مشتاقان تاخير در لغو تحريم‌ها!

به محض اعلام رسانه‌اي شكست آقاي ترامپ در انتخابات امريكا همين جا به صراحت و مواكد نوشته شد كه براي لغو تحريم‌ها تا آنجا كه به دست ما باشد حتي يك روز هم نبايد تاخير كنيم... دلسوزان و شخصيت‌ها هم بر اين مهم تاكيد كردند. خوشبختانه اين موضوع بسيار مهم و استراتژيك در دو، سه روز گذشته مورد تاكيد رهبر معظم انقلاب و رييس‌جمهور قرار گرفت و حجت را براي مخالفان داخلي برجام تمام كرد كه اگر در راه لغو تحريم‌ها قدمي برنمي‌دارند، حداقل از هر گونه اقدامي كه بازگشت امريكا به توافق هسته‌اي را به تاخير بيندازد يا آن را پيچيده كند، خودداري كنند. متاسفانه در همين 20 روز حوادثي اتفاق افتاد و نشان داد كه ممكن است اميد‌ها براي كاهش تنش‌هاي موجود و احياي فضاي توافق را با خطر عملي مواجه كند. لغو نشست اقتصادي اروپا با ايران كه فضاي رواني مثبتي ايجاد مي‌كرد و چه بسا در قيمت‌هاي ارز و سكه هم تاثير خوبي مي‌گذاشت و چگونگي احياي عملي برجام پس از بازگشت امريكا را رصد مي‌كرد و استارت مفيدي براي آغاز كار بود را بايد يك توقف بي‌جا و عدم موفقيت دانست كه قابل جلوگيري بود و لابد اسراييل و عربستان از آن خوشحال و به برهم زدن بازي اميدوار شدند.
اما لغو تحريم‌ها كه قطعا حق مسلم ايران است و مردم به جد خواستار آنند، لوازم ضروري دارد كه آشكارا بايد به آن تعهد نشان دهيم و دنيا را در رسيدن به اين هدف به اجماع نسبي برسانيم. متاسفانه بايد اذعان كنيم كه ما در جلب افكار عمومي جهان به نفع خود يا به‌ شدت بدشانسيم يا به آن اعتقادي نداريم. مثلا پس از ترور حاج قاسم سليماني توسط دولت امريكا و تشييع باشكوه ايشان فضاي داخلي و جهاني به ‌شدت نافع ايران و حتي پاسخ انتقام‌جويانه تهران به امري پذيرفته شده و هنجار تبديل شد و اين واقعا كم‌سابقه بود كه ناگهان و متاسفانه و سوگمندانه و جگرخراش هواپيماي اوكرايني ساقط شد و همه‌ چيز تغيير كرد، ايران فضاي همدردي جهاني را به سادگي از دست داد و ترامپ را از زير فشار سنگين اقدام تروريستي خود بيرون برد!  به عبارت ديگر ما نه‌تنها بايد حقانيت و صداقت خود را نشان دهيم، بلكه محافظت كنيم كه حوادث خواسته و ناخواسته و تندروي‌ها موقعيت‌مان را تضعيف نكند و دستاوردهاي‌مان را به فنا نبرد.  درست است كه اخلاق و جوانمردي در مناسبات بين‌المللي تعيين‌كننده نيستند و توازن قوا حرف آخر را مي‌زند ولي ايجاد فضاي رواني مثبت و پررنگ كردن نقش متعهدانه و مسوولانه يك كشور در افكار عمومي جهاني خود بخشي از سياست‌ورزي هستند و مي‌بينيم كه دولت‌هاي غربي تا چه حد در اين فضا‌سازي‌ها كوشش و براي آن هزينه مي‌كنند. اگر بعضي از كارها كاملا مطابق قانون باشد و جانب عدالت هم در آنها رعايت شده باشد، تاخير در اجراي آنها كه به قانون لطمه نمي‌زند، در عوض چهره كشور را مخدوش نمي‌كند، بهانه به كسي نمي‌دهد و منافع مردم را از دسترس دور نمي‌كند. در ديگر زمينه‌ها هم بايد مقدمات و ضروريات و لوازم لغو تحريم‌ها فراهم شود و بنا بر تفاهم باشد و حتي به استقبال آن برويم و نشان دهيم كه در تعهدات خويش صادقيم و عهدشكنان بايد از تروريسم اقتصادي خود نسبت به يك ملت شرمگين باشند. آقاي بايدن در تبليغات انتخاباتي خود بازگشت به برجام را گنجانده بود ولي حالا آن را سخت اعلام مي‌كند، اما رسما اظهار مي‌دارد كه از اولين برنامه‌هاي صد روز اول ورود به كاخ سفيد بازگشت به معاهده آب و هوايي پاريس است. شايد اگر جمهوري اسلامي با هوشمندي و دقت و تدبير و انسجام و سرعت عملا به مديريت فضاي سياسي پيرامون برجام مي‌پرداخت وي ناگزير، بازگشت به برجام را هم در كنار موضوع پاريس مي‌آورد و آغاز راه آسان‌تر مي‌شد و اروپاييان هم به‌ جاي امتيازخواهي مجبور به استقبال مي‌شدند. از لوازم روشن تاخير در لغو تحريم‌ها كه ممكن است به دست خودمان حاصل شود، ارسال پيام‌هاي متفاوت و متضاد به جهان در اين زمينه است. مثلا كساني كه به قول آقاي ظريف به امريكا «گرا» مي‌دهند كه با ما بهتر مي‌توانيد كار كنيد يا آزادي عمل افراطيون در تاخير لغو تحريم‌ها اثر مي‌گذارد و اين هيچ معنايي جز به درازا كشيدن مشقت مردم ايران آن هم در اين اوضاع كرونايي ندارد و گشايش‌هاي احتمالي را به تعويق مي‌اندازد و مباين منويات رهبري هم هست. مصوبه مجلس هم مي‌توانست با مشورت با دولت و شوراي امنيت ملي پخته و حاوي هماهنگي و نفي‌كننده برداشت‌هاي دوگانه باشد. در هرحال اكنون موضع كليت نظام بر ضرورت اجتناب از تاخير در لغو تحريم‌هاست و به دولت كنوني يا دولت آينده موقوف نيست، لذا آقاي بايدن دليل و بهانه‌اي براي تاخير در اجراي وظايف و تعهدات برجامي امريكا نخواهد داشت، مگر اينكه عده‌اي در داخل ايران برايش دليل بتراشند و دولت‌هايي در خارج مجابش كنند. در همين كارزار حساس بايد نقش نفوذي‌ها را از نظر دور نداشت كه جاهلان را به تخريب منافع ملت ترغيب و روح تفاهم را زايل مي‌كنند و ممكن است همه را در مقابل كار انجام شده قرار دهند.