... سیاست‌های آمریکا در منطقه با سیاست‌های جمهوری اسلامی ۱۸۰ درجه اختلاف دارد. آمریکایی‌ها حزب‌الله را و مقاومت لبنان را -که فداکارترین نیروهای دفاع ملی در یک کشورند- متهم به تروریسم می‌کنند، از این بی‌انصافی بالاتر نمی‌شود. آن‌وقت در مقابل، دولت تروریست صهیونیستیِ کودک‌کُش را مورد حمایت خودشان قرار می‌دهند، با یک‌چنین سیاستی چگونه می‌شود معامله کرد، چگونه می‌شود مذاکره کرد، چگونه می‌شود به توافق رسید؟
نکته‌ بعدی در مورد رجزخوانی‌های آمریکا است. در این چند روزی که از پایان این مذاکرات گذشته، حضرات مسئولین آمریکایی -دولتمردانشان، دولت‌زنانشان- مشغول رجزخوانی‌اند، هر کدام با زبانی رجزی می‌خوانند. البته ما ایرادی به این کار آنها نداریم؛ مشکلات داخلیِ آنها، آنها را ناچار می‌کند که این رجزخوانی‌ها را بکنند... آنها درباره‌ مسائل گوناگون دیگر، می‌گویند ما درباره‌ صنعت هسته‌ای این‌جور کردیم، این‌جور گفتیم، ایران را تسلیم کردیم؛ تسلیم ایران را مگر به خواب ببینند. پنج رئیس‌جمهور دیگر [آمریکا] از اوّل انقلاب تا امروز، در این آرزو که جمهوری اسلامی را تسلیم کنند یا مُردند یا در تاریخ گم شدند، شما هم مثل آنها؛ شما هم این آرزو را هرگز به دست نخواهید آورد که ایران اسلامی را تسلیم کنید».مشاور خاتمی: احزاب اصلاح‌طلب هیچ جایگاهی در جامعه ندارند
دبیر کل حزب مردم‌سالاری می‌گوید: اشخاصی مانند خاتمی نباید برای احزاب اصلاح‌طلب تصمیم بگیرند. اما مشاور خاتمی در واکنش گفته است احزاب اصلاح‌طلب نمی‌توانند جایگزین خاتمی شوند.
به گزارش نامه‌نیوز، اخیرا مصطفی کواکبیان، دبیرکل حزب مردم‌سالاری و عضو شورای هماهنگی اصلاحات، در گفتگویی با اشاره به اینکه خاتمی نباید «محور» اصلاح‌طلبان باشد و او «مشاور» است، عنوان کرد: «در حزب مردم‌سالاری تاکیدمان بر استفاده از عقل جمعی است. ما هم احترام آقای موسوی‌خوئینی‌ها و هم آقای خاتمی را داریم. ولی معتقدیم که نباید فردمحوری کرد و عقل جمعی باید حاکم باشد. باید از بزرگان مشورت بگیریم ولی اینکه بگوییم 30 حزب هیچ نظری ندهند و تابع یک شخص باشند این‌گونه نیست، احزاب باید نظرشان را بگویند و از بزرگان نیز مشورت بگیرند. به اعتقاد بنده باید یک جایگاه مشورتی برای آقای خاتمی در نظر بگیریم، حزب برای خودش استقلال دارد و خودش باید تصمیم بگیرد.»
در این ارتباط «علی صوفی»، وزیر دولت اصلاحات، به برنا گفت: حزب کواکبیان از جمله احزابی است که فردمحور و به نوعی قبیله‌ای است. برخی از دوستان این قضیه را مطرح می‌کنند که خاتمی شخصیت فردمحوری است. مطرح کردن این فردمحوری ممکن است از سوی بعضی‌ها، به نوعی خدمت به جریان مقابل باشد.
دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات ادامه داد: به‌عنوان مثال افرادی که فردمحوری را مطرح می‌کنند باید بگویند احزاب چه تاثیری داشته‌اند؟ همین حالا هم احزاب، چه نقشی می‌توانند ایفا کنند. بنده هم دبیرکل حزب هستم و هم عضو شورای عالی سیاستگذاری و شورای هماهنگی اصلاحات. اما باید گفت احزاب به تنهایی چه جایگاهی در جامعه دارند که بتوانند، جایگزین خاتمی شوند یا مجموعه احزاب اعم از شورای هماهنگی اصلاحات دورهم جمع شوند چه جایگاهی در جامعه دارند که بتوانند جایگزین خاتمی شوند؟
او بیان کرد: متأسفانه یک موجی در کشور راه افتاده که بسیار نگران‌کننده است و آن این است که به‌عنوان مثال، برخی می‌گویند که «شما بروید کنار و ما بیاییم»؛ این گفته را تحت عنوان جوانگرایی و قانون منع به کارگیری بازنشستگان در مجلس مطرح کردند تا جایی پیش رفته‌اند که بازنشستگان نتوانند در بازار میوه و تره‌بار هم، شغلی داشته باشند! متأسفانه همه اینها کسانی هستند که فکر می‌کنند اگر اینها را حذف کنند، برای خودشان میدانی باز خواهد شد. اینها عمدتاً کسانی هستند که نتوانستند در میدان رقابت چه از نظر علمی و چه از نظر شغلی، برای خودشان موقعیتی دست و پا کنند و به‌همین دلیل همواره می‌گویند که فلانی برود کنار تا مجبور شوند از آنها استفاده شود. کواکبیان و امثال وی هم سخنانی را مطرح می‌کنند مبنی بر اینکه گویا خاتمی مدعی رهبری جبهه اصلاحات است یا مثلاً این اعتبار و جایگاهی که خاتمی بین مردم دارد را کنار بزنند لابد امثال کواکبیان جایگزین او می‌شوند.سوء مدیریت اقتصادی نتیجه اغماض درباره نامزدهاست
عضو فراکسیون امید و هیئت رئیسه مجلس دهم تصریح کرد اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری 1400، شانسی برای پیروزی ندارند.
محمدعلی وکیلی در گفت‌وگو با روزنامه آرمان، با بیان این که مردم از عملکرد روحانی نا امید شده‌اند، گفت: اصلاح‌طلبان با توجه به شرایط اقتصادی کشور شانس زیادی برای پیروزی ندارند.
وی در عین حال افزود: نظام فضای انتخابات را برای مشارکت گسترده مردم در انتخابات به سمت دو رئیس‌جمهور اسبق باز کند. اصلاحات جریان ریشه‌داری در کشور است و علاقه دارد به حل مشکلات کشور کمک کند و در بهبود اوضاع مردم نقش ایفا کند، اما باید دید فضای سیاسی چطور پیش می‌رود. اگر ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری رأی بیاورد اصلاح‌طلبان هیچ شانسی برای پیروزی در انتخابات نخواهند داشت. دوباره همه مسائل بستگی به آینده انتخابات آمریکا دارد و اینکه چه کاندیداهایی توسط شورای نگهبان تأیید می‌شوند، البته اصلاح‌طلبان باید با کاندیداهای واقعی در انتخابات حضور پیدا کنند که در انتخابات مورد حمایت مردم قرار بگیرند.
وکیلی همچنین گفته است: ترامپ هیچ پلی را برای مذاکره سالم نگذاشته است و خود ترامپ بود که از برجام خارج شد و دیوار برجام را قطع کرد، بنابراین با توجه به فعالیت‌های مخربی که ترامپ انجام داده ما با او وارد مذاکره نمی‌شویم و باید به سمت مذاکره با جو بایدن برویم. احتمال اینکه بایدن اقدامات سمبلیک به نفع ایران را در کوتاه مدت انجام دهد وجود دارد. اما من در بلند مدت فکر نمی‌کنم که با مذاکره با آمریکا به جایی برسیم و سیاست آمریکا با ایران چندان تغییری نخواهد کرد و من بعید می‌دانم ایران با آمریکا به یک تعامل راهبردی برسد.
اظهارات آقای وکیلی مبنی بر این که نظام، فضای انتخابات را برای حضور اصلاح‌طلبان باز کند، ادعای بسیاری از اصلاح‌طلبان نیز هست اما در واقع آدرس غلط دادن به افکار عمومی است. چرا که اکنون دغدغه و پرسش مهم درباره کارکرد خسارت‌بار این طیف در دو دولت یازدهم و دوازدهم و همچنین مجلس دهم است. در حقیقت این طیف چون مدیریت دولت و مجلس را در اختیار داشتند، موجب مشکلات اقتصادی و امنیتی جدی برای کشور شدند، نه این که چون در دولت و مجلس نبودند، اقتصاد کشور دچار مشکل شد. از این جهت اتفاقاً شورای نگهبان باید تجدیدنظر جدی در روند بررسی صلاحیت‌ها و اغماض‌های انجام گرفته نسبت به ناتوانی مدیریتی برخی نامزدها انجام دهد.آتلانتیک: آمریکا شاید به خشونت‌های لبنان گرفتار شود
آمریکا ممکن است به سرنوشت خشونت و عدم تحمل در جنگ‌های داخلی مانند لبنان در گذشته و برخی دیگر از کشورهای خاورمیانه دچار شود.
نشریه آتلانتیک با طرح این احتمال جدی نوشت: بیروت مانند بسیاری از نقاط دیگر جهان با ناآرامی، مشکلات اقتصادی و شیوع کرونا دست به گریبان است. رقیب ‌ترامپ قول آغاز جدید در تاریخ آمریکا را داده، اما هیچ چیز مانند گذشته نیست، آنچه که طبیعی است این است: چه چیزی واقعا در طی چهار سال گذشته تغییر کرده است؟ صرف نظر از اینکه چه کسی در 3 نوامبر پیروز شود چه مقدار از شرایط ثابت و چه مقدار از آن بدتر خواهد شد؟
هشدارهای زیادی درباره افتادن آمریكا در دامان خودكامگی در دوران دونالد ‌ترامپ داده شده است. جدا از این بحث سیاست‌زدگی، فساد مالی نهادهای دولتی و حمله به حقوق شهروندی نیز جزو نگرانی‌های دیگر بوده است.
اکنون دوقطبی شدن شدید جامعه و تغییر برخی هنجارها تهدیدی بزرگ برای آمریکا به‌ حساب می‌آید. اگرچه برخی از این تغییرات قبل از روی کار آمدن ‌ترامپ آغاز شده، اما همه آنها در دوران ریاست‌جمهوری وی تشدید شده‌اند.
در تمام طول تحقیقاتم این پرسش همواره من را آزار می‌داد، اینکه در نهایت چه اتفاقی برای ما افتاد؟ من در مورد خاورمیانه و ظهور افراط‌گرایی، عدم تسامح فرهنگی، تعصب و در نهایت خشونت‌های فرقه‌ای نوشتم.
اکنون آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین ابرقدرت جهان با خاورمیانه مقایسه می‌شود. البته، هیچ دو کشور، منطقه یا تاریخی را نمی‌توان به‌طور دقیق با یکدیگر مقایسه کرد، اما وقتی خشونت زندگی سیاسی آمریكا را تحت تأثیر قرار می‌دهد آن هم در حالی که رئیس‌جمهور این کشور علنا از آن حمایت می‌کند مطمئناً موارد مشابهی بین آمریکا و خاورمیانه وجود دارد. به‌عنوان مثال، نظریه‌های توطئه قبلاًً مختص به خاورمیانه بود، اما حالا در آمریکا هم می‌توان از این نظریه حرف زد.
اگر فکر می‌کنید که خاورمیانه همیشه مثل امروز بوده، سخت در اشتباه هستید. در گذشته نه چندان دور خاورمیانه پرجنب‌و‌جوش‌تر، متنوع‌تر، رنگارنگ‌تر و در عین حال آرام و صبورتر از امروز بود. روزگاری که خبری از سر بریدن‌ها توسط شبه‌نظامیان تندرو نبود و زندگی جریان داشت.
نویسنده لبنانی آتلانتیک می‌افزاید: امسال زمانی که به آمریکا سفر کردم واقعاً تحت تأثیر شرایط قرار گرفتم. برخی پیش از این از خود می‌پرسیدند که چگونه کشورشان فقط در مدت سه سال، حتی قبل از آغاز بروز همه‌گیری و آغاز اعتراضات تابستان، می‌توانست به این سرعت تغییر کند.
در سال 2016 و در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری من هنوز در آمریکا زندگی می‌کردم و مشغول کار برای بی‌بی‌سی بودم. در مارچ همان سال، من تا حدودی به این موضوع‌ اشاره کردم که چگونه شرایط کنونی مرا یاد خاورمیانه می‌اندازد.
در لبنان همان‌طور که ما به‌دنبال التیام زخم‌های کهنه ناشی از بحران‌های مکرر و انباشته هستیم سعی در بازسازی شهر خود داریم. در مورد آمریکا نیز می‌توان همین حرف را تکرار کرد. هر آنچه در آمریکا و هر آنچه در خاورمیانه اشتباه است به‌نظر می‌رسد با یکدیگر پیوند ناگسستنی دارند.
برای آمریکا درس‌هایی وجود دارد که می‌تواند از منطقه و به‌طور اخص از بیروت، در مورد گسترش خشم، عصبانیت و عدم تحمل یکدیگر بگیرد. باید بتوانیم به این سؤال او پاسخ دهیم که چه بر سر ما آمده است.