اصلاح‌طلبان و 1400

در هفته‌های اخیر مباحث پیرامون انتخابات 1400 بیشتر شده است و نام‌های مختلفی نیز از سوی رسانه‌ها به عنوان کاندیدای احتمالی معرفی می‌شود. درباره جریان اصلاحات و نقشی که می‌تواند در 1400 ایفا کند ابتدا باید دو فاکتور بیرونی را مدنظر قرار داد. نخست اینکه باید روشن شود رویکرد کلان نهادهای بالادستی به انتخابات آتی چگونه است آیا قرار است مشارکت حداکثری دغدغه باشد یا همچون انتخابات مجلس در سال 98 وضعیتی تک جناحی با حداقل مشارکت مردمی را شاهد خواهیم بود. فاکتور دوم نیز وضعیت بین‌المللی است که در شرایط کنونی اگر به طور قطع ترامپ از صحنه سیاسی آمریکا حذف شود و رقیب او نیز براساس وعده‌ها به برجام بازگردد و مبادلات تجاری ایران به شرایط برجامی باز گردد می‌توان امیدوار بود با بهبود برخی شاخص‌های اقتصادی و روزنه‌هایی مانند فروش نفت نگاه مردم و به ویژه جوانان به انتخابات مثبت شود. در این زمینه نیاز است برخی اقدامات داخلی در چارچوب تصمیم‌های ملی گرفته شود که در صدر آن رفع مشکل تصویب اف‌ای تی اف است که به نوعی پاس گل برخی به دولت ترامپ بود. در شرایط فعلی بدیهی است که فشار بسیاری به همه بخش‌های جامعه وارد شده است که تبعاتی نیز دارد. اما جدای از این دو فاکتور خارجی، وضعیت در درون جریان اصلاحات نیز با چالش‌هایی مواجه است که باید به سرعت رفع شود. با استعفای دکتر عارف و آقای موسوی لاری شورای عالی به عنوان تشکیلات مهم انتخاباتی اصلاح‌طلبان با ابهام و بلاتکلیفی مواجه شده است. در این وضعیت رئیس شورای هماهنگی جبهه اصلاحات به عنوان نائب رئیس دوم شورای عالی اصلاحات این اختیار را دارد که با دعوت اعضای شورای عالی فرآیند بحث و گفتگو برای انتخابات تا رسیدن به یک چارچوب مدون را تنظیم کند که تاکنون در این زمینه نیز با تاخیر مواجه بوده‌ایم. به نظر می‌رسد باید نهایتا تا آذر ماه تکلیف تشکیلات اصلاح‌طلبان روشن شود تا نقشه راه انتخاباتی این جریان را بتوان گام به گام ترسیم کرد.
براساس روال دوره‌های گذشته ابتدا باید برنامه‌های لازم تدوین شود، گفتمان طراحی شود، شعار انتخاب شود و سپس نیز وارد لیست نفرات و مصداق‌ها شویم تا تعیین شود چه کسی می‌تواند کاندیدای اصلاح‌طلبان برای 1400 باشد. در سال آینده دو انتخابات مهم ریاست جمهوری و شورای شهر را در پیش داریم که هر دو نیازمند برنامه ریزی دقیق و تعیین راهبردها است.