به‌نظرم قطر برای بار دوم میزبان بازی‌های آسیایی می‌شود

مصاحبه  آزاده پیراکوه      نشست شورای المپیک آسیا در مسقط برپا شده و یکی از محورهای مهمش تصمیم‌گیری برای میزبان بازی‌های آسیایی 2030 است که اتفاقاً نتیجه‌اش برای ورزش ایران هم مهم است و همین موضوع باعث حضور نمایندگان ایران در این نشست شده، اگرچه می‌توانستند به‌صورت آنلاین هم شرکت کنند.اما رضا صالحی‌امیری قدر این فرصت را دانسته تا بتواند چهره‌های تأثیرگذار ورزش آسیا را از نزدیک ببیند.به همین بهانه او به‌همراه نصرالله سجادی و پیمان فخری راهی عمان شده تا هم در جلسات شورا حضور داشته باشد هم در رأی‌گیری برای انتخاب میزبان بازی‌های آسیایی.اما این همه کاری نیست که صالحی‌امیری به‌دنبال انجامش است.مسئولان کمیته ملی المپیک این روزها در عمان مشغول مذاکره با سران ورزش کشورهای مختلف آسیایی هستند و هر روز چند ساعت یک‌بار خبری می‌رسد از نشست صالحی‌امیری و همراهانش با نمایندگان کشورهای مختلف؛ از عمان گرفته تا قطر و عراق و البته دست‌اندرکاران آسیایی فدراسیون‌های جهانی، مثل جلود عراقی که حالا نقش مهمی در فدراسیون جهانی وزنه‌برداری دارد.برگزاری این نشست‌ها و حال و هوای گرمی که این روزها شورای المپیک آسیا دارد، بهانه‌ای است برای یادآوری چهره قدیمی کمیته ملی المپیک که ارتباطات خوبی در شورای المپیک آسیا بخصوص با شیخ احمد، رئیس شورا داشت؛ بهرام افشارزاده، دبیرکل سابق کمیته ملی المپیک که پنج دوره در کمیته حضور داشته و حتماً بیشتر از هر ایرانی دیگری افراد شورا را می‌شناسد و معادلات این نهاد بین‌المللی را بلد است.به این بهانه و در آستانه انتخاب میزبان بازی‌های آسیایی 2030 چند دقیقه با افشارزاده همکلام می‌شویم؛ کسی که این روزها از بیرون گود اتفاق‌های ورزش و کمیته ملی المپیک را می‌بیند.کسی که با وجود دور شدن از فضای مدیریتی ورزش، نشان می‌دهد خیلی خوب اتفاق‌ها را رصد می‌کند و در جریان اوضاع است.   چه خبر آقای افشارزاده؟ مدت‌هاست از شما خبری نیست.  در منزل نشسته‌ام و دورادور اخبار ورزش را دنبال می‌کنم و البته خاطراتم را می‌نویسم. این خیلی عالی است. شما سال‌ها در ورزش بوده‌اید و چیزهایی را دیده‌اید که شاید خیلی‌ها ندیده باشند.  به همین خاطر می‌خواهم چیزهایی که می‌دانم، جایی ثبت و ضبط شود. شاید یک روز به درد بخورد. حتماً همینطور است. می‌دانید که این روزها نشست‌های شوای المپیک آسیا در حال برگزاری است و شما بیشتر از هر مدیری در ایران تجربه حضور در این جمع را داشته‌اید.  بله. در جریانم و می‌دانم که ظهر چهارشنبه قرار است در مورد میزبان بازی‌های آسیایی تصمیم بگیرند. پس خیلی دقیق موضوعات را دنبال می‌کنید.  نمی‌توانم دنبال نکنم. به هر حال سال‌ها در این فضا بوده‌ام. این خیلی خوب است. می‌خواستم درباره روالی که در رأی‌گیری‌های اینچنینی طی می‌شود نظرتان را بدانم. گفته می‌شود ورزش آسیا شخص‌محور اداره می‌شود و تصمیم اصلی را شیخ احمد می‌گیرد و بقیه اجرا می‌کنند.  اینطور نیست که رأی‌گیری ساختگی باشد، اما انتخاباتی که در شورای المپیک آسیا  برگزار می‌شود مثل بقیه جاهاست. قبل از رأی‌گیری همه می‌دانند چه نتیجه‌ای رقم می‌خورد؛ یعنی همه چیز در فاصله دو سه روز مانده به رأی‌گیری بسته شده است. مثلاً الان که ما با هم صحبت می‌کنیم، مشخص است که قطر به‌عنوان میزبان انتخاب شده یا عربستان. نظر شیخ احمد خیلی مهم است و افرادی که برای هر چیزی کاندیدا می‌شوند، می‌دانند که باید نظر او را جلب کنند. درست است که نمایندگان شورا چند ماه قبل از امکانات ریاض و دوحه بازدید کرده‌اند، اما حتماً دو سه شب قبل هم نشست‌هایی با شیخ و نزدیکان او و اعضای هیأت اجرایی داشته‌اند و سعی کرده‌اند نظرشان را جلب کنند. برای جلب نظر شیخ و تصمیم‌گیران شورا چه راهی وجود دارد؟  امکانات کشورها و تسهیلاتی که میزبان برای کشورهای مختلف در نظر می‌گیرد، خیلی تأثیرگذار است؛ مثلاً کشوری که متمول است، ممکن است بگوید بلیت هواپیمای کشورهای میهمان را می‌دهد. خب این برگ برنده است و حتماً کشورها به چنین ایده‌ای  رأی می‌دهند و شیخ احمد هم از این موضوع حمایت می‌کند. البته در نشست‌های رودررو با افرادی که خیلی تأثیرگذار هستند هم هدایایی داده می‌شود. اینجا پسته و فرش رسم است. آنجا چه چیزی می‌دهند؟  ساعت، گزینه خوبی برای نشست‌های اینچنینی است. البته نه اینکه سران شورای المپیک آسیا چنین هدیه‌ای توجه‌شان را جلب کند، چون همه از افراد متمول هستند، اما مرسوم است که هدایایی به رسم احترام داده می‌شود. با توجه به شناختی که از فضای شورای المپیک آسیا دارید، فکر می‌کنید روز چهارشنبه نام قطر اعلام می‌شود یا عربستان؟  من خیلی احتمال می‌دهم که قطر برای بار دوم میزبان بازی‌های آسیایی شود. شاید عربستان هم کشور متمولی باشد اما شرایطی که قطر در این سال‌های اخیر رقم زده بسیار متفاوت است. عربستان مسائل سیاسی دارد که قطر ندارد. دوحه میزبانی رویدادهای بزرگی را بر عهده گرفته و دو سال دیگر میزبان جام‌جهانی است که اصلاً موضوع کوچک و بی‌اهمیتی نیست. معمولاً وقتی میزبانی رویدادی را بر عهده می‌گیرد، تلاش می‌کند بخشی از هزینه‌های کشورهای میهمان را پرداخت کند و همه اینها نشان می‌دهد که قطر شانس بیشتری دارد. مگر اینکه از بالا به شیخ احمد دستوری بدهند که البته بعید می‌دانم شیخ خیلی از سیاست‌های کشورش تبعیت کند. به هر حال کویت نوچه عربستان است اما شیخ احمد در این سال‌ها خیلی وقت‌ها خلاف سیاست‌های کشورش قدم برداشته و بارها نشان داده با قطری‌ها روابط خوبی دارد و بعید است سمت عربستان بچرخد. مسئولان ایرانی حاضر در عمان هم در این روزها نشست‌های متعددی برگزار می‌کنند. فکر می‌کنید این جلسات در مسیر توسعه روابط بین‌الملل ورزش چقدر مفید باشد؟  لازم است این را بگویم که آقای صالحی‌امیری در این مدت سعی کرده قدم‌های مثبتی را برای توسعه کمیته ملی المپیک بردارد که تا حدی هم موفق بوده است، اما در مورد روابط بین‌الملل، من فکر نمی‌کنم چندتا نشست اینچنینی خیلی تأثیر داشته باشد. مثلاً گفته می‌شود برای برخی مسائل مثل معضل جودو، ما با فلان شخص جلسه داریم. آیا واقعاً اینکه ما به‌عنوان نماینده ایران نشستی را برگزار کنیم، یعنی اینکه مسائل‌مان حل می‌شود؟ صددرصد نه. بسیاری از این مسائل و مناسبات بین‌المللی شخص‌محور هستند و روابط دوستانه افراد بسیار مهم است. من در این فضا بوده‌ام و دوستان زیادی پیدا کرده بودم؛ آن هم به‌واسطه اینکه سال‌ها در مدیریت ورزش حضور داشتم. تداوم مدیریت برای اینکه روابط محکمی برقرار باشد، بسیار اهمیت دارد. درست است که آقای صالحی‌امیری برای ورزش ایران زحمت زیادی کشیدند و در داخل روابط زیادی دارند اما این روابط را در خارج از کشور ندارند. خیلی‌ها ایشان را نمی‌شناسند و حتی افرادی هم که همراه‌شان هستند را نمی‌شناسند. البته اگر دوره مدیریتی‌شان طولانی شود و فرصت رفت‌و‌آمد زیاد باشد، شاید در آینده اتفاق‌های مثبتی بیفتد. در این سفر دکتر سجادی کنار ایشان هستند و پیمان فخری. دکتر سجادی با اینکه بسیار باتجربه هستند اما در بعد برقراری روابط دوستانه ضعیف هستند؛ پیمان فخری هم که بسیار جوان است. البته در مورد پیمان من نظری دارم که امیدوارم دوستان گوش بدهند. پیمان جوان است. تحصیلاتش را در حوزه ورزش دنبال کرده و خودش هم ورزشکار بوده و مربی است. او یک پتانسیل به حساب می‌آید مشروط بر اینکه آنقدر در این مجامع شرکت کند که چند سال آینده برای ما در بعد بین‌الملل یک چهره قابل اتکا به حساب بیاید. مثلاً ممکن است این کار بعد از یک دوره 10ساله جواب بدهد. تجربه نشان داده خیلی این روال رعایت نمی‌شود.  دقیقاً همینطور است. چیزی که ما از آن آسیب خورده‌ایم، همین است. هر مدیری آمد، نفر قبلی را حذف کرد؛ چه در شورای المپیک آسیا و چه در کمیته بین‌المللی المپیک. من در شورا پست داشتم، آقای کیومرث هاشمی، من را حذف و شاهرخ شهنازی را معرفی کرد. در مورد خیلی از پست‌ها این کار را کردیم. نمی‌گویم تا ابد ما باید می‌ماندیم، اما تغییر افراد هم راه و روش دارد. مثلاً همین عضویت در کمیته بین‌المللی المپیک که آقای هاشمی‌طبا داشت را مثل آب خوردن از دست دادیم. می‌شد ایشان را حفظ کرد و سر فرصت مناسب گزینه‌ای که می‌خواستند را جابه‌جا کنند. این کار مستلزم چند سال صبوری بود. باید اجازه می‌دادند روابط ایشان آنقدر عمیق شود تا بتوان فرد دیگری را به‌جای ایشان معرفی کرد. شما به لیست اعضای کمیته بین‌المللی المپیک نگاه کنید. اندونزی، عمان، قطر و مالزی نماینده دارند اما ما نداریم. مالزی یک نماینده در کمیته بین‌المللی المپیک داشت که اپوزیسیون کشورش بود و هر بار که به هر اجلاسی می‌آمد، مأمور مخفی و محافظ از سوی دولت همراهش بود. در کشورش هم در حصر خانگی بود اما باز هم دولت مالزی عضویت او در کمیته بین‌المللی المپیک را لغو نکرد. آنقدر ماند تا مرد. اما چون دوران حضور او طولانی شده بود و جایگاه خوبی پیدا کرده بود، سریع همان جایگاه را به یک مالزیایی دیگر دادند. اما ما چه می‌کنیم؟ با تغییر رئیس کمیته یا وزیر، آدم‌ها را تغییر می‌دهیم؛ یا چون از فلان فرد خوش‌مان نمی‌آید، یا می‌خواهیم خودمان باشیم، افرادی که می‌توانستند موفق باشند را حذف می‌کنیم و بعد می‌گوییم چرا روابط بین‌الملل ضعیفی داریم؟ پس با این حساب خیلی به روالی که این روزها طی می‌شود، خوشبین نیستید. مثل موضوع کاراته و...؟  اصلاً. اینها تصمیماتی است که در جاهای دیگر و از سوی افراد بانفوذتر گرفته می‌شود. مثل موضوع جودو که ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم سران ورزشی کشورهای آسیایی همراه ما باشند تا به خواسته‌شان برسند. در مورد کاراته هم از اول قرار نبود کاراته برای همیشه در بازی‌ها باشد. حالا اینکه ما در کاراته خوب هستیم دلیل نمی‌شود یک تصمیم بین‌المللی تغییر کند. این‌بار هم ژاپن با اصرار و با توجه به اینکه در این رشته بسیار قوی است، توانست مسئولان کمیته بین‌المللی المپیک را مجاب کند که این رشته را به لیست بازی‌ها اضافه کند. به فهرست رشته‌هایی که اضافه شده‌اند نگاه کنید. به‌خوبی نشان می‌دهد کمیته بین‌المللی المپیک چه سیاستی را دنبال می‌کند. این‌بار ژاپن به‌دنبال سومی یا چهارمی در المپیک است و می‌خواهد بیشتر مدال‌های این رشته را در المپیکی که میزبانش است درو کند. به المپیک توکیو اشاره کردید. با توجه به اینکه شما المپیک‌های زیادی را دیده‌اید پیش‌بینی‌تان از این المپیک چیست؟  شاید شیوع کرونا و تعویق المپیک برنامه ژاپنی‌ها را تحت تأثیر داشته باشد اما مطمئنم بی‌نظیرترین المپیک را شاهد خواهیم بود. بی‌تردید بهترین المپیک کل تاریخ، همین المپیکی است که چند ماه دیگر برگزار می‌شود. و فکر می‌کنید سهم ایران در این بی‌نظیرترین المپیک چیست؟  کرونا شرایط را برای همه به‌هم ریخته و ورزشکاران ایران هم تحت تأثیر این موضوع بوده‌اند. مدت زیادی تمرینات‌شان تعطیل بوده و این موضوع حتماً در روند آماده‌سازی تیم‌های ایران تأثیر دارد، اما این شرایطی است که برای کل دنیا وجود داشته و فقط ویژه ما نیست. اگر برنامه‌ریزی دقیقی صورت بگیرد و سعی شود در این مدت نیازهای ورزشکاران تأمین شود، می‌توان به نتیجه خوب فکر کرد؛ البته نه نتیجه‌ای مثل لندن. من معتقدم لندن دیگر برای ما تکرار نمی‌شود اما حتماً نتیجه مثل 2008 پکن هم رقم نمی‌خورد. نه به بدی پکن؛ نه به خوبی لندن. چیزی این وسط خواهیم بود. به نظرم الان نیاز است خیلی بیشتر به ورزشکاران سرکشی شود و دبیرکل کمیته ملی المپیک باید نقش پررنگ‌تری را در ماه‌های باقی‌مانده تا المپیک ایفا کند. دکتر صالحی‌امیری پول خوبی آورده و باید از این فرصت استفاده کرد. اما من فکر می‌کنم ایشان تنهاست و حمایت و کمک لازم را از سوی مدیران دیگر مجموعه ندارد. هیأت اجرایی خیلی قوی هم ندارد که به او در این مسیر کمک کنند. اگر خیلی ریز مسائل ورزشکاران پیگیری شود، می‌توان امیدوار بود در چند رشته موفقیت‌هایی را به دست بیاوریم، اما نباید از یکسری واقعیت‌ها غافل شویم. چه واقعیت‌هایی؟  وضعیتی که رشته‌های مدال‌آور ما دارند. وزنه‌برداری و چهره‌هایی که شانس مدال‌آوری دارند هنوز نتوانسته‌اند سهمیه‌شان را نهایی کنند. در کشتی شاهد این هستیم که خیلی وضعیت ایده‌آلی نداریم؛ بخصوص در کشتی آزاد. تکواندو هم به همین ترتیب. وقتی وضعیت رشته‌های مدال‌آور ما این است، از بقیه چه انتظاری داریم! اینها نشان می‌دهد که حال کاروان اعزامی به توکیو خیلی خوب نیست؛ مگر اینکه در این چند ماه با تزریق پول خوب به این رشته و توجه زیاد به ورزشکاران بتوان روی انگیزه‌شان کار کرد و احتمالاً نتیجه گرفت.