پيوستن بهFATF زمينه توافق را مهيا مي‌كند

آرمــان ملي- عليرضا پورحسين: با روي کار آمدن بايدن در ايالات‌متحده و با وجود اينکه رويه‌ها در خصوص ايران تغيير خواهد کرد و بسياري بر اين باور هستند که رفتارها و فشارها عليه ايران تلطيف خواهد شد اما يک خطر در اين ميان ايران را به‌صورت جدي تهديد مي‌کند و آن اين است که اگر سياستي در پيش گرفته شود که بهانه به دست برخي دشمنان کشور داده شود اين‌بار اتحاد عليه کشورمان به‌راحتي رقم خواهد خورد و عرصه بر ايران تنگ مي‌شود و اين امر مي‌تواند اين بار ايران را در جايگاهي بدون همراه قرار دهد؛ اتفاقي که ترامپ آن را در ماه‌هاي اخير تجربه کرد و ايران توانسته بود با سياست‌هاي خردمندانه از اين وضعيت فرار کند. در اين ميان بايد توجه کرد که اروپا براي روي کار آمدن جو بايدن لحظه‌شماري مي‌کرد و با به وقوع پيوستن اين اتفاق، کار براي آنها به مراتب راحت‌تر خواهد بود تا آنچه از ايران در گذشته نتوانسته بودند، طلب کنند امروز آن را با فشار به دست آورند. اتفاقاتي که مي‌تواند به گونه‌اي ديگر رقم خورد و مسير را براي تسهيل تجارت کشور و عبور از بحران اقتصادي هموار کند. در راستاي بررسي اين مساله «آرمان ملي» گفت‌وگويي با علي بيگدلي، کارشناس ارشد مسائل بين‌الملل داشته است که در ادامه مي‌خوانيد.
آيا اين احتمال وجود دارد که اينستکس و کانال مالي سوئيس با روي کار آمدن جو بايدن فعال‌تر شود؟
هيچ قطعنامه‌اي نمي‌تواند صادر شود که در آن موادغذايي، دارويي و تجهيزات پزشکي تحريم شود اما سوئيفت که بايد باز باشد تا کانال مالي ايران را برقرار کند، مسدود است. همين امر سبب شده سوئيس نيز از کانال مالي که راه‌اندازي کرده نتواند اين تبادلات را به‌راحتي با ايران داشته باشد. عدم عضويت در fatf نيز اين امر را سخت‌تر کرده است. اينستکس تعهدي است که اتحاديه اروپا به آن پايبند شد تا ايران را در برجام حفظ کند. اينستکس در برجام نيامده است اما براي حفظ آن وضع شد. بايد توجه کرد امروز وضعيت به جايي رسيده است که ديگر اينستکس کارايي ندارد. بنابراين اگر گشايشي بخواهد صورت گيرد از کانال‌هاي ديگر خواهد بود. وضعيت به‌گونه‌اي شده است که کشورهاي اروپايي بار ديگر ايران را محکوم کرده‌اند. بايد توجه داشت که اگر اين رويه پيش رود، بايدن همچون ترامپ در شوراي امنيت تنها نخواهد بود و اروپا با او روابط بسيار نزديکي برقرار خواهد کرد. بايدن همواره از اين امر گلايه داشته که چرا ترامپ متحدان سنتي اين کشور را از دست داده است و پس بنابراين به سمت بهبود روابط با آنها گام خواهد برداشت. بايدن تصميم دارد يک اجماع بين‌المللي ايجاد کند تا برجامي که مي‌خواهد را نهايي کند.
آيا باورها در خصوص شکل‌گيري مجدد برجام و عبور از مشکلات به حقيقت نزديک است؟


مقامات ارشد ما براي برجام همان چارچوبي را متصور هستند که در دوران اوباما امضا شد و گمان مي‌کنند بايدن هم در همان چارچوب عمل خواهد کرد. درحالي‌که مطلقا اين‌طور نيست. آن برجام مرده است. ما هنوز هم دلمان مي‌خواهد که فقط روي مسائل هسته‌اي متمرکز باشيم و اين درحالي است که بايدن گفته برجام بايد به مسائل ديگر هم گسترش پيدا کند. آمدن رژيم صهيونيستي به منطقه مشکلاتي را براي ما و آمريکايي‌‌ها ايجاد کرده است. در اين شرايط بايدن نمي‌تواند بدون توجه به پالس‌هايي که از طرف عربستان و شيخ‌نشين‌ها و اسرائيل به آمريکا داده مي‌شود با ايران وارد مذاکره شود. مساله پيچيده شده و با برجام اوباما در سال 2015 کاملا متفاوت است. وضعيت کاملا فرق کرده است و برجام قبلي پاسخگو نيست. بايد نوع نگاه و رفتار خود را در داخل کشور، منطقه و عرصه بين‌المللي تغيير دهيم. نمي‌شود در نقطه صفر قبل از 2015 بمانيم و برجام امضا شود و به همه آرزو‌هاي خود برسيم. ما در داخل يک شرايط اقتصادي سخت داريم و در خارج يک شرايط بسيار سخت سياسي وجود دارد. هر دوي اينها بايد اصلاح شود و اين با برداشتن گام‌هاي بلندتري قابل حل است. خصومت بين ما و عربستان با توجه به نزديکي رژيم‌صهيونيستي و عربستان حلقه‌‌هاي سياسي و امنيتي ما را تنگ کرده است. در همين راستا، بايد اقدامي اساسي‌تر شکل گيرد تا بتوانيم از مشکلات عبور کنيم.
در راستاي گفت‌وگوها مــمکن است چه خواسته‌هايي از ايــران داشته بــاشند و چه مواردي مطرح مي‌شود؟
اگر مذاکرات بعدا آغاز شود خواهيم ديد سطح انتظار آمريکايي‌ها از ما خيلي خيلي بالاتر است و به اينکه ما آن 5 مرحله را برگردانيم راضي نمي‌شوند و مساله خيلي گسترده‌تر از اين حرف‌هاست. و ماهم اصلا نبايد کوتاه بياييم. مساله اين است که با توجه به شرايط خاص در آمريکا و ايران که در ماه‌هاي انتقال قدرت به رئيس‌جمهور بعدي است، آمريکايي‌هاي فرصت دارند ظرف چند ماه آتي با روحاني وارد مذاکره شوند يا اينکه با توجه به اين فضايي که در داخل عليه روحاني شکل گرفته و اينکه اصولگراياني مثلي آقاي قاليباف اسب خود را زين کرده‌اند، آمريکا صبر مي‌کند تا با طيفي وارد مذاکره شود که اثرگذاري آن بيش از دولت روحاني است. قطعا برجام براي آمريکايي‌ها در اولويت اول نيست. آنان مشکلات بسياري از جمله بحران‌هاي بعد از انتخابات دارند. برجام براي آمريکايي‌ها در اولويت چهارم و پنجم است و به اين زودي به برجام نخواهند پرداخت. به‌ويژه با توجه به تحريم‌هايي که ترامپ عليه ايران اعمال کرد. من فکر مي‌کنم که آمريکا هم صبر مي‌کند تا نتيجه انتخابات در ايران را ببيند و با اصولگرايان که وابستگي بيشتري به قدرت دارند، وارد مذاکره شود. بايد توجه کرد که امروز گفت‌وگو در صورت فراهم شدن شرايط اصولي آن بهترين راه‌حل است.