زیر سایه شش قطعنامه فصل هفتم با بایدن

آمريکا و سيستم اداره اين کشور با تکيه بر راهکار و برنامه حزبي آن کشور صورت مي‌گيرد. دونالد ترامپ يک استثنا بود و به‌همين خاطر نتوانست بيشتر از يک دوره چهارساله در کاخ سفيد بماند بدون اينکه جنگي راه بيندازد يا هزينه‌اي براي آمريکا ايجاد کند. اگر جورج بوش پدر به خاطر جنگ خاورميانه و ناتمام گذاشتن جنگ اول عراق و جيمي کارتر به خاطر ناتواني در حل مساله گروگان‌ها روساي‌جمهور تک‌دوره‌اي شدند ولي ترامپ به خاطر اينکه حزب‌گريز بود نتوانست يک دوره بيشتر دوام بياورد. ترامپ به جاي اينکه برنامه‌هاي حزب جمهوريخواه را پيش ببرد و اجرا کند، دنبال اين بود که حزب جمهوريخواه را دنباله‌رو خود کند و سابقه اين حزب را هزينه برنامه‌هاي خويش کند. لذا به‌همين خاطر با‌‌وجود اينکه 71 ميليون راي به‌دست آورد، در نقاط کليدي نتوانست توفيقي حاصل کند و نه به شخص جو بايدن بلکه به برنامه حزبي باخت چون اعمال و رفتار برخلاف حزب ‌پشتيبانش، انجام مي‌داد. لذا ما اکنون با يک حزب روبه‌رو هستيم و نه با يک شخص به اين معنا که حزب دموکرات توانست بي‌برنامگي‌هاي ترامپ که تحت عنوان برنامه حزب جمهوريخواه انجام مي‌داد را شکست دهد. دونالد ترامپ تا اين لحظه بدون تکيه بر برنامه‌هاي حزب جمهوريخواه آمريکا با جهان و ايران درواقع برخوردهاي شخصي مثل خروج از برجام، نفتا، يونسکو، سازمان بهداشت جهاني و... مي‌کرد ولي از اين لحظه با حزب دموکرات روبه‌رو هستيم. حزبي که در طول تاريخ با ايران و اصولا جايگاه ايران سر سازگاري نداشته و اکثر تغييراتي که در ايران صورت گرفته در دوره دموکرات‌ها بوده است. نظير حوادثي که در دهه 40 و سال 57 در ايران رخ داد و حوادثي که در دوره کلينتون و اوباما به‌وقوع پيوست. تحريم‌ها در زمان کارتر، کلينتون و اوباما شکل گرفت و در زمان جمهوريخواهان مثل دوره ريگان، مک فارلين و کمک‌هاي تسليحاتي آمريکا در اوج جنگ ايران و عراق را داشتيم. با اينکه بوش پسر به‌عنوان يک جمهوريخواه، ايران را محور شرارت معرفي کرد اما در قضيه طالبان افغانستان و عراق با ما همسويي داشت و با برنامه‌هايشان مخالفتي نداشتيم و اين حزب دموکرات است که برنامه درازمدتي از دوران کندي‌ها تا الان با ايران داشته است. در دوران باراک اوباما با‌ وجود نگاه مثبت به قضاياي خاص، اما شش قطعنامه ذيل فصل هفتم منشور ملل عليه ايران صادر شد و اجماع جهاني عليه ايران شکل گرفت که معمار سياست خارجي اوباما،‌ جو ‌بايدن در سمت معاون اول بود. اوباما بعد از سه سال سناتوري به رياست‌جمهوري آمريکا رسيد و همان موقع با نقدهايي مبني بر اينکه سياست خارجي را نمي‌شناسد، مواجه بود و البته خودش با اذعان به اينکه در سياست خارجي تجربه و تبحر ندارد از جو بايدن به عنوان معاون اول بهره جست که به شش قطعنامه و اجماع جهاني عليه ايران انجاميد. جو بايدن، روسيه به رهبري پوتين و چيني که همه جا با کارت ايران بازي مي‌کنند را آنچنان عليه ما بسيج کرد که شش قطعنامه در شوراي امنيت سازمان ‌ملل را امضا کردند. ولي ترامپ نتوانست هيچ اجماعي عليه ايران شکل دهد و با در پيش گرفتن سياست تک‌بعدي که با سياست جهاني همسو نبود، نتوانست عليه ايران اقدامي انجام دهد.
ادامه صفحه 2