رفتار درستي با بورس نداشتيد

آرمان‌ملي-محمدميلاد عبداللهي: بسياري از کارشناسان معتقدند رقم‌هاي مطرح شده براي بودجه سال آينده داراي شک و شبهه‌هاي فراواني است و لازم است دولتي‌ها نسبت به آنها شفاف‌سازي بيشتري به عمل آورند. لذا به‌زعم فعالان اقتصادي، کاهش اتکا به درآمدهاي نفتي و تمرکز براي بالا بردن نرخ توسعه در بودجه سال آينده، با وجود تحريم‌هاي سنگين مي‌تواند مفيد باشد. همچنين با برطرف شدن موانع مبادلات تجاري، راه براي صادرات محصولات غيرنفتي هموار خواهد شد و دولت مي‌تواند از اين طريق با برنامه‌ريزي هوشمندانه و مفيد، منبع درآمد خوبي را طرح‌ريزي کند. نکته قابل تامل آن است که حمايت صحيح و به دور از اشتباه از بازار سهام نيز مي‌تواند براي اقتصاد کشور و سرمايه‌گذاران مفيد باشد و بايد مراقب بود تا مبادا همانند چندماه قبل پول‌هاي مردم از دست برود. به همين منظور مهدي کرباسيان، تحليلگر مسائل اقتصادي، گفت‌وگويي را با «آرمان‌ملي» انجام داده که در ادامه مي‌خوانيد.
با توجه به اينکه پيش‌تر اعلام شد، قرار است براي بودجه سال آينده، دلار 11 هزارتوماني و نفت بشکه‌اي 40 دلار پيش‌بيني شود، آيا اين مساله منجر به شکاف قيمت‌ها در کشور خواهد شد؟ اين در حالي است که خيلي از فعالان بر اين باورند بودجه ايران بايد از اتکا به درآمدهاي نفتي رها شود. تحليل شما از اين مهم چيست؟
اين موضوع از چند جنبه قابل بررسي است، يکي آنکه از وابستگي درآمد کشور به نفت کاسته شود که جز علاقه‌مندي‌هاي بعد از پيروزي انقلاب بود که در تمام دولت‌ها مطرح مي‌شود. بايد بپذيريم درآمد نفت و گاز در کشور ما به‌عنوان يک لطف خدادادي به مردم ايران، جز منابع با اهميت ماست و بايد در مصرف آن دقت بيشتري به عمل آورد. از طرفي اينکه درآمد نفت راهي هزينه‌هاي جاري شود به هيچ عنوان خوشايند نيست، يعني ما نفت را مي‌فروشيم و پول آن را به خزانه واريز مي‌کنيم و اکثريت آن روانه هزينه‌هاي جاري دولت مي‌شود. اين در حالي است که اگر درآمد حاصل از نفت به سمت توسعه حرکت کند، بسيار خوب خواهد بود و بايد بتوانيم نفت را استخراج کنيم و بهره‌برداري از آن به نفع ارزش افزوده است. همچنين به زعم من، فروش نفت خام و ورود آن به سرمايه‌گذاري هم مفيد است. لذا نکته اول آن است که به نظر مي‌رسد با پيش‌بيني رکود دنيا عدد عنوان شده براي فروش نفت در بودجه غيرواقعي نباشد. در مورد قيمت ارز هم بايد بپذيريم، تنها در يک زمان کوتاه يکسان‌سازي نرخ ارز اتفاق افتاد (سال‌هاي 81تا 83 در دولت اصلاحات) و ارز تک نرخي شد و در دوره‌هاي بعدي چنين نبود. به علاوه پيش‌بيني مي‌شود سال آينده هم اين روند ادامه داشته باشد، به دليل اينکه افق پيش‌بيني شده در سال آينده براي اقتصاد کشور و با توجه به تحريم‌ها و مسائل سياسي روشن نيست و نمي‌توان انتظار اتفاق مثبتي را داشت. زماني ما مي‌توانيم قيمت واقعي نرخ ارز را داشته باشيم که ارز و تقاضا يکسان باشد، يعني نيازهاي ارزي کشور بتواند در حالت تعادل با درآمدهاي ارزي همخواني داشته باشد. بديهي است که در حال حاضر منبع درآمد ارزي ما همچون فروش نفت که مشمول تحريم جدي است با مشکلات بسياري مواجه شده و به فرض برطرف شدن تمامي موانع براي فروش آن در روزهاي آتي، ميزاني از بازارهاي صادراتي نفت ايران را کشورهايي همچون آمريکا و عربستان گرفته‌اند و پس گرفتن دوباره آنها کمي مشکل است. ديگر آنکه ما نمي‌توانيم به سرعت صادرات بالاي دو ميليون بشکه در روز داشته باشيم و به نظر مي‌رسد تعادل در ارز مورد نياز کشور با درآمدهاي ارزي همخواني ندارد و هر عددي که در بودجه تعيين شود، در کنار آن ارز بازار آزاد هم براي رفع نيازهاي صنعتي و خدماتي داريم.
به اعتقاد شما دولت بدون اتکا به درآمدهاي نفتي از چه طريق ديگري مي‌تواند به شکل عالي کسب درآمد کند و منابع تامين آن چيست؟


اگر نگاهي به ليست صادرات در اوايل انقلاب اسلامي بيندازيم، مي‌بينيم که بيشتر آنها اقلام سنتي همچون (چرم و پسته) را شامل مي‌شد و عدد آن در مقابل واردات بسيار کم بود. مثلا سال 62 که قرار بود با ترکيه به شکل تهاتر کار شود، زماني که ليست کالاها را تنظيم مي‌کرديم تا در مقابل از ترکيه کالا بگيريم، متاسفانه اقلام صنعتي نداشتيم و اين در حالي است که سال 97 حدود 45 ميليارد دلار صادرات غيرنفتي داشتيم که به نظر مي‌رسد اگر دولت در آن مقطع از تصميمات هيجاني و غيرکارشناسي جلوگيري مي‌کرد، اين رقم تا 55 ميليارد دلار هم مي‌رسيد. لازم به ذکر است گرچه شعار صادرات غيرنفتي داده مي‌شود ولي اقدامات انجام شده مغاير با آن است. به‌عنوان مثال بخشنامه‌ اخير دولت که مانعي جدي براي صادرات فولاد محسوب مي‌شود و اکنون بالاي چهار ميليادر دلار صادرات فولاد است و اين عدد گنجايش دارد تا به هفت ميليارد دلارهم برسد. در نتيجه بايد بپذيريم يکي از منابع تامين مالي که درآمد هم ايجاد مي‌کند، حمايت از صادرات است.
نظر شما در مورد بازار سرمايه به‌عنوان يک منبع مناسب درآمد و تامين مالي براي دولت چيست؟
گرچه سرمايه‌گذاري در کشور افت بسياري کرده است، اما رفتن به سمت مردم مفيد است و از اين طريق مي‌توانيم براي توسعه بهره بسياري ببريم. در حال حاضر اتفاقي که شروع شد و ناقص بود، مساله توجه به بازار سهام بود و به تبع تبليغات گسترده، خيلي از مردم به سرمايه‌گذاري در بورس رو آوردند و به دليل اينکه رفتار عقلايي و صحيحي شکل نگرفت، منجر شد که متاسفانه عده کثيري که به حرف مسئولان اطمينان کردند، متحمل زيان شوند. روش آن بسيار غلط بود به شبهه‌اي که پيش‌تر مبني بر اينکه دولت قصد دارد تا نيازهاي مالي خود را برطرف کند، دامن زد. يکي ديگر از مسيرهاي بسيار عالي اوراق قرضه بلندمدت است و در عين حال بايد مراقب باشيم، پول‌ها بايد روانه سرمايه‌گذاري شود، در حالي که همچنان روانه هزينه‌هاي جاري مي‌شود و اين بسيار خطرناک است و مشکلات بسياري به دنبال خواهد داشت.