این آخرین دوره لیگ قهرمانان آسیا است؟!

  یادداشت یک احسان محمدی        «کلیله و دمنه» کتابی است که قریب به سه هزار سال پیش نوشته شده. در یکی از داستان‌های این کتاب و در توصیف نصیحت بیهوده آمده که شبیه «شکر در زیر آب پنهان کردن و شمشیر به سنگ آزمودن» است. نوشتن در حوزه فوتبال وقتی مخاطب هوادار صد آتشه‌ای است که از قبل تصمیم گرفته چیزی جز آنچه به ذهن خودش می‌رسد را نپذیرید کار بیهوده‌ای است. آدم بیشتر رو به خودش می‌نویسد و اقلیتی که خودشان آنقدر می‌فهمند که نیازی به این نوشته‌ها ندارند!  بر اساس حکم صادره از سوی سازمان لیگ برتر، دیدار پرسپولیس مقابل نساجی در قائمشهر بر اساس آنچه «رعایت پروتکل‌های بهداشتی و سختگیرانه کشور قطر در شرایط کرونایی» عنوان شد به تعویق افتاد. اعلام این خبر موجی از موافقت و مخالفت در فضای فوتبال ایران به راه انداخت. رقبا این کار را یک «لطف بی‌اندازه» به تیم نورچشمی ترجمه کردند و گفتند دلیلی برای این کار وجود ندارد و چرا همه دست به دست هم داده‌اند تا پرسپولیس را به یک افتخار آسیایی برسانند؟ در این‌سو هم کسانی موفقیت احتمالی پرسپولیس را «ملی» قلمداد کرده‌اند و می‌گویند به سود فوتبال ایران است که چنین جامی بیاورد. پیدا کردن حرف مشترک میان این دو گروه از پیدا کردن سوزن در انبار کاه دشوارتر است. حقیقت دارد که کسب عنوان آسیایی در همه سطوح برای‌مان به رویا تبدیل شده است. نیم‌ قرن است جام ملت‌های آسیا را نبرده‌ایم و به المپیک نرفته‌ایم و آخرین باری که یک تیم باشگاهی ایرانی جام آورد، برمی‌گردد به سال 1371. یعنی 28 سال پیش!  برای اینکه بهتر این حسرت را بررسی کنیم کافی است بدانیم که مهدی عبدی 7 سال بعد از فتح جام توسط پاس به دنیا آمد، علی شجاعی 6 سال بعد، بشار رسن 5 سال بعد، سعید آقایی و میلاد سرلک 4 سال بعد و سیامک نعمتی و محمدحسین کنعانی‌زادگان 3 سال بعد! یعنی بازیکنانی که در این فینال حاضر می‌شوند حتی هنگام فتح این جام روی کره زمین نبودند! تا این اندازه فوتبال ما در حسرت یک موفقیت آسیایی است. به شخصه اعتقاد ندارم که هواداران استقلال و سپاهان و تراکتور و... باید سوت و کف بزنند برای پرسپولیس و به این تیم کمک کنند تا ستاره آسیایی به دست بیاورد، چون تجربه نشان می‌دهد نه فقط بازیکنان جوان که پیشکسوتان و چهره‌های باتجربه‌تر آن ستاره را فرو می‌کنند توی چشم همان هواداران رقیب! مگر آنها هنگام کسب یک موفقیت همین کار را با هواداران پرسپولیس نمی‌کنند؟ نسل جوان و نوجوانی که الان سکاندار شبکه‌های اجتماعی شده و بنزین روی آتش عشق و نفرت در این فضا می‌ریزند، اصلاً یادشان می‌آید که همین پرسپولیس سال 1376 وقتی بازیکنانی مثل احمدرضا عابدزاده، افشین پیروانی، مهدی هاشمی‌نسب، مهرداد میناوند، مهدی مهدوی‌کیا، بهروز رهبری‌فرد، حسین عبدی، اسماعیل حلالی، ادموند بزیک و... را در اختیار داشت با توافق امیر عابدینی مدیرعامل باشگاه و داریوش مصطفوی رئیس فدراسیون از لیگ کنار کشید و راه برای قهرمانی استقلال آسفالت شد؟ تیم‌ ملی برای حضور در جام جهانی 1998 اردوی طولانی مدت چند ماهه‌ برگزار کرد و پرسپولیس که تعداد ملی‌پوشانش دو رقمی شده بود در پایان هفته هجدهم، 10 بازی عقب افتاده داشت. آنها در 8 بازی که انجام داده بودند با 5 برد، 2 مساوی و 1 باخت شانس قهرمانی داشتند اما سرانجام کنار کشیدند چون عملاً امکان حضور در لیگ را نداشتند. تیمی که در سال‌های 74، 75، 77 و 78 به قهرمانی رسید، به خاطر آنچه «حمایت از تیم ملی» عنوان شد از لیگ کنار کشید تا نه تنها نوار قهرمانی سریالی‌شان پاره شود و استقلال به قهرمانی برسد بلکه از سوی رقیبان متهم به فرار از لیگ شود و آنها بگویند این تیم باید به لیگ پایین‌تر سقوط می‌کرد! طبعاً دوست دارم اتحاد و همدلی ملی وجود داشته باشد تا هر نماینده‌ای از ایران در رقابت‌های بین‌المللی به میدان می‌رود بقیه همراهی‌اش کنند اما فضای دو قطبی و نفرت در کشور چنان بالا گرفته که این انتظار زیادی خوش‌خیالانه است. درست یا غلط این حکم صادر شده و حالا پرسپولیس که با سه محروم (آل‌کثیر، امیری و پهلوان) باید به قطر برود دست‌کم خطر مصدومیت و خستگی دیدار فشرده در هوای بارانی و خستگی ناشی از رفت و برگشت به قائمشهر و... را حس نمی‌کند. برای قرمزها در فینال آسیایی آرزوی موفقیت می‌کنیم، این کری‌خوانی‌ها تمام می‌شود فقط یحیی گل‌محمدی و کادر پرسپولیس اگر چنین درخواستی به سازمان لیگ داده‌اند امیدوارم فردا روز گله نکنند که حریف ما در کوران مسابقات بود و لغو دو دیدار مقابل نساجی و ذوب‌آهن بازیکنان ما را دچار تنبلی و دوری از فضای مسابقه کرد و... نکته آخر اینکه این آخرین دوره لیگ قهرمانان آسیا نیست، کاملاً قابل انتظار است که سالیان دیگر استقلال، سپاهان یا تراکتور در موقعیت پرسپولیس قرار بگیرند و آن وقت کادر فنی‌شان از سازمان لیگ بخواهد یکی، دو بازی‌شان را لغو کند تا آنها با آرامش و انرژی بیشتری به مصاف رقیبان آسیایی بروند و برای «ایران» افتخار کسب کنند. حتی در اوج خشم پل‌های پشت سر را خراب نکنیم، شاید یک روز قرار شد خودمان از آن عبور کنیم.