۱۴۰۰ با وعده‌های عجیب دلاری

آرمان ملي- محمدهادي عليمرداني: اوج گرفتن شعارهاي پوپوليستي در زمان انتخابات‌ها از مجلس گرفته تا رياست‌جمهوري، يکي از رويدادهايي است که به آن عادت کرده‌ايم. يکي از مشخصه‌هاي شعارهاي پوپوليستي، ضعف در قابليت اجرا، به واسطه تبيين نشدن چگونگي تحقق شعارهاست. وعده درآمدهاي کلان نيز يکي از وعده‌هايي بوده که در سال‌هاي اخير مکررا به گوش مي‌رسد. اخيرا محسن رضايي نيز با وعده‌ دلاري خود، واکنش‌هاي بسياري را برانگيخته است. چندي پيش محسن رضايي دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام، در ديدار جوانان عضو جمعيت گام دوم انقلاب گفته بود: «اگر اقتصاد و توليد ملي ما راه بيفتد هيچ ايراني نيست که درآمد سرانه آن زير 50 هزار دلار باشد. همه چيز براي اين جهش و تحول آماده است. هر تحول در ايران، بر زندگي 500ميليون نفر در اطراف ايران تاثير مي‌گذارد به شرط آنکه بازارهاي منطقه و حوزه نفوذ فرهنگي را در اهداف خود داشته باشيم.»
وعده‌هاي عجيب دلاري
محسن رضايي نامزد انتخابات مجلس ششم و رقابت‌هاي انتخاباتي دوره‌هاي نهم، دهم، يازدهم و دوازدهم قوه‌مجريه بود. حالا و در آستانه انتخابات دولت سيزدهم در 1400، رضايي سخناني را به زبان مي‌آورد که رنگ و بوي شعارهاي انتخاباتي به خود گرفته است. درست در زماني که کسي انتظار حضور اين سردار سپاه براي پنجمين دوره پياپي انتخابات رياست‌جمهوري را نداشت، رضايي از توان ايجاد درآمد حدودي نزديک به 1ميليارد و 300ميليون توماني براي هر ايراني صحبت کرد. گذشته از اين موضوع که اگر مردم علاقه‌اي به حضور اين شخصيت نظامي در جايگاه رياست‌جمهوري داشتند، تا به حال به او راي داده بودند، چرا رضايي نحوه دسترسي مردم به اين درآمد را صراحتا اعلام نمي‌کند؟ اگر رقم نام‌برده را ضرب در جمعيت حدود 80ميليوني ايرانيان کنيم، به نظر مي‌رسد که دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام، مسيري براي افزايش چندين و چند برابري درآمد کل کشور يافته و اين برنامه را در اختيار عموم قرار نمي‌دهد!
شعار، گره از کار مردم باز نمي‌کند


اداره کشور در هر جايگاه و سِمتي، نياز به برنامه‌هاي مدون و از پيش‌تعيين‌شده دارد. برنامه‌هايي با نگرش چند وجهي که با درنظرگرفتن شرايط دقيق کشور از حيث سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و امنيتي به مديريت امور بپردازد. سخنان کلي نه‌تنها گرهي از کار کشور و مردم باز نخواهد کرد، بلکه سبب اتلاف منابع ارزشمند کشور از جمله اميد، سرمايه انساني و فرصت‌ها خواهد شد. اکنون کشور در شرايطي قرار گرفته است که مردم کمترين اهميت را به شعارهاي پوپوليستي مي‌دهند و به دنبال برنامه منسجم براي بهبود نابهنجاري‌ها و مشکلات زندگي خود هستند. محسن رضايي دوره‌هاي متعددي را در جايگاه نامزد انتخابات رياست‌جمهوري پشت سر گذاشته است. دوره‌هايي که زمان کافي براي ارائه نظرات کارشناسي را در اختيار اين سياست‌مدار قرار داده است. راهي که رضايي اکنون در پيش گرفته، در دهه 80 کهنه شد و کشور و مردم نيز تبعات جبران‌ناپذير آن را پذيرفتند. اکنون زمان ارائه برنامه‌هاي معطوف به اصلاحات و سازندگي کشور است. اين کمترين انتظاري است که مي‌توان از يک سياست‌مدار دلسوز براي کشور داشت. اظهارات رضايي واکنش‌هاي گوناگوني را نيز در پي داشته است. «مصطفي هاشمي‌طبا» در واکنش به صحبت‌هاي اخير محسن رضايي در خصوص درآمد سرانه 50هزار دلار گفت‌وگويي انجام داده است که مي‌خوانيد.
نظر شما درخصوص اظهارات اخير دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام چيست؟
چگونه مي‌توانيم درآمد سرانه را 50هزار دلار کنيم؟ اگر شدني است راهکار بدهند، بايد خط‌مشي و برنامه‌ريزي داشت. جالب است که به دلار هم مي‌گويند، يعني همه دنبال دلار هستند و چشمشان به آمريکاست. به ريال بگوييد، چرا به دلار مطرح مي‌کنيد؟ متاسفانه خودمان را وابسته به آمريکا و پول آمريکا مي‌دانيم، زماني که توانستيم وابستگي به دلار را از بين ببريم آن وقت مي‌توان کاري کرد.
آيا رقم ارائه‌شده با واقعيات اقتصاد کشور مطابقت دارد؟
به ملانصرالدين گفتند وسط دنيا کجاست، يک ميخ روي زمين کوبيد و گفت همين جاست. آقايان فقط جمله‌بندي نکنند و با واقعيت مسائل روبه‌رو شوند که چگونه مي‌شود، اين راه را سامان داد و چگونه مي‌شود به درآمد سرانه 50هزار دلار رسيد. حرف زدن کاري ندارد، اثبات آن مهم است.
ممکن است برنامه مشخصي براي تحقق اين شعارها وجود داشته باشد؟
اصولگرايان و گروه‌هاي ديگر هيچ‌کدام برنامه داخلي ندارند و فقط حرف‌هاي گنده‌گنده مي‌زنند و از ميان صحبت‌هايشان، راهکاري براي رفع مسائل مملکت پيدا نمي‌شود. مساله پيچيده است، بايد طرح مشخصي براي اداره کشور منهاي رابطه با آمريکا داشته باشيم.
اصولگرايان نيز به دنبال مذاکره با آمريکا براي بهبود اوضاع کشور هستند؟
اصولگرايان خودشان از مذاکره بدشان نمي‌آيد، آنها مشتاق هستند. اگر اداره اجرايي کشور دست آنها بيفتد مي‌فهمند که کاري نمي‌توانند انجام‌ دهند و نمي‌دانند بايد چکار کنند. رابطه‌هاي اقتصادي ايران بسيار پيچيده است و به اين سادگي نيست که فقط حرف بزنيم.