روزنامه آفتاب یزد
1399/10/01
دانش آموزان بی مسئولیت
آفتاب یزد _ یگانه شوق الشعرا: تجربه آموزش آنلاین در کشور ما تجربه بسیار نوپایی بود. دانشآموزان، معلمان و والدین ناگهان با دنیای مجازیای آشنا شدند که به جای مدرسه آمده بود. قطعا مجازی شدن آموزش در کنار برخی محاسن، معایب بسیاری برای دانشآموزان داشته است. به این صورت که آموزش برای معلمان و یادگیری برای دانشآموزان سختتر شده است. در این میان به نظر میرسد که پرورش دانشآموزان هم در ابعاد متعددی تحت تاثیر فضای مجازی قرار گرفته است. دانشآموزان در مدارس و در ارتباط با یکدیگر و معلمان، اجتماعی و مسئولیت پذیر میشدند اما اکنون چنین به نظر نمیرسد. امروزه کمکهای والدین در زمینه آموزش بسیار زیاد شده است و والدینی را میبینیم که
پا به پای فرزندان و حتی به جای آنها درس میخوانند و امتحان میدهند.
>آموزش و مهر مادرانه
ما برای بررسی این موضوع به سراغ پدر و مادرها رفتیم. مادر دانشآموزی به آفتاب یزد گفت: « در حقیقت تحمل استرسهای فرزند خود را ندارم. او در امتحانهای خود با گریه از من کمک میخواهد. من در حقیقت مادر او هستم نه معلمش و مهر مادرانه به من اجازه نمیدهد مانند یک معلم دلسوز سخت گیر باشم. یادگیری دختر من امسال بسیار کمتر از پارسال شده است. گاهی حتی مجبورم به جایش در کلاسها شرکت کنم تا برای او غیبت ثبت نشود.ای کاش زودتر بچهها به مدارس برگردند. این روزها مدام فرزند من برای دوستانش اظهار دلتنگی میکند زیرا قبلا با یکدیگر درس میخواندند و به هم کمک میکردند.
>بیمسئولیتی فرزندان
یک مشاور با اشاره به بیمسئولیتی برخی کودکان و نوجوانان در ایام پاندمی کووید ۱۹، میگوید: « بسیاری از والدین در سالهای اولیه رشد فرزند، مسئولیت پذیری را به او آموزش نمیدهند و پس از ورودش به مدرسه توقع درس خواندن صرف دارند،
به طوری که انجام تمامی کارها به مادر محول میشود؛ پس از رسیدن کودک به سنین نوجوانی هم با یک نوجوان بیمسئولیت مواجه میشوند و بعد گلهمندند در حالی که خودشان انتخاب کردهاند فرزندشان بیمسئولیت باشد. » مریم فولادی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به آموزش آنلاین کودکان و نوجوانان در شرایط فعلی و حضور بیشترآنها در خانه، اظهار کرد: « در شرایط فعلی بسیاری از والدین از این گله دارند که چرا فرزندانشان تنها به وظایف تحصیلی خود میپردازند و مسئولیتهای درون خانه را انجام نمیدهد درحالی که مسئولیت پذیری به کودک و نوجوان باید به طور تدریجی و با تعریف وظایف و نقشهایی در خانه به او آموزش داده شود.برخی والدین خود انتخاب میکنند فرزند بیمسئولیتی داشته باشند و در نهایت گلهمند هم هستند. »
به گفته وی، بعضا برخی والدین به دلیل اضطراب، وسواس و یا کنترلگری خود اجازه تجربه مسئولیت پذیری کودک را در مراحل رشد به او نمیدهند و تمامی کارها را خودشان انجام میدهند و پس از رسیدن کودک به سنین نوجوانی با یک نوجوان بیمسئولیت مواجهاند. این مشاور ادامه داد: گاها برخی والدین به حدی از اضطراب، کنترلگری و وسواس در تربیت کودک خود استفاده میکنند که مانعی در رشد استقلال فردی کودک ایجاد میکنند، خود والدین انتخاب کردهاند که فرزندشان مسئولیتی نداشته باشد و در سنین نوجوانی از بیمسئولیتی او شکایت دارند. فولادی با بیان اینکه مسئولیت پذیری توانایی برآوردن نیازهای خود و پذیرفتن پیامدهای رفتار است افزود: لازم است مسئولیت پذیری از همان سنین آغاز کودکی آموزش داده شود، بر اساس هر دوره سنی کودک مسئولیتها و وظایفی که بر عهده او قرار میگیرد بیشتر خواهد بود، در ابتدا از طریق مشارکت کودک در کارهای خانه و انجام برخی کارهای شخصی نظیر جمعآوری اسباب بازی، پوشیدن لباس، نظم دادن به اتاق و در سنین بالاتر انتخاب نوع لباس و اعمال سلیقه او در خرید به او مسئولیت پذیری را یاد دهند. وی گفت: « عبور از مرحله کودکی و نوجوانی که مراحل وابستگی به خانواده است و رسیدن به مرحله استقلال فردی از طریق پذیرش تدریجی اتفاق میافتد. همچنین اینها مراحل دشواری برای والدین محسوب میشوند چراکه آنها باید تشخیص دهند چه زمانی نیاز است که آزادی بیشتری به فرزندان خود بدهند تا در آینده شاهد فرزند بیمسئولیتی نباشند که تمامی کارهای او را والدین انجام
میدهند.»
این مشاور معتقد است: « در حال حاضر که آموزشها به صورت آنلاین انجام میشود لازم است والدین بر روی زمان استراحت، آموزش، کلاس و انجام مسئولیتهای محول بر آنها در درون خانه نظیر جمع کردن ظروف غذا و یا مرتب کردن اتاق و... نظارت داشته باشند. حتی والدین باید تدریجا به فرزندان خود مسئولیت پذیری در کارهای خانه نظیر شستشوی ظروف، تمیز کردن خانه و... را آموزش دهند چراکه مسئولیت پذیری
یک شبه به دست نمیآید بلکه تدریجی است. فولادی این را هم گفت که آموزش مسئولیت پذیری به فرزندان منجر به افزایش احساس کفایت، موثر بودن، ارزشمندی، توانایی برنامه ریزی، رفتار هدفمند و غلبه بر مشکلات و در نهایت منجر به موفقیت در زندگی فردی، تحصیلی و شغلی او میشود. همچنین بسیاری از والدین از فرزندان ۲۰ ساله بیمسئولیت خود گله دارند که وظایف خود را در خانه انجام نمیدهند در حالی که باید خیلی پیش از این سن به او مسئولیت پذیری را آموزش میدادند. این مشاور ادامه داد: والدین باید بدانند هرگونه رفتار فرزندانشان دارای پیامدهایی است از این رو در هنگام نیاز باید برای فرزندان خود اعمال محدودیت به شیوه سالم و با گفتگو کردن (و نه شیوه کنترلگری، ارعاب، تنبیه و سرزنش کردن) را در نظر داشته باشند و اینگونه به او پیامدهای رفتارش را گوشزد کنند تا او متوجه شود که انجام ندادن کارها و وظایف محول بر او چه پیامدهایی برایش خواهد داشت.وی افزود: اگر والدینی از نگاه خود، فرزندان بیمسئولیتی دارند بهتر است نگاهی به رفتارهای خود داشته باشند تا متوجه شوند علت این بیمسئولیتی در فرزندان چیست چراکه زمانی که ما دانه جو بکاریم نمیتوانیم انتظار درو کردن گندم داشته باشیم، فرزندان رفتارهای والدین را میآموزند و همانها را به صورت درونی و بیرونی بروز میدهند. » فولادی در انتها گفت: « بعضا برخی والدین به صورت افراطی مسئولیت پذیر هستند که این موضوع نیز رفتار سالمی نیست و از وسواس، اضطراب درونی و یا نا امنی درونی آنها نشات میگیرد که از این طریق این اختلالات را آرام میکنند، بنابراین در تمامی موارد با آموزش مسئولیت پذیری به فرزندان شاهد فرزندان مسئولیت پذیر نخواهیم بود، از این رو بعضا لازم است ابتدا والدین تغییراتی در رفتار خود و شیوه فرزندپروری خود ایجاد کنند چراکه فرزندان منعکسکننده رفتار والدین و آینه آنها
هستند.»
>عدم تخصص والدین
نرگس ملک زاده کارشناس آموزشی در این باره به آفتاب یزد گفت: « گاهی وقتها دانشآموزان تصور میکنند صرف ثبت حضور در کلاس به معنای حضور کامل است اما بعد از چند دقیقه دانشآموزان قادر به پاسخگویی سوالات معلمان خود نیستند. از طرف دیگر اگر بگوییم دانشآموز غائب بوده است خانوادهها و خودشان معترض میشوند. بحث مهم این است که خانوادهها خودشان را معلم میدانند و در زمینهای که تخصص ندارند نظرهای غیرکارشناسی ارائه میکنند و تدریس معلمان را زیر سوال میبرند. در کلاس حضوری خانواده بدون هماهنگی اجازه حضور در کلاس را نداشت اما در آموزش مجازی فضا به صورتی است که تمام اعضای خانواده داخل کلاس هستند و در روند تدریس نظارت مثبت و منفی دارند. طبق گفتههای وزارتخانه در زمینه پرورش کانالهایی تاسیس شده است که برای دانشآموزان تولید محتوا میکنند اما باید بررسی شود که این محتوا به دست دانشآموزان میرسد و آیا برای آنها
مفید است؟ »
>بی اهمیتی به تکالیف
فاطمه رسولی کارشناس ارشد روانشناسی نیز به آفتاب یزد گفت: « بچهها به دلیل عدم وجود جو کلاسی و نظارت، نقش دانشآموز را به صورت کامل بازی نمیکنند یعنی اهمیتی برای انجام دقیق تکالیف قائل نمیشوند. ما همیشه میگوییم برای انجام هرکاری یک مقدار استرس لازم است یعنی اگر استرس وجود نداشته باشد افراد برای گذر از خیابان هم به ماشینها نگاه نمیکنند و با بیدقتی عبور میکنند. استرس تا یک حدودی به افراد کمک میکند که انگیزه خود را بالا نگه دارند. در آموزش مجازی به دلیل این که افراد میتوانند به شیوههای مختلفی از آن سر باز زنند، بهانههای مختلفی را دست بچهها داده است که از خود سلب مسئولیت کنند. آموزش مجازی استرس کمتری به همراه دارد که باعث میشود فرد تلاش نکند. در سوی دیگر در آموزش حضوری ارتباط چشمی و چهره به چهره بین دانشآموزان و معلم وجود داشت. همچنین دانشآموزان به صورت فعال در کلاسها شرکت میکردند. متاسفانه در آموزش مجازی بسیاری از دانشآموزان علی رغم آنلاین بودن حضور کامل ندارند. در این نوع آموزش نقش معلمان 10 درصد و نقش والدین 90 درصد است. والدین باید فضایی را برای دانشآموزان ایجاد کنند که شبیه مدرسه و کلاس باشد همچنین در ساعات کلاسی از فرزندان خود بخواهند که فرم مدرسه را بپوشند تا به این وسیله بچهها از فضای مدرسه و آموزش به صورت کامل دور نمانند. برای خشک نبودن فضا میتوانند به نحوی فضا را جذاب کنند مثلا بر روی میز آنها خوراکی قرار دهند. همچنین میتوانند بعد از کلاس آنلاین فرزندان خود را وارد بازی کنند و نقش معلمی به او بدهند تا متوجه شوند درس را یاد گرفته است یا نه. برای تقویت مسئولیت پذیری فرزندان والدین روزهایی را به عنوان تاریخ امتحانات تعیین کنند و از آنها بازخورد بگیرند. سیستم دیگری که پدر و مادرها میتوانند از آن استفاده کنند سیستم تشویق و تنبیه است. تنبیه بدنی، تحقیر، سرزنش و مقایسه کردن اصلا روشهای مناسبی نیستند. زیرا فرزند برچسبهای زده شده را برای خلع سلاح کردن والدین میپذیرد. برای مثال اگر به کودکی مدام بگوییم تو خجالتی هستی به مرور زمان دیگر از خودش قدرتمندی نشان نمیدهد و در لاک خجالتی بودن بدون دفاع فرو میرود. پس باید از این برچسب زدنها به شدت جلوگیری شود.به عنوان والدین برنامه ریزی برای فرزندان انجام دهیم زیرا برنامه ریزی در مسئولیت پذیری نقش به شدت پررنگی دارد. در آموزش حضوری برنامه ریزی به صورت جدی وجود داشت. والدین معمولا در این دوران به جای اینکه نقشهای والدی خود را بپذیرند شروع به گله کردن از مدرسه و معلم کردهاند. درست است که سیستم آموزشی دارای کاستیهایی است اما بهتر است که در این دوران والدین سعی کنند کمبودها را جبران کنند. والدین باید در خانه سعی کنند خلاء نبود مدرسه و آموزش حضوری را جبران کنند مثلا برای فرزندان خود فعالیتهای ورزشی و فرهنگی در نظر بگیرند. به همه درسها به یک اندازه بها دهیم. محیط خانه را پر استرس نکنیم تا فرزندان بتوانند به راحتی به آموزش بپردازند. خیلی از پدر و مادرها فقط به نتیجه کار فرزندان یعنی معدل و نمره خوب نگاه میکنند. در حالی که تلاش کردن و طی کردن مسیر اهمیت بالائی دارد. نباید رفتارهای مطلوب و تلاشهای کوچک فرزندان نادیده گرفته شود. زیرا اگر رفتارهای کوچک تشویق نشوند بعد از مدتی از بین میروند یا به اصطلاح خاموش میشوند. برای تقویت رفتارهای خوب در بچهها باید آنها راتشویق کنیم. تشویقها فقط مادی نیستند تشویقهای کلامی وجود دارند که بسیار قدرتمند هستند. باید به بچهها نشان دهیم که مفید هستند و درباره آن مفید بودن با فرزندان صحبت کنیم. در آخر میگویم پدر و مادرها باید الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند اگر در صورت دورکار بودن با وجدان کامل به کار خود بپردازند بچهها از آنها مسئولیت پذیری را
یاد میگیرند. »
>پشتیبانی بیجای خانواده ها
در همین خصوص محمدرضا نیک نژاد کارشناس آموزشی هم به آفتاب یزد گفت: « یکی از اهداف آموزش و پرورش در جهان نوین پرورش شخصی و اجتماعی دانشآموزان است و از همین طریق بچهها جامعه پذیر میشوند. هرچقدر هم این تفکر وجود داشته باشد که آموزش و پرورش ایران در بعضی از زمینهها ناکارآمد است اما حضور مستقل بچهها به صورت دسته جمعی در مدرسه بسیار مهم است. زیرا دانشآموزان در فضایی قرار میگیرند که از فضای عاطفی خانواده جدا میشوند. فرزندان در فضای خانوادههای امروزی بسیار تحت توجه هستند و از والدین خود امتیازهای زیادی را میگیرند. زمانی که افراد وارد مدرسه میشوند تازه با دنیای واقعی خارج از خانواده آشنا میشوند. دنیای واقعی جایی است که دیگر کسی برای آنها امتیاز خاص قائل نیست و بچهها وظایف آموزشی و پرورشی خود را به عنوان یک آدم مستقل به عهده میگیرند. درواقع بچهها در مدارس برای زندگی واقعی آینده خود آمادگی پیدا میکنند. آموزش مجازی متاسفانه این فرصت مهم را از دانشآموزان گرفته است. من معلم دبیرستان هستم در هنگام تدریس کاملا متوجه میشوم که والدین مدام به دانشآموزان راهنمایی و کمک میرسانند. برخی از اوقات والدین عملا در کلاسها و نحوه تدریس و نمره دهی معلمان دخالت میکنند. پشتیبانیهای نابجای خانوادهها بسیار مضر است. زیرا قبلا هم خانوادهها و هم معلمین در جایگاه و حیطه خود فعالیت میکردند. ما نه آمادگی این آموزش مجازی را داشتیم و نه در طول این مدت فکری برای آن شده است. این مشکل بسیار مهمی است این نوع حمایتها در نهایت به بچهها آسیب میرساند و شخصیت مستقل آنها برای زندگی آینده شکل نمیگیرد. خوشبختانه آموزش مجازی مقطعی است ولی ممکن است برخی از آسیبها قابل جبران نباشند. به نظر من رسانهها و مدارس باید بستههایی را برای راهنمایی والدین تهیه کنند و در اختیار آنها قرار دهند و دلایل عدم لزوم حمایتها را برای آنها شرح دهند.»
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
رباتها به میدان مقابله با کرونا آمدند
پرونده قره باغ همچنان باز است
مجاهدتهای پرستاران در روزهای کرونا آنها را در چشم مردم عزیزتر از همیشه کرد
اگر اصولگراها بهتر مذاکره میکنند، بفرمایید! ما بخیل نیستیم
دانش آموزان بی مسئولیت
زنگنه در مسکو به دنبال چیست؟
نامزد ریاست جمهوری شوند
قبلا کجا بودید؟!
عادل در صدا و سیما
فوتبال، فردوسی پور را فریاد میزند
عدم جدیت در آموزش
وقتی از ارزشها غافلیم