روزنامه آرمان ملی
1399/08/29
مذاكره با آمريكا با اجازه رهبری ممكن است
بــاتوجه به اينکه تــاپايان دولت زمان زيادي باقي نمانده است، فکر ميکنيد اين دولت ميتواند با جوبايدن رئيسجمهور منتخب مردم آمريکا وارد گفت وگو شود؟تصميمگيري درباره مذاکرات ايران و آمريکا در اختيار مقام معظم رهبري است و رئيسجمهور درباره انجام مذاکرات شخصا اقدام نخواهد کرد. اما اصل مذاکره در برجام فراتر از نهادهاي حاکميتي است و بايد نظام به يک نتيجه منطقي درباره مذاکره برسد. اينکه ما از امروز اعلام کنيم طرف مذاکرات دوباره با آمريکاييها دولت آقاي روحاني است هنوز مشخص نيست. يکي از اصولگرايان در توئيتي اعلام کرده بودند که طرف مذاکرات جديد ايران و آمريکا بايد از اصولگرايان باشد و اصلاحطلبان با دولت جديد آمريکا مذاکره نکنند. اين به آن معنا است که دولت آقاي روحاني بايد شرايط فعلي را تحمل کند و دولت آينده که احتمالا از اصولگرايان ميباشد با رئيسجمهور جديد آمريکا در قبال برجام وارد مذاکره شود. بهنظر مسئولان نظام بايد تصميم بگيرند که در آينده درباره مذاکرات برجام با دولت جديد آمريکا مذاکره کنند يا فعلا از مذاکرهکردن با دولت جديد آمريکا خودداري کنند. براي ايران مذاکره با جوبايدن بسيار راحت تر از مذاکره با دونالد ترامپ است، به اين دليل که ترامپ بهدنبال تنش و درگيري با نظام ايران بود، اما بهنظر ميرسد بايدن از تنش در قبال ايران دوري ميکند. اما اينکه مذاکرات برجام توسط کدام دولت انجام شود به سياستهاي کلي نظام بستگي دارد.
با توجه به اينکه دولت آينده ايران احتمالا از اصولگرايان باشد، شرايط مذاکره ايران و آمريکا را در دولت بعدي چگونه ارزيابي ميکنيد؟
در اين اتفاقاتي که در مدت اخير رخ داده است، اصولگرايان انتظار کشيدهاند تا با آمدن بر سر قدرت بتوانند با آمريکا وارد مذاکره شوند. اگر دولت هم بهصورت بسيار جدي نتواند با دولت جديد آمريکا وارد مذاکره شود اما همين تغيير رئيسجمهور آمريکا هم تاثيرات مثبتي در اقتصاد ايران خواهد داشت. مشکلات کشور ما در حال حاضر بيشتر از اينکه به مسائل سياسي مربوط باشد، مبناي اقتصادي دارد و مردم ما از مشکلات اقتصادي که در جامعه وجود دارد، بسيار رنج بردهاند. شما نگاه کنيد از سال 96 که ما شاهد اعتراضاتي بوديم مردم بيشتر از مشکلات سياسي به خاطر مسائل اقتصادي به خيابانها آمده بودند. کاملا مشهود است که در سال 98 هم ما باچنين مشکلاتي روبهرو بوديم که مردم نسبت به مشکلات اقتصادي ناراحت باشند. راههاي گذر از اين شرايط موجود مذاکره با دولتهاي 6 قدرت جهاني است. دولت آقاي روحاني نشان داده که در سالهاي اخير در انجام مذاکرات برجام بسيار هوشمندانه رفتار کرده است، اما اين مسأله در زمان مذاکرات آقاي جليلي به خوبي انجام نشد و او نتوانست مذاکرات خوبي را با آمريکاييها داشته باشد. سياست دولت دکتر روحاني اين است که با تمام دنيا بتواند تعامل خوبي داشته باشد، در اين بين علاوه بر دولت ايران و آمريکا يکي از حاميان جدي مذاکره با برجام کشورهاي اروپايي هستند که براي حفظ و صلح جهاني نسبت به روابطي که با ايران دارد حتما ترجيح ميدهد که شرايط برجام به قبل از تحريمهاي شديد ايالات متحده برگردد.
مدت زيادي است که درباره حضور زنان در انتخابات بحث و گفتوگو زيادي ميشود. در آخرين واکنشها هم يکي از عالمان ديني در قم به حضور بانوان در انتخابات واکنش نشان داده و بهرغم اين موافق حضور زنان بهعنوان کانديداهاي رياستجمهوري در انتخابات بودند، در اظهارات خود گفتند که حتي زنان ميتوانند مرجع تقليد هم بشوند. بهنظر شما زنان ميتوانند کانديداي انتخابات رياستجمهوري شوند؟
اولا بايد صحبتهاي اين عالم ديني را فال نيک بگيريم، اين مسأله بسيار مفيد تلقي ميشود که يکي از عالمان ديني اين صحبت را انجام دادهاند و بسيار خوشايند حساب ميشود. اميدوارم اين موضوع با پشتيباني همه عالمان ديني انجام شود و ما بتوانيم از حقوق قانوني زنان در پستهاي مختلف سياسي حمايت کنيم. من اعتقاد دارم که الهيات زنانه و بحث مرجع تقليد زنان و ورود زنان براي حتي دينداري از نوع نگاه زنانه بسيار مهم است. علامه حيدري هم در يکي از بيانات خود گفته بودند که مردان هميشه قوانين قرآن را معنا کردهاند و نوع نگاه مردانه بوده است و براساس همان نگاه دين را خيلي مردانه ارائه دادهاند. در بين اعضاي شوراي نگهبان هم اختلافاتي وجود دارد و اينکه آقاي خاتمي امامجمعه تهران مخالف حضور زنان براي انتخابات رياست جمهوري هستند، به خاطر تجربه کمي که دارند ميباشد. آقاي کدخدايي بهعنوان فردي که سالها در شوراي نگهبان تجربه زيادي دارند بيشتر از جناب خاتمي درباره قوانين انتخابات اطلاع دارند. وقتي آقاي کدخدايي اعلام کردند که زنان هم ميتوانند در انتخابات رياست جمهوري کانديدا شوند به پشتوانه همان دوازده نفري که در شورا حضور دارند ، اين سخنان را بيان کردند. وقتي که آقايان بعد از اينکه به شوراي نگهبان وارد ميشوند و بعد از اينکه به سمت خود رسيدند، شروع به چنين صحبتهايي ميکنند، نشاندهنده اين است که در بين اعضاي شوراي نگهبان هم براي کانديدا شدن زنان در انتخابات رياستجمهوري اختلاف وجود دارد. براي همين است که ما تاکيد ميکنيم که حتما تفسير درستي از اينکه زنان ما ميتوانند در انتخابات رياست جمهوري کانديدا شوند ارائه شود. ممکن است اساسا زنان ما براي کانديداتوري رياست جمهوري ثبت نام کنند، اما اگر قرار باشد فقط مردان ما در انتخابات تاييد صلاحيت شوند چه دليلي دارد که زنان ما در انتخابات ثبتنام کنند. اينکه سخنگوي شوراي نگهبان يا ديگر اعضاي اين شورا در آستانه انتخابات هرازگاهي تاکيد ميکنند و خبر ميدهند که زنان مجاز به ثبت نام هستند بحث جديدي نبوده و نيست و در همه اين 4دهه تکرار شده است. هميشه زنان حق ثبتنام داشتند اما هرگز هيچزني از جانب اين شورا تاکنون براي انتخابات رياستجمهوري احراز صلاحيت نشده است، من فکر ميکنم غرض از طرح و خبري کردن چنين مباحثي بيشتر بازي سياسي است که هميشه هم تکرار ميشود. در مجموع معتقدم براي پايان يافتن اين ابهامات و بازتکرارهاي آنها ما نياز به مکتوب شدن تفسير رجل سياسي داريم و الان بايد شاخصهاي رجل سياسي براي زنان و مردان مشخص شود، هرچند برخي در مجلس در تلاشند تفسير جديد را در اصل 115قانون اساسي- اصلي که به تعريف رجل سياسي پرداخته است - ارائه دهند اما متاسفانه اين تلاشها بيشتر تفسير را سياسي ميکند تا شاخصهاي دقيق و درستي از آن ارائه دهد.
چرا زنان خيلي شانس حضور در مسندهاي اجرائي را بهدست نميآورند ؟
ببينيد براي اينکه زني در جايگاه مديريتي قرار گيرد به مراتب بايد بيشتر از مردان کار کند و بايد خطاي کمتري داشته باشد چراکه جامعه در درجه اول، قدرت مردسالارانه حوزههاي اجرائي و تقنيني در درجه دوم و متاسفانه در درجه سوم بهعلت نبود فرصتهاي برابر و کميابي قدرت - به اين معنا که قدرت براي همه در دسترس نيست- سبب ميشود زنان فرصت آزمون و خطاي کمتري داشته باشند و آنجاست که درصورت بروز اشتباه زن بهصورت خشنتري از کرسي مديريتياش جدا ميشود و به پاي زنان هم نوشته ميشود. اين در حالي است که هم مديران و هم جامعه در برابر اشتباهات مردان همواره سکوت و اغماض ميکند.
يکي از فعالان سياسي اصلاحطلب صحبتهايي کرده بودند که اگر رئيس دولت اصلاحات هم بهعنوان کانديداي رياستجمهوري در انتخابات شرکت کنند، مردم دوباره رمقي براي شرکت در انتخابات نخواهند داشت. شما فکر ميکنيد با حضور رئيسدولت اصلاحات در انتخابات مردم بازهم در انتخابات شرکت نخواهند کرد؟
در زماني که آقاي خاتمي رئيسجمهور شدند مردم و جوانان خاطرههاي خوبي را از آن زمان به ياد دارند و قطعا آن روزها را فراموش نميکنند، اما بعضي از مردم بابت شرايط انتخابات رياستجمهوري در کشور ناراضي هستند و فکر ميکنند که راي آنها تاثيري در وضعيت کشور ندارد. در زماني که مجلس شوراي اسلامي نتوانست در بعضي از تصميمهاي خود پايدار باشد و مشکلات مردم را حل و فصل کند، بعضي از مردم به اين نتيجه رسيدند که مجلس قدرت قانونگذاري در کشور ندارد. در ادامه وقتي که دولت آقاي روحاني هم از دولت پنهان صحبت کردند و گفتند که دولت توانايي حل مشکلات را در کشور ندارد و افرادي هستند که اجازه فعاليت کافي به دولت را نميدهند، مردم با ديدن اين شرايط نسبت به انتخابات هم کمي بياعتماد شدند. من اعتقاد دارم که اگر شرايط اقتصادي مردم در اين چند ماه مانده تا انتخابات رياست جمهوري تغيير کند، اينکه مردم در انتخابات مشارکت فعالتري داشته باشند، وجود دارد، البته اين نکته را نبايد فراموش کرد که بايد تا قبل از سال نو فضاي اقتصادي کشور باز شود وگرنه اگر در اوايل سال 1400 قبل از انتخابات شرايط اقتصادي تغيير کند، آن وقت مردم فکر ميکنند که مسئولان بهدنبال راي مردم هستند و دوباره در انتخابات شرکت حداکثري نخواهند داشت. البته حضور مردم در انتخابات به اين هم بستگي دارد که چه شخصيتهايي در انتخابات کانديدا شود و چه وعدههايي براي حل مشکلات مردم ميدهند.
با توجه به اينکه دولت و مردم درگير بيماري کرونا و مشکلاتي از اين قبيل هستند، فکر ميکنيد که اصلاحطلبان براي پيروزي در انتخابات سال آينده شانسي دارند؟
براي مردم انتخابات رياستجمهوري اهميت سابق را ندارد اما من اعتقاد دارم که به انتخابات فکر ميکنند. مردم احساس ميکنند که حضور داشتن آنها در انتخابات تاثيري در آينده کشور ندارد و مشکلات آنها با راي دادن حل نميشود. مردم اگر بدانند که با راي دادن در انتخابات ميتوانند در آينده کشور تاثيرگذار باشند حتما شرکت خواهند کرد. اما من بهنظرم ميرسد که اتفاقات سالهاي گذشته و شکافي که در جامعه ايجاد شد ترميمش کمي سخت است. اگر مجموعه نظام بخواهد مشارکت بينظير سال88 دوباره در خرداد 1400 تکرار شود بايد يک اتفاقات مهمي در کشور رخ دهد. اگر تغيير مثبتي در زندگي مردم ايجاد شود من مشارکت را دور از دسترس نميبينم .
در روزهاي اخير خبرهايي منتشر شد که افرادي در حصر دچار بيماري کرونا شدهاند. بهنظر شما چه تصميمي براي سلامت اين افراد بايد بگيرند؟
من از شنيدن اين خبر ناراحت شدم و در خبرها ديدم که خبرگزاري فارس اعلام کرده بهدليل رفت وآمدي که دارند دچار بيماري کرونا شدهاند. ديدم که گفتهاند کساني که اين عزيزان را ميبينند زياد هستند و اين مساله باعث بيماري شده است. اينها با اين سن و سال در حصر خانگي هستند.آنها دچار جرمي شدهاند، بهتر بود دادگاهي تشکيل و محاکمه شوند.
سایر اخبار این روزنامه
رئیسجمهوری که در دولتش تنهاست
چند نکته درباره لایحه بودجه ۹۹
دوباره انتخابات ریاستجمهوری، دوباره کاندیداتوری زنان!
دام میانگین در سیاستگذاری آموزش
رئیسجمهوری که در دولتش تنهاست
تعطیلی نیم بند و چند سوال!
نمايندگان در عزل و نصب ها دخالت مي كنند
مذاكره با آمريكا با اجازه رهبری ممكن است
واكنش ها به تاكيد نمايندگان بر داروهای گياهی كرونا
ضعف استاندارد اروپا مانع ترخیص!
حمله سایبری به گاز ایران
پرهیز از ورود به بازار طلا در وضعیت هیجانی
الان وقت تسويه حساب سياسی نيست
نگرانی كارگران از يارانه حمايتی دولت
هجوم به خارج از تهران