برجام و مساله مذاکره با آمریکا

چند ماه باقي‌مانده از دولت دوازدهم بسيار اهميت دارد. زيرا تيم جديد آمريکا در ذيل کانديداي پيروز (جو بايدن) برخلاف دولت ترامپ مواضع بي‌ادبانه و تند نسبت به ايران ندارند. هرچند ايران در زمان ترامپ نيز توانست فشارهاي موجود را مديريت کرده و حتي در ذيل برجام بخشي از اهداف خود را نيز دنبال کند. بايد موضع‌گيري‌ها در ايران، آن هم در قبال دولت بعدي آمريکا به گونه‌اي باشد که فضا را براي تغييرات در سياست خارجي آمريکا محدود نکند. در ادامه راه نيز بايد دولت بعدي در ايران تلاش کند تا در مسير تنش‌زدايي در سياست خارجي و همچنين کاهش تقابل با آمريکا گام بردارد. در حزب دموکرات آمريکا کساني حضور داشتند که روزگاري طراح تحريم‌ها عليه ايران بودند، اما همان افراد در ذيل برجام به برداشته شدن تحريم‌ها رأي دادند. پس نبايد از فرصت احتمالي بعد از به قدرت رسيدن بايدن غافل شويم. بايد تيم ديپلماسي ايران موضوع برجام را از مساله مذاکره با آمريکا جدا کند و ضمن احياي آن، برجام را به عنوان «بنياد روابط پايدار در سياست خارجي» شکل دهد. اما در همين مسير نبايد اجازه داد که در برجام مسائلي که با مولفه‌هاي قدرت ايران ارتباط دارد، مورد بحث قرار گيرد، زيرا طيف تندرو در آمريکا و برخي اروپايي‌ها اين مسائل را نيز در موضوع برجام دنبال مي‌کنند. اگر قرار باشد که شاکله برجام دچار تغيير شود، طرف ايراني نيز بايد خواهان بازنگري در موضوع مکانيسم ماشه و حتي پيگيري خسارات واردشده به جمهوري اسلامي در ذيل بدعهدي‌هاي صورت‌گرفته شود. البته بايد تلاش شود در مذاکرات احتمالي برجام آسيب‌هاي واردشده به اين توافقنامه را التيام بخشيد و زمينه اجرائي شدن تمامي مفاد آن را نيز فراهم آورد. نبايد اينگونه تفسير و القا شود که برجام يعني مذاکره با آمريکا. زيرا برجام يک رژيم مناسباتي و ديپلماتيک بود که ايران در قالب آن وارد بحث و گفت‌وگو شد و حتي بخشي از اختلافات جدي خود را نيز در يک دوره زماني رفع کرد. بايد از هرگونه شتاب‌زدگي در يکسان‌سازي برجام با مساله مذاکره با آمريکا اجتناب کرد. بايد برجام همانند گذشته با اختياراتي که به وزير امور خارجه سپرده شده دنبال شود، اما مساله مذاکره مستقيم با آمريکا بحث ديگري است که بايد براساس مقتضيات موجود آن را پيگيري کرد. به نظر مي‌رسد نتيجه انتخابات اخير در آمريکا از تصاعد بحران بين ايران و ايالات‌متحده جلوگيري کند. بهتر است هر دو کشور به سمت تنش‌زدايي روند، اما اين مسير با برجام کاملا تفاوت دارد. فضاي رواني موجود در جامعه ايران پس از انتخابات آمريکا به سود تکانه‌هاي مثبت اقتصادي است و دولت در فرصت باقي‌مانده بايد از اين فضا نهايت استفاده را کند. اگر دولت از اين فرصت پيش‌آمده استفاده نکند، به تبع آن بيشتر جريانات حامي دولت فعلي در انتخابات سال 1400 با شکست و آسيب مواجه خواهند شد. مجلس شوراي اسلامي با ساختار کنوني يک فرصت را براي اصولگرايان ايجاد کرده تا از طريق آن به پيگيري مطالبات مردم بپردازند. مردم در انتخابات سال آينده به‌طور حتم عملکرد مجلس فعلي در رفع مشکلات خود را مدنظر قرار خواهند داد.