تهران در اضطراب

علی‌اکبر پیوندی‪-‬ پیکره جمعیتی ابرشهر تهران موزائیک تمام عیاری از کل سکنه ایران محسوب می‌شود که در حقیقت خلاصه و فشرده کلیت آرمان‌ها و آرزوهای انسانی همه مردم کشور را نمایندگی می‌کند و شاید بتوان گفت جمهور سکنه کشور بخشی از صفات بارز و ذاتی خود نظیر قناعت، صبر و شکیبایی و سخت‌کوشی خود را برای ارتقاء سطح زندگی خود به این خاک سپرده‌اند. شهری که با تمام تفاوت آشکار که بر شمال و جنوب آن حکمفرماست و در آغوش بلافصل قسمتی از جبال باشکوه البرز آرمیده است، از پنجره خیلی از ساختمان‌های رفیع و بالابلند شمال شهر قله سرافراز و برف‌گیر دماوند چشم بینندگان را نوازش می‌دهد و با همین اوصاف تهران به شهادت تعدادی از روزنامه‌نگاران غربی که روزی روزگاری به آنجا سفر کرده‌اند یکی از زیباترین پایتخت‌های جهان توصیف شده است و شاید تهران به خاطر هوای آلوده و ترافیک کسل‌کننده خود مورد سرزنش بوده اما ظهور یک بیماری همه‌گیر که شبه ترسناک خود را بر این شهر و کل ایران که سهل است بر تمامی جهان بشریت گسترده است و به خاطر ارتباط انسانی که وصف آن رفت تمام نقاط و توده‌های مردم را در سایه هولناک خود قرار داده است.
جالب اینجاست که در اغلب حوادث غیرمترقبه توده‌های مردم همدلی و همراهی و تعامل کامل با یکدیگر و عناصر اجرائی نشان می‌دادند لیکن متاسفانه با وجود گستردگی و درک خطر بالفعل و بالقوه بیماری همکاری در اجرای پروتکل‌های بهداشتی به طور نسبی مراعات نمی‌شود و همین موضوع به اضافه خستگی و فرسودگی کادر درمانی از تاثیر بازدارندگی کامل کاسته است و طبیعتا نیروهای کارآمد درمانی بعد از نزدیک به یک سال که زیرفشار مستمر و سیر افزایشی بیماری بوده‌اند و هستند آنها را قطعا – به ضعف و سستی سوق داده است فارغ از این موارد تزلزل در تصمیمات و اعمال اراده مراجع تصمیم‌گیری و اجرایی و ضعیف را به صورت روزمرگی درآورده است و آینده را به صورتی در ابهام و گنگی قرار داده است. به علاوه کمبود امکانات و زیرساخت‌های لازم نیز حجم کارآمدی اقدامات موثر را کاهش داده است و در نهایت تنها تزریق امید به سرانجام کار و زندگی و تشویق توده‌های مردم به حفظ روحیه و اشتیاق به ادامه حیات و تحرک زندگی می‌تواند کارآمد و کارساز باشد. در مجموع اضطراب بر مردم تهران سایه افکنده است و تهران هم تافته جدابافته نیست و با بی‌ملاحظگی‌ها ترس از بیماری‌ها کاهش نخواهد یافت.