جابه جایی پلیس بد و خوب و فرصت‌هایی که از دست می‌رود

با قطعی شدن پیروزی بایدن در انتخابات امریکا و پیش بینی تغییر در اولویت‌های دستگاه سیاستگذاری امریکا، مسئله نحوه پیگیری سیاست‌های ترامپ علیه ایران یکی از مباحث جدی است که نه تنها دستگاه سیاست خارجی امریکا، بلکه اروپایی‌ها، روس‌ها و حتی مرتجعین منطقه را نیز به تکاپو واداشته و هرکدام تلاش دارند برای خود سهمی در این تغییر احتمالی بیابند.
آنچه مهم است این است که تمامی بازیگران این صحنه به این نکته مهم واقف شده‌اند که به دلیل ایستادگی و مقاومت مردم ایران ادامه راه ترامپ در مقابله با نظام جمهوری اسلامی امکان پذیر نبوده و سیاست فشار حداکثری امریکا، نه تنها آن‌ها را به جایی نخواهد رسانید، بلکه به دلیل تأثیر آن در تحکیم و تقویت ثبات نظام جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر نقشه راهی که رهبری معظم انقلاب تنظیم و به عنوان یک فرهنگ و گفتمان اثر گذار در جامعه ایران پذیرفته شده -اگرچه اهتمام جدی جهت تحقق آن در بخشی از مسئولان دستگاه اجرایی دیده نمی‌شود-، اما اقدامات نه چندان کافی مجموعه نهاد‌ها و دستگاه‌ها در پیگیری راهبرد مقاومت فعال و تقویت زیرساخت‌های داخلی در قبال فشار‌ها به نتیجه رسیده ودشمنان از پیگیری سیاست‌های گذشته ناامید شده‌اند که البته در این میان تحمل و بردباری مردم را به عنوان مهم‌ترین مؤلفه این عرصه می‌توان محسوب کرد که تغییر را بر جبهه مقابل مردم ایران تحمیل کرده است.
اما از آنجا که امریکای دوران بایدن در شرایط کنونی با مشکلات و مسائل گسترده به ارث رسیده از دوران ترامپ مواجه است و طبعاً نمی‌تواند مانند گذشته به سیاست‌های امریکا در مقابله با ایران ادامه دهد، این بار اروپایی‌ها به مدد امریکا آمده و تلاش دارند نقشی را که ترامپ در مواجهه با ایران بازی می‌کرد این بار اروپا به عهده گرفته تا بایدن بتواند به مشکلات داخلی امریکا بپردازد، این امر را هم در سخنان اخیر هایکوماس وزیر خارجه آلمان و هم در سخنان بایدن در گفتگو با سی ان ان به روشنی می‌توان دید.
هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان می‌گوید برجام دیگر به کار نمی‌آید. باید با ایران به توافق گسترده‌تری برسیم که شامل برنامه‌های هسته‌ای، موشکی و نقش منطقه‌ای ایران است. ایران نباید موشک‌های بالستیک داشته باشد و باید رفتار منطقه‌ای‌اش را عوض کند. چون به ایران اعتمادی نیست باید توافق تغییر کند. وزیر خارجه آلمان در مصاحبه‌ای با هفته‌نامه اشپیگل می‌افزاید: شکلی از توافق به علاوه برجام لازم است، که با منافع ما هم همخوانی دارد.


بایدن هم در مصاحبه با شبکه سی‌اِن‌اِن در باره احتمال انجام مذاکره با جمهوری اسلامی مدعی می‌شود: مذاکره دوباره با ایران بسیار دشوار خواهد بود. آن‌ها (ایران) در حال حرکت به سمت توانایی داشتن میزان کافی مواد برای ساخت سلاح اتمی هستند؛ و البته مسئله موشکی هم که هست. با تمام این چیزها، به نظرم [ کار]بسیار سختی خواهد بود. بایدن این مسیر را دشوار توصیف کرد و با این حال بر لزوم ایجاد یک اجماع بین المللی تاکید نمود و گفت: بخشی به این بستگی دارد که به چه میزان اروپا با امریکا همراه خواهد شد. ما باید بخشی از ائتلاف بزرگ باشیم. اما این مذاکرات بسیار دشواری خواهد بود و من در این زمینه دچار توهم نیستم.
سخنان این دو به خوبی این جابه‌جایی پلیس خوب وبد را نشان می‌دهد. با نگاهی به گذشته آنگاه که ترامپ از برجام خارج شد وسیاست فشار حداکثری را علیه ایران اعلام واعمال کرد، اروپا نقش کاتالیزوری را ایفا کرد که ایران راهبرد انقلابی در مواجهه با سیاست‌های ترامپ اتخاذ نکرده وهمچنان قابل کنترل باشد، وکم نبودند آن زمان در داخل که در قبال ترک تازی ترامپ، به اروپا امید بستند و جالب این است که در طی این چند ساله اروپا توانست به عنوان حلقه مکمل فشار حداکثری امریکا عمل کرده و نقش پلیس خوب را بازی کند ودر آن دوران نه تنها به تعهدات خود در قبال ایران عمل نکرد بلکه با چند طرح غیرقابل اجرا نظیر اینستکس، عملاً باعث شد که دستگاه اجرایی کشور که تا آن زمان و قبل از خروج ترامپ از برجام، همه امور کشور را به آن شرطی کرده بود، این بار به آب نبات‌های اروپا دل ببندند.
وقتی که تحولات چند ساله اخیر را مرور می‌کنیم، می‌بینیم که اروپا با ایفای نقش پلیس خوب در این چند سال اخیر توانست با معطل کردن ایران و جلوگیری از اقدام جدی ایران در مقابله با خروج ترامپ عملاً از تحول جدی در سیاست‌ها و راهبرد‌های ایران جلوگیری کند و اگر نبود برخی تدابیر که در شورای امنیت ملی تصویب و توسط دستگاه‌های مربوطه اجرا شد و در گزارش اخیر شورای حکام آژانس به آن اشاره شد، دست ایران در مواجهه با سیاست‌های نظام سلطه خالی‌تر از این بود که به جرئت می‌توان اقدام مشترک صهیونیستی امریکایی در ترور شهید فخری‌زاده را ناشی از این ضعف‌ها وشرطی سازی‌ها دانست.
اما آنچه که از این پس مهم است نوع واکنش ما در قبال این تغییر و تحول است. در این میان، اقدام مجلس شورای اسلامی درتصویب وابلاغ طرح دوفوریتی اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران را باید گام جدی وبلند مجلس و به عنوان بخشی از راهبرد مقاومت فعال کشور دانست که تصویب آن جبهه مقابل باید این را درک کند که بازی یک طرفه پایان پیدا کرده و به دولت این را فرصت می‌دهد که در قبال این بازی دوگانه اروپا و امریکا بتواند مسیر ایران را روشن‌تر کرده و موقعیت ایران را مستحکم‌تر کند.
اما آنچه که در مقابل محل تأسف است، نوع مواجهه دولتمردان با این مصوبه مجلس است. اگر از موضع نیم بند آقای ظریف در بهره گیری از این مصوبه که اعلام کرد شرط عدم اجرای مصوبه جدید مجلس بازگشت اروپا و امریکا به برجام است، بگذریم، الباقی علاوه بر مخالفت صریح، حتی با طرح بعضی مواضع آنچنانی، نظیر معطوف کردن آن به انتخابات آینده ریاست جمهوری، عملا نشان دادند که خود در این چنبره بازی پلیس خوب و بد اروپا گرفتار شده‌اند؛ و این درحالی است که اقدام جدی دولت در این چند ماه باقی مانده در عمل به این مصوبه واقدامات دیگر از این دست و درصورت عبرت گیری از سیاست‌های غلط گذشته فرصت‌های مناسبی را هم برای دولت فعلی برای اصلاح اعتبار در نزد مردم وهم برای نظام اسلامی در مواجهه با راهبرد پیچیده وچند وجهی بیگانگان ایجاد می‌کند.
فراموش نکنیم آن بیان تاریخی مقام معظم رهبری در دیدار روز ﭼﻬﺎرم آذر با رؤﺳﺎیﺳﻪﻗﻮه واﻋﻀﺎیﺷﻮرایﻋﺎﻟﯽﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽراکه فرمودند اگر حرکت وعمل در دستور کار دولت قرار گیرد وﮐﺎرﻫﺎﯾﯽﮐﻪﻣﯽﺗﻮاﻧﺪﺑﻪﻧﻔﻊﻣﺮدمﺑﺎﺷﺪ، اﻧﺠﺎمﺷﻮد، یقیناً دوﻟﺖ دوازدﻫﻢﭘﺎﯾﺎنﺧﻮﺑﯽﺧﻮاﻫﺪداﺷﺖ.