جزئیات تعطیلات دوهفته‌ای ابهام داریم اما امیدواریم

آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: هنوز بین دو واژه مانده ایم؛ «تعطیلی» یا «قرنطینه»؟! و تا این دو واژه درست معنا نشود، هرگونه اقدامی می‌تواند در خوشبینانه‌ترین حالت«بی ثمر» باشد حال آن که بسیاری بر این عقیده‌اند که تعطیلی‌های بی‌برنامه و بدون هدف حتی می‌تواند از موارد تشدید‌کننده نیز باشد.
هفته‌ها شورای شهر و دولت سرشاخ بودند که راه چاره تعطیلی تهران است حتی برخی تعطیلی تهران را متاثر بر تمام کشور دانستند اما اعلام تعطیلی همانا و سیل جمعیت راهی شمال شدن نیز همان.
کمی بعدتر داستان عوض شد و توپ افتاد وسط استانداری تهران و پشت در استاندار! که بله دولت موافق است اما استانداری تهران نمی‌پذیرد و البته واکنش‌ها کاملا معلوم بود که مگر ممکن است؟
حالا و بعد هفته‌ها کشمکش و سردرگمی، دستورالعملی سردرگم‌تر می‌خواهد اوضاع را به سامان کند.


> پرستاران جورکش سردرگمی دولت!
پرستاری که نخواست نام او درج شود به کنایه در پاسخ به این پرسش آفتاب یزد که نظرتان در مورد دستورالعمل تعطیلی دوهفته‌ای چیست؟ گفت: فعلا که ما داریم جور بی‌برنامگی‌های دولت را می‌کشیم و اگر وضع به همین گونه ادامه یابد بعید می‌دانم دیگر کسی رغبت کند رشته ی پرستاری در دانشگاه‌ها را انتخاب کند.
این پرستار که می‌گوید گاه هفته‌ها نمی‌توانیم از محل کار خود به دلیل کمبود نیرو خارج شویم تاکید می‌کند تا کابینه ی آقای روحانی یک جلسه از ستاد مقابله با کرونا را در بیمارستان‌های محل پذیرش بیماران کرونایی برگزار نکند متوجه وخامت اوضاع نخواهد شد می‌افزاید: من در نیمه‌های شب که باید صورت رنجور مردم را ببینم و کاری از دستم برنمی‌آید بیشتر از همه متوجه سردرگمی‌ها می‌شوم.
وی در پایان می‌گوید: روزی که داد می‌زدیم قرنطینه! کسی گوش نداد حالا همین تعطیلی به قول خودشان نصف و نیمه هم جای شکر دارد!
> نوروز و ماه رمضان؛ دوفرصتی که آسان از دست رفت!
دکتر نادر توکلی متخصص اورژانس و«معاون درمان ستاد فرماندهی مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران» در گفتگویی کوتاه به «آفتاب یزد» می‌گوید: قرنطینه شرایط خیلی خاص دارد و آن‌چه الان در 150شهر با وضعیت‌های زرد، نارنجی و قرمز مدنظر است همان تعطیلی دو هفته‌ای است که باید دید چه نتیجه‌ای
به دنبال خواهد داشت. این مقام مسئول ادامه می‌دهد: این که می‌گویند «جزئیات طرح» مشخص نیست باید پذیرفت که کلیات مشخص شده و اصل موضوع«همراهی» مردم است که اگر حادث شود قطعاً می‌تواند اثر‌گذار باشد. وی خاطرنشان می‌کند؛ البته نقطه‌ضعف‌هایی وجود دارد که امیدواریم بر ماهیت این طرح تاثیرمنفی برجای نگذارد.هفته‌ها است این بحث در جامعه بالاگرفته که تا «زنجیره ی کرونایی» در کشور قطع نشود هرگونه اقدامی محتوم و محکوم به شکست است.
> هنوز نتوانسته‌اند مشاغل ضروری را از غیرضروری جدا کنند!
سید جواد توکلی عضو شورای مرکزی خانه پرستار با گلایه از عدم استفاده ی بهینه از دو بازه زمانی تعطیلات نوروز و نیز ماه مبارک رمضان به آفتاب یزد می‌گوید: آن چه مسلم است از همان ابتدا اگر با این پدیده درست و منطقی برخورد شده بود هرگز کار به این سختی نمی‌رسید که هر روز مجبور باشند طرحی و برنامه‌ای ارائه دهند اما در هر صورت مجبوریم با هر شرایطی که شده این زنجیره را قطع کنیم واگرنه به سطح وحشتناکی از ابتلا و مرگ‌ومیر خواهیم رسید. عضو شورای مرکزی خانه پرستار با نا مفهوم خواندن برنامه‌ها برای تعطیلی دو هفته‌ای می‌گوید: با مروری کوتاه متوجه خواهید شد که هنوز تعریفی درست از مشاغل ضروری و غیرضروری وجود ندارد در حالی که این اندازه مرزبندی و طبقه‌بندی
نباید سخت باشد.
توکلی با اذعان به این مسئله که همچنان بهترین راه حل قرنطینه است، ادامه می‌دهد: از آن جایی که اشرافی بر مدیریت کرونا در کشور وجود ندارد پس نمی‌توان منتظر تصمیماتی بود که بتواند تاثیرگذار باشد اما همین اندازه امیدواریم تعطیلی‌ها به گونه‌ای باشد که منتهی به کاهش تلفات و ابتلا شود. وی ادامه می‌دهد: اوضاع بد اقتصادی مردم و مملکت مزید بر علت است ضمن آن که دولت اگر از اقشار کم درآمد و آسیب‌دیده حمایت می‌کرد قطعا برنامه‌های اعلام شده اثربخش‌تر بود اما ازیک‌سو دولت در شرایط بد مدیریتی و اقتصادی قرار دارد و از سویی دیگر مردم توان در خانه ماندن و همراهی با همه ی برنامه‌ها برای‌شان میسر نخواهد بود.
توکلی ضمن قرمز خواندن وضعیت کرونا در مشهد مقدس و اعلام این مسئله که پرستاران بی‌هیچ توقفی در کنار مردم قرار خواهند داشت و پاپس نخواهند کشید اظهار می‌دارد: تخت‌های زیادی به ظرفیت بیمارستان‌ها اضافه شده و بخش‌های بسیاری در اختیار کرونایی‌ها قرار داده شده است اما‌ای کاش مدیریت بحران در شرایط قرمز کرونایی منسجم‌تر و قاطع‌تر عمل می‌کرد.
> سردرگمی یعنی به هم پریدن مجلس و دولت وسط گرفتاری مردم
امان الله قرایی مقدم با تاکید بر«سردرگمی» آن را محصول نهایی دولت و مجلس می‌داند که وقتی آن‌ها نمی‌دانند چه می‌خواهند انجام دهند به طور طبیعی جامعه از این سردرگمی متاثرخواهد شد.
این جامعه شناس با دست گذاردن بر اوضاع بد اقتصادی آحاد مردم به آفتاب یزد می‌گوید:«وقتی شهروندی به خبرنگاران می‌گوید حاضرم بمیرم اما کسب و کارم را تعطیل نکنید!» نامش لجاجت نیست، اعتراض نیست بلکه تعبیر صادقانه‌ای از بدی معیشت است.
وی ادامه می‌دهد: وقتی هنوز رئیس مجلس چاره ی کار را در حمله به دولت و سازمان‌های دیگر می‌بیند مردم به درستی درک می‌کنند که در مسئله و فاجعه‌ای به نام کرونا از تنها نیز تنها‌تر شده‌اند پس قدم دوم پس از «سردرگمی» افتادن در گرداب «بی اعتمادی» و «پرخاشگری و پریشانی» است همانی که این روزها در سطح جامعه می‌بینیم و اندک اندک این بی‌اعتمادی و پرخاشگری و پریشانی به خانواده‌ها در حال منتقل شدن است.
قرایی مقدم ضمن انتقاد از بسته‌های حمایتی دولت می‌گوید: کمک صدهزارتومانی و وام یک میلیون تومانی با تعطیلی 15 روزه هیچ مناسبتی ندارد آن هم وقتی دولت به درستی می‌داند از مردم پریشان‌تر و سردرگم‌تر است.
> دولت نمی‌داند، مردم بدانند که چه؟!
این جامعه شناس ضمن ابراز تاسف از رهاشدگی مردم به حال خود در حالی که این روزها مردم بیشتر از هرزمانی به حکمرانان خود احتیاج دارند خاطرنشان می‌کند: اگر می‌بینید برخی با تعطیلی همراهی نمی‌کنند هرگز خیال نکنید داستان، سرکشی و نافرمانی است بلکه معیشت و در تنگنای اقتصادی بودن هیچ راهی پیش‌روی مردم باقی نگذاشته است.
قرایی مقدم می‌گوید: وقتی دولت خودش نمی‌داند می‌خواهد
چه کند دانستن جزئیات و عدم دانستن جزئیات چه کمکی به مردم و صنوف می‌کند؟!
> مردم گلایه مندانه می‌گویند: دولت ما را تنها گذاشت
این روزها همه از چگونگی اجرای دستورالعمل تعطیلی دوهفته‌ای می‌گویند. شهروندی می‌گوید من مطمئنم تنها‌بندی که درست اجرایی خواهد شد جریمه 500 هزارتومانی و یک میلیون تومانی است واگرنه برای دولت باز بودن و نبودن کابینت‌سازی و آهنگری چه اهمیتی دارد. در فضای مجازی بحث‌ها داغ داغ است از این که این تعطیلی هم به نیمه نرسیده ملغی خواهد شد تا خدا می‌داند چه خوابی برای ما دیده‌اند اما آن چه از مجموع گفت و شنودها دریافت می‌شود وقت کشی دولتی‌ها و سهل و ساده گرفتن کرونا است و این سخت‌ترین جای فاجعه است که با مرگ و زندگی هم ندانیم چگونه باید برخورد کنیم. مقصر تعطیل نشدن تهران کیست، چرا زودتر اقدامی نکردند، دولت دقیقا می‌خواهد چه کند و سوالاتی از این دست را می‌توان در گفتگوی خبرنگاران با کارشناسان دید، در توئیت‌های دردمندانه‌ی دلسوزان جامعه نیز پیدا است در شوخی‌های کوچه و بازار هم می‌شود فهمید اوج داستان مرگ است که در این کارخانه و آن بانک دست به دست می‌شود. به راستی وقتی یکی از کسبه ی یکی از پاساژ‌های شلوغ می‌گوید از صبح تا شب 40 نفر وارد این پاساژ شده‌اند اما
80نفر به بانک کنار پاساژ رفت‌وآمد داشته‌اند؛ تعطیلی صنف‌ها چه می‌تواند به بارآورد جز پریشانی مالی و به همی ریختگی روانی جامعه؟ گشت و‌گذاری کوتاه لا به لای پیام‌ها و درد و دل‌ها می‌گوید:«دست دولت درد نکند خوب مردم را تنها گذاشت»!