اجماع عدم تغيير برجام «نسبي»است؛ نه قطعي

آرمان ملي- عليرضا پورحسين: رئيس‌‌جمهوري آمريکا چندي است بر اين موضوع تاکيد دارد که بايد با متحدان اروپايي‌ از نزديک همکاري کنند و به توافقات بين‌‌المللي بازگردند. لذا اکنون کشورهاي اروپايي احساس مي‌‌کنند فرصت خوبي ايجاد شده تا مطالباتشان را مطرح کنند. درواقع آنها با موضع‌گيري‌هاي اخير يک سنگي انداخته‌‌اند تا ببينند مي‌‌توانند به امتيازات بيشتري دست يابند يا ايران را ترغيب کنند که برجام پلاس را مورد موافقت قرار دهد. صحبت‌هاي وزير خارجه آلمان درباره توان دفاعي ايران شايد هم عکس‌‌العملي باشد به مصوبه طرح اقدام راهبردي مجلس شوراي اسلامي براي لغو تحريم‌‌ها؛ زيرا جو بايدن نيز پس ‌از اين مصوبه مجلس به‌ نوعي عکس‌‌العملي هرچند ضعيف‌‌تر نسبت‌به اين مساله از خود نشان داد. تا قبل از اين موضوع، بايدن اصرار داشت که آمريکا به برجام بازمي‌گردد اما بعد از اين مصوبه او تاکيد کرد که بازگشت به برجام، کار بسيار مشکلي است و ما بايد با اروپايي‌ها صحبت ‌کنيم. مشخصا يکي از عللي که ترامپ نتوانست در عرصه بين‌المللي آن‌گونه که مي‌خواهد بر ايران فشار وارد کند، عدم همراهي اروپا با سياست‌هاي او بود؛ همراهي‌اي که به نظر مي‌رسد از ماه آينده با بايدن صورت گيرد و اين امر نگراني‌هايي درخصوص تنش‌هاي سياسي ايران و اروپا در چند هفته اخير به وجود آورده است. در راستاي بررسي اين مساله «آرمان ملي» گفت‌وگويي با عبدالرضا فرجي‌راد، سفير پيشين ايران در نروژ داشته است که در ادامه مي‌خوانيد.
ريشه تنش‌هاي سياسي اخير ايران و اروپا چيست؟
مساله ايران و اروپا و مشکلاتي که وجود دارد به دو علت برمي‌گردد؛ نخستين اختلاف بر سر برجام است که اظهارنظرهاي متفاوتي از سوي اروپايي‌ها در خصوص آن شنيده مي‌شود. هايکو ماس،‌ وزير خارجه آلمان گفته بود که برجام بايد به مسائل ديگر نيز برسد که حساسيت‌هاي زيادي ايجاد کرد اما بلافاصله پس از آن برخي کشورهاي اروپايي آن را اصلاح کردند. براي نمونه، اتريش که ميزبان برجام بوده و به نحوي براي خود حق آب و گل در خصوص برجام قائل است نيز در موضعي صريح گفته است که نبايد تغييري در برجام ايجاد شود. ديدگاه‌ها متفاوت است اما پس از مواضع تند وزير خارجه آلمان، اروپايي‌ها آن را تا حدودي تعديل کردند. اين بخش از اختلافات ايران و اروپا تا حدودي به پيروزي جو بايدن ارتباط دارد؛ زيرا آنها تصور مي‌کنند که امروز ديگر شريکي مطمئن دارند. علت دوم اختلافات ايران و اروپا در روزهاي اخير مساله حقوق بشر بوده است که از اول آنها نيز در خصوص اعدام در ايران حساسيت نشان داده‌اند. اعدام اخير نيز به علت اينکه اين شخص در فرانسه ساکن بوده و روي آن حساسيت داشته است و به همين علت فرانسه در حال تحريک ساير کشورهاي اروپايي است تا اطلاعيه صادر کنند و به نحوي آنها ميدان‌گرداني کرده‌اند. اين ادعاهاي اروپا از گذشته وجود داشته اما امروز نيز به‌عنوان يکي از دو علت اختلافات ايران و اروپاست.
با توجه به نزديک شدن دولت بعدي آمريکا با اروپا آيا فشارها در ساير حوزه‌ها بر ايران افزايش مي‌يابد؟


در يک هفته اخير، زماني که مواضع سياستمداران مختلف را مشاهده مي‌کنيم، بيشتر روي عدم تغيير برجام تاکيد شده است. برخي از کشورها بر اين باور هستند که برجام بايد به همين شکل باقي بماند و در کنار آن گفت‌وگوهاي ديگر شکل گيرد که مي‌تواند حتي منطقه‌اي نيز باشد. وزيرخارجه روسيه نيز به گونه‌اي بر ايجاد گفت‌وگوهاي منطقه‌اي صحه گذاشت و بر حفظ برجام سابق تاکيد کرد. از سوي ديگر چين نيز گفته است که گفت‌وگوي ايران با کشورهاي حاشيه خليج‌فارس بايد مجزا از برجام باشد. ايران نيز از ابتدا خواستار گفت‌وگو با کشورهاي منطقه بوده و بارها اعلام آمادگي کرده و حتي در اين راستاي طرح هرمز نيز مطرح شده است. آنچه امروز مشخص است و غالب طرف‌هاي برجام بر آن تاکيد دارند، عدم تغيير در برجام است. بنابراين فشار براي تغيير برجام خواهد بود اما موانع پيش روي افرادي که چنين خواسته‌اي دارند زياد است و عملا بعيد به نظر مي‌رسد تا اين امر محقق شود. بايد در اين خصوص هوشيار بود که چگونه اجماع صورت مي‌گيرد و چگونه جمع‌بندي خواهد شد. در اين ميان صحبت‌هاي وزير خارجه آلمان درباره توان دفاعي ايران شايد هم عکس‌‌العملي باشد به مصوبه طرح اقدام راهبردي مجلس شوراي اسلامي براي لغو تحريم‌‌ها زيرا جو بايدن نيز پس ‌از اين مصوبه مجلس به‌ نوعي عکس‌‌العملي هرچند ضعيف‌‌تر نسبت به اين مساله از خود نشان داد.
تا چه ميزان درخواست ايجاد تغييرات در برجام مي‌تواند منطقي باشد؟
بيانيه اخير سه کشور اروپايي عضو برجام يعني فرانسه،‌ انگليس و آلمان در رابطه با نصب سه آبشار سانتريفيوژهاي پيشرفته در کارخانه غني‌سازي نطنز و تاکيدشان بر اين موضوع که اين اقدام مغاير برجام است در حالي صورت گرفته است که البته صحبت هايکو ماس نيز نقض برجام محسوب مي‌شود. آمريکا با ورود ترامپ به کاخ سفيد از برجام خارج شد و ايران را تحت شديدترين فشارهاي اقتصادي قرار داد اما جو بايدن رئيس‌جمهوري منتخب آمريکا فعلا اعلام کرده که قصد دارد به توافق برجام بازگردد. لذا در رابطه با عملکرد آمريکا بايد دو آمريکاي قبل و بعد از ترامپ را در نظر بگيريم. کشورهاي اروپايي بعد از خروج آمريکا مدام مي‌گفتند که ما تحت ‌فشار واشنگتن بوديم و شرکت‌هاي خصوصي‌‌مان نيز اگر در صورت همکاري با ايران جريمه مي‌‌شدند خودشان بايد جريمه مي‌پرداختند و لذا ريسک نکردند. کشورهاي اروپايي باوجود تحت‌ فشار بودن بايد راهکاري‌هايي را براي همکاري با ايران پيدا مي‌‌کردند تا از اقتصاد کشورمان حمايت کنند. متاسفانه نه اروپا و نه آمريکا به تعهداتشان عمل نکردند. لذا اين کشورها اکنون نمي‌‌توانند خواهان آن باشند که بعد از توجه به تحولات صورت‌گرفته در آمريکا، برجام ديگري تنظيم شود و اين درخواست، خارج از مفاد برجام است.