به امید فردایی صلح‌آمیز در قره‌باغ

بهرام امیراحمدیان
کارشناس حوزه قفقاز
امید آنکه این آتش بس پایدار باشد، ولی پس از اعلام آتش‌بس در جبهه قره‌باغ به ابتکار روسیه، این بار در ارمنستان جنگ بین ارامنه و دولت آغاز شده و کابینه پاشینیان را با بحران فروپاشی روبه‌رو کرده است. قره‌باغ به یک مسأله حیثیتی بین دو کشور تبدیل شده بود. پس از برقراری آتش بس از سوی گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری در اروپا از سال1994 فرصتی برای جمهوری آذربایجان پیش آمد تا بتواند به اوضاع اقتصادی خود سر و سامان دهد. حیدر علی‌اف با دعوت از سرمایه‌گذاران غربی توانست به توسعه میادین نفت و گاز خود سامان بخشد و به زعم او حضور سرمایه‌گذاران غربی موجب بروز صلح در منطقه و بازپس‌گیری مناطق اشغالی ارمنستان خواهد شد. سرمایه‌گذاران غربی و دولت‌های اروپایی و امریکایی چندان تمایلی به حل مسأله نشان ندادند و با وجود عضویت امریکا و فرانسه در گروه مینسک در کنار روسیه به عنوان رؤسای گروه در موضوع قره‌باغ، گروه نخواست، نمی‌توانست یا نتوانست در روند صلح گام مثبتی بردارد. جمهوری آذربایجان در برابر ارمنستانی که بخش هایی از کشورش را اشغال کرده بود تنها ماند. هم فرانسه  وهم روسیه با ارمنستان روابطی نزدیک داشته و دارند و پشتیبان این کشورند، امریکا هم چندان تمایلی به کار کردن در کنار روسیه در منطقه نداشته است. جمهوری آذربایجان از فرصت نه جنگ نه صلح بهره‌برداری کرد و با اعلام موضع رسمی«حل مناقشه از مجاری دیپلماتیک» از دست‌یازی به جنگ اجتناب و به توسعه اقتصادی و تجهیز ارتش ملی پرداخت، موردی که ارمنستان ناتوان از آن بود. شرایط جغرافیایی کوهستانی مناطق اشغالی و قرار داشتن بقیه نقاط جمهوری آذربایجان در تیررس نیروهای ارمنی، آذربایجان را بر آن داشت که فرصت به دست آورد.
حمله نیرومند و پرتعداد اخیر جمهوری آذربایجان به منطقه اشغالی موجب غافلگیری ارمنستان شد. انگیزه بازپس‌گیری سرزمین‌های اشغالی میهن برای ارتش جمهوری آذربایجان با تجهیزات مدرن و فوق پیشرفته، طبیعی بود که در برابر نیروهای ارتش ارمنستان می‌توانست به برتری دست یابد و ارتش ارمنستان با از دست دادن تجهیزات و نیرو وادار به عقب‌نشینی شده و یکی پس از دیگری قلمروهای اشغالی را باز پس گذارد.


مقرر شده بود در صورت برقراری آتش‌بس (که چند بار در جریانات اخیر برقرار و نقض شد) ارتش‌های کشورهای اسکاندیناوی به عنوان نیروهای پاسدار صلح بی‌طرف در خط تماس مستقر شوند. موافقت ناگهانی دیروز به ابتکار روسیه و برقراری آتش‌بس و استقرار نیروهای نظامی روسی نشان می‌دهد که روسیه باز هم دست بالا را در منطقه دارد. امکان برقراری ارتباط بین مناطق ارمنی‌نشین قره‌باغ با ارمنستان از طریق ایجاد کریدور خانکندی –لاچین تحت نظارت نیروهای صلح‌بان روسی و در برابر امکان برقراری ارتباط نخجوان با مناطق غربی جمهوری آذربایجان از طریق گذر از دالان «زنگه زور» در جنوب ارمنستان تحت نظارت نیروهای صلح‌بان روسی، از نقاط مثبت این بیانیه است که به امضای رئیس جمهوری آذربایجان، رئیس جمهوری روسیه و نخست وزیر ارمنستان رسیده است. در اعلامیه‌ای که از سوی نخست وزیر ارمنستان صادر شده است آمده است که: «توافقنامه‌ای را با رئیس‌ جمهوری روسیه و جمهوری آذربایجان برای پایان دادن به جنگ در قره‌باغ امضا کردم. تصمیمی گرفتم که برای همه‌مان سخت است؛ آتش‌بس، برای مردم ما و خود من بسیار دردناک است. این پیروزی نیست، اما تا زمانی که شما اذعان نکنید که باخته‌اید، شکستی در کار نخواهد بود؛ ما هرگز اذعان نمی‌کنیم که باخته‌ایم و این آغاز عصر وحدت ملی برای ما خواهد بود».
نکته اساسی در این میان این است که سه کشور هم مرز با قلمرو مناقشه: ایران در جنوب، روسیه در شمال و ترکیه در غرب است. اینکه چرا در گروه مینسک تنها روسیه عضویت دارد، سؤال برانگیز و مورد اعتراض ایران و ترکیه است. بیشترین سهم را ایران در جوار با مرزهای منطقه بحرانی دارد که در این ساختار نادیده گرفته شده است. این حق ایران است که در مرزهای شمالغربی خود در همجواری با منطقه بحرانی باید نقشی اساسی داشته باشد که به فراموشی سپرده شده است.