تاریخچه عملیات موساد در ایران

تاریخچه عملیات موساد در ایران نعمت احمدی از ترور دانشمند ایرانی، شهید فخری‌زاده، مدتی می‌گذرد. اگرچه هیچ سازمانی به‌طور رسمی مسئولیت آن را نپذیرفت، اما برخی شواهد، سرنخ‌هایی را به دست داده است. سازمان اطلاعات و عملیات ویژه اسرائیل که به نام مخفف موساد شهرت دارد، مسئولیت خنثی‌سازی فعالیت‌ها علیه اسرائیل را در جهان بر عهده دارد. این سازمان در سال 1951 از سوی بن‌گوریون تشکیل شد. بن‌گوریون در سخنرانی اولیه‌ای که بعد از تشکیل این سازمان ایراد کرد، هدف از تشکیل سازمان اطلاعات و عملیات ویژه اسرائیل را این‌گونه شرح داد: «برای ما که از ابتدای تأسیس تحت فشار دشمنانش قرار داشته‌، اطلاعات به‌عنوان خط مقدم دفاع ضروری است و ما باید به خوبی بیاموزیم و بدانیم که در اطرافمان چه می‌گذرد». جالب است رژیمی که اراضی فلسطینیان را غصب کرده مدعی است «از ابتدای تأسیس» تحت «فشار دشمنانش» بوده است. از اینکه تأسیس در اراضی دیگران را حق می‌داند و مخالفان اشغال را دشمن بگذریم، علت تأسیس سازمان اطلاعات و عملیات ویژه اسرائیل (موساد) را -«کسب اطلاعات» به‌عنوان خط مقدم دفاع – و کسب اطلاعات را ضروری دانسته که بدانند و بیاموزند در اطرافشان چه می‌گذرد. به همین اعتبار، وظایف موساد گردآوری اطلاعات و مهم‌تر از آن تجزیه و تحلیل اطلاعات و در نهایت «انجام عملیات مخفیانه» در خارج از خاک فلسطین اشغالی است. با پی‌جویی در اینترنت می‌توان به اسامی رؤسای موساد از بدو تشکیل تا امروز پی برد. دفتر سازمان مرکزی موساد در تل‌آویو بوده و هویت مأموران و مدیران آن پنهان و جزء اسرار است. رژیم غاصب اسرائیل در سال 1948 تشکیل خود را رسما در اراضی فلسطینی اعلام کرد. منطقه فلسطین از آغاز جنگ‌های صلیبی کانون درگیری بین مسلمانان و مهاجمان مسیحی بوده و حدفاصل سال‌های 1096 تا 1291 میلادی به مدت 200 سال کانون اصلی جنگ‌های صلیبی بوده است. به بهانه اوج‌گیری یهودستیزی در اروپا در اواخر قرن 19، صهیونیسم جهانی در پی تشکیل دولتی یهودی در منطقه‌ای که یهودیان از آن با نام «سرزمین موعود» یاد می‌کردند، افتادند. جنگ جهانی اول و شکست دولت عثمانی که حاکمیت اراضی این منطقه را بر عهده داشت، پای دولت‌های مسیحی را بعد از قرن‌ها دوباره در این منطقه باز کرد و قیمومیت اراضی تحت تسلط عثمانی بعد از شکست آن کشور به انگلستان واگذار شد. «‌اعلامیه بالفور» باعث شد یهودیان اروپایی به سرزمین فلسطین وارد شوند. در حدفاصل سال‌های قیمومیت اراضی فلسطینی تا تشکیل اسرائیل در سال 1948، موج مهاجرت چنان گسترش پیدا کرد که تعادل جمعیت را در این منطقه به نفع یهودیان بر هم زد. شکست آلمان در جنگ جهانی دوم و بهانه اذیت و آزار یهودیان از سوی آلمان نازی، باعث تشکیل اسرائیل شد. رژیمی که پایه استقلال خود را روی شانه‌های مردم عرب منطقه و اراضی آبا و اجدادی آنان پایه‌گذاری کرده بود، مردم بومی منطقه را دشمنان مردم یهود تعریف می‌کند. حمایت دولت آمریکا از اسرائیل از بدو تأسیس سرانجام منجر به پیمان صلح کمپ‌دیوید بین اسرائیل و مصر در 1979 شد. سال 1993 سازمان آزادی بخش فلسطین در اسلوی ژنو قرار‌داد صلح با اسرائیل را امضا کرد.
سال 1994 نیز اردن پیمان صلحی مشابه را با اسرائیل امضا کرد. حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید موقعیتی استثنائی به سران اسرائیلی‌ها داد که با چند دولت عربی –‌امارات، بحرین و سودان- که در جنگ مستقیم با اسرائیل نبودند، پیمان همکاری امضا کنند و عربستان هم که جایگاه ویژه‌ای بین دولت‌های مسلمان عربی دارد، پیش‌شرط امضای قرارداد همکاری و صلح با اسرائیل را تشکیل دولت فلسطینی در کنار اسرائیل دانسته است‌؛ شرطی که ظاهرا روی کاغذ عملی است و در عالم واقع امکان تشکیل دولت فلسطینی مشکل خواهد بود؛ زیرا اسرائیل با شهرک‌سازی عملا اراضی‌ای باقی نگذاشته است که دولت فلسطینی در منطقه تشکیل شود. قطع‌نامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل متحد معروف به «طرح تقسیم فلسطین» که در تاریخ 29 نوامبر 1947 (‌هشتم آذر 1326‌) با 33 رأی موافق در برابر 13 رأی مخالف، یک غایب و 10 ممتنع که در مجمع عمومی به تصویب رسید، سرزمین فلسطین را به دو کشور عبری و فلسطینی تقسیم کرد که 55 درصد اراضی سرزمین فلسطین به اسرائیل تعلق می‌گرفت و 45 درصد به دولت فلسطینی. در قطع‌نامه، شهر بیت‌المقدس (اورشلیم) به صورت بین‌المللی باید اداره شود. این قطع‌نامه در مجمع عمومی که در آن زمان تنها 57 کشور عضو سازمان ملل بودند، تصویب شد. با نگاهی گذرا به نقشه موجود بین اراضی‌ای که در مرزهای لبنان، سوریه، اردن و مصر واقع هستند، این اراضی با تقسیم‌بندی مجمع عمومی بر اساس قطع‌نامه 181، به نسبت 55 درصد و 45 درصد بین اسرائیل و فلسطینیان تقسیم شده است. با جنگ‌های شش‌روزه 1967 و تصرف بخش عمده این اراضی به دست اسرائیل و گسترش شهرک‌سازی بعد از جنگ‌های شش‌روزه 1967 و جدایی بین فلسطینیان که در دو منطقه نوار غزه و کرانه باختری رود اردن صورت گرفته است، موقعیت تشکیل دولت فلسطینی با همه اشکال و ایراد اساسی خود وجود ندارد که دولت عربستان شرط به‌رسمیت‌شناختن اسرائیل را تشکیل دولت فلسطینی قرار داده است. قراردادهایی که با تأسف شکست بزرگی در جبهه عربی- اسلامی انداخته و عملا حضور اسرائیل را در منطقه تأیید کرده و مبارزه فلسطینیان را به حاشیه رانده است. نقش موساد در به‌وجود‌آمدن شرایط موجود که از سال 1979- قرارداد کمپ دیوید- تا امروز که آسمان عربستان به روی هواپیماهای اسرائیلی گشوده شده و با تأسف اسرائیل را از انزوای منطقه‌ای خارج کرده، تا جایی که امروزه اسرائیل در جمهوری آذربایجان، اقلیم کردستان، عراق، بحرین و امارات عربی که همسایه ایران هستند، رسما حضور داشته و روابط تجاری گسترده‌ای با این کشورها دارد؛ تا جایی که شریک اصلی تجاری کشورهای همسایه ایران شده است. علت نفوذ اسرائیل صرف‌نظر از سستی رهبران کشورهای عربی و بی‌علاقگی به سرنوشت مردم مظلوم فلسطین، فعالیت گسترده موساد در منطقه است که از اهداف اصلی تشکیل موساد است. بن‌ گوریون در 13 دسامبر 1949 کمتر از یک سال از تشکیل اسرائیل در نامه‌ای خطاب به وزارت امور خارجه اسرائیل می‌نویسد: «طبق اوامر من، سازمانی به منظور تمرکز و هماهنگی فعالیت‌های سرویس‌های اطلاعاتی رژیم (بخش اطلاعات ارتش، بخش سیاسی وزارت امور خارجه، سرویس اطلاعاتی کل و...) برپا می‌شود. وظیفه سازماندهی موساد را بر‌عهده روبن شیلوخ، مشاور امور ویژه در وزارت خارجه گذاشته و او را به ریاست این سازمان منصوب می‌کنم. روبن شیلوخ تحت فرمان من بوده، طبق اوامر من فعالیت کرده و گزارش‌های کار خود را به صورت دائم به من ارائه خواهد داد؛ اما از نظر اداری، مقر اداره‌اش در چارچوب وزارت امور خارجه خواهد بود. به روبن شیلوخ و مدیریت وزارت خارجه دستور داده‌ام که به این منظور برای سال‌های 1950-1951 چارچوبی برای استخدام و اشتغال افراد و بودجه‌ای در حدود 20 هزار لیره اسرائیلی پیشنهاد کنند تا مبلغ پنج هزار لیره اسرائیلی از آن بودجه صرفا با تأیید قبلی من، صرف عملیات ویژه شود». هدف از بیان اولین فرمان بن ‌گوریون به وزارت امور خارجه تخصیص یک‌چهارم کل بودجه موساد به عملیات ویژه است؛ روشی که ظاهرا با شدت بیشتر تا امروز ادامه یافته و علت نفوذ اسرائیل در کشورهای دیگر همین بودجه ویژه در راستای جذب و جلب افراد در عملیات جاسوسی و نفوذی است. اسرائیل در شرح وظایف مأموران موساد که گردآوری اطلاعات تجزیه و تحلیل اطلاعات، انجام عملیات مخفیانه ویژه در خارج از اسرائیل را برعهده دارند، به شرح زیر گفته است:
1-گردآوری مخفیانه اطلاعات در خارج.
2- خنثی‌سازی تلاش‌ کشورهای متخاصم برای تهیه و تولید تسلیحات غیر‌متعارف در خارج از خاک فلسطین اشغالی.
3-توسعه روابط مخفیانه ویژه سیاسی و... در خارج از اسرائیل و حفظ این روابط.


4- آوردن مهاجران یهودی به اسرائیل از اماکنی که امکان مهاجرت یهودیان از آنجا به اسرائیل توسط سازمان‌های مهاجرتی معمولی امکان‌پذیر نیست.
5- به‌دست‌آوردن اطلاعات استراتژیکی، سیاسی و عملی.
6 – انجام عملیات ویژه در خارج از اسرائیل.
نگارنده با اندک جست‌وجویی در سایت‌های مختلف به این بخش از وظایف سازمان موساد رسیدم. کافی است جست‌وجویی دقیق‌تر و کارشناسی در شرح وظایف موساد با تکیه بر عملیاتی که از بدو تأسیس و تشکیل تا امروز در جهان انجام داده است، به دیگر اعمال و اقدامات این سازمان مخوف در جلب نیروها و ضربه‌زدن به منافع به باور اسرائیل- کشورهای متخاصم- پی خواهیم برد. با بررسی‌های صورت‌گرفته موساد دارای هشت بخش اصلی است که از خلال جست‌وجوها به دست آمده است؛ والا جزئیات سازمان‌های داخلی، کارمندان، مراکز فعالیت و رؤسای آنها و نوع عملیات و مقام دستور‌دهنده جزء اسرار محرمانه است.
1-بخش جمع‌آوری اطلاعات: این بخش که مسئولیت عملیات جاسوسی را بر‌عهده‌ دارد، فعال‌ترین بخش موساد است.
2- بخش همکاری و اقدام سیاسی معروف به «وادات»؛ این بخش که در واقع قسمت نیمه‌آشکار موساد است، مسئولیت فعالیت‌های سیاسی و همکاری با سرویس‌های اطلاعات خارجی کشورهای دوست و هم‌پیمان اسرائیل را بر‌عهده دارد.
مجموعه «وادات» متشکل است از مدیر سازمان اطلاعات نظامی موسوم به «آمان» مدیر سازمان اطلاعات داخلی معروف به «شین بت» مدیر سازمان امنیت عمومی معروف به «شاباک» مدیر مرکز مطالعات راهبردی و برنامه‌ریزی وزارت امور خارجه که در واقع جاسوسی سفارت‌خانه‌ها یا جاسوسی سیاسی دیپلمات‌ها را بر‌عهده دارد. مدیر بخش عملیات ویژه پلیس معروف به «ماتام» این بخش در زمینه‌هایی فعال است که نیاز به کارکرد دقیق پلیسی دارد. و در نهایت مشاوران خصوصی نخست‌وزیر در امور سیاسی، نظامی، امنیت و مبارزه با تروریسم که فعال‌ترین بخش موساد است. مهم‌ترین بخش موساد، بخش عملیات ویژه است که بخش ترورها را برعهده دارد. برنامه‌های ویژه این بخش برمی‌گردد به ترور افراد مهم که موساد معتقد است این افراد دشمن کیان اسرائیل هستند. فعالیت و عملیات این بخش در واقع شبه‌نظامی است که در شبکه پیچیده‌ای از افراد و نیروهای زبده ضد‌جاسوسی اسرائیل صورت می‌گیرد؛ از کشتن یا ربودن افراد مد‌نظر و انتقال آنها به اسرائیل. یکی دیگر از بخش‌های فعال در سازمان موساد، بخش تبلیغات و ضد ‌تبلیغات است که مسئولیت جنگ روانی و فریب مخالفان از طریق ایجاد جنگ‌های روانی را برعهده دارد، عمده فعالیت این بخش از طریق رسانه‌ها در جهت تخریب و ترور روانی افراد مورد نظر است. این بخش عمدتا نیروهای تأثیرگذار و مخالف اسرائیل را در دیگر کشورها مدنظر قرار می‌دهد و در کنار بخش تبلیغات و ضد تبلیغات بخش دیگری به نام بخش تحقیقات وجود دارد که مسئول کسب اطلاعات مورد نظر و تولید گزارش‌های روزانه، هفتگی و در نهایت گزارش‌های مشروح در مورد سوژه‌های مورد نظر به‌صورت جمع‌بندی ماهانه است که در اختیار دیگر بخش‌ها قرار می‌گیرد. مهم‌ترین بخش سازمان موساد، بخش تکنولوژی است این بخش مسئول توسعه فناوری‌های به‌روز‌شده و پیشرفته برای پشتیبانی فنی از عملیات گسترده موساد در مناطق و نسبت به افراد مورد نظر است و از چنان موقعیتی برخوردار است و با بخش‌های توسعه‌یافته نظامی هم‌سو است و برای افراد و سوژه‌های مورد نظر از تکنولوژی و وسایل و ابزار خاصی استفاده می‌کند؛ مرگ تدریجی یاسر عرفات و به‌کار‌بردن مواد خاص شیمیایی و هسته‌ای در تغذیه و داروهای او یا استفاده از پهپادها در کشتن افراد و نیروهای تحت نظر که با تکیه بر پیشرفت تکنولوژی هواپیماهای بدون سرنشین هزینه برخورد و حذف سوژه‌های مورد نظر را از جنبه استفاده از نیروی انسانی و استفاده از تکنولوژی کشتار جدید فعال کرده است. نگاهی به قتل‌های انجام‌شده در کشورهای مختلف که ردپای موساد در آنها مشهود است، نشانگر توجه سازمان مخوف موساد به استفاده از فناوری‌های پیشرفته برای پشتیبانی فنی از عملیات روبه گسترش موساد است. در مورد شهادت دکتر محسن فخری‌زاده، هر‌چند روایت‌های مختلفی از شهادت دانشمند برجسته اتمی از زبان مسئولان شنیدیم اما روایت علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی قابل توجه بود که در صحنه شهادت دکتر فخری‌زاده نیروی انسانی حضور نداشت و از شیوه شلیک از راه دور به وسیله تیربار موجود در صحنه سود بردند. تصویر و تصور این روایت نیاز به بررسی دقیق دارد که چگونه عاملین شهادت دانشمند هسته‌ای ما مسیر و زمان حرکت سوژه را رصد کرده بودند و با نبود نیروی عامل در صحنه چگونه تروری با این دقت صورت گرفت؟ رئیس آن‌ مقطع موساد – یوسی کوهن – چند روز قبل کنار رفت. او در ژانویه 2016 به‌جای تأمیر بارد که از سال 2011 سکان اداره موساد را بر عهده داشت، بر سر کار آمد. پیروزی حزب لیکود و حضور نتانیاهو در رأس رژیم اسرائیل به مدت طولانی و توجه به نگاه خاص نتانیاهو و دشمنی ذاتی او با فلسطین و تشکیل دولت فلسطینی در کنار اسرائیل جزء برنامه‌های سیاسی او است و حضور چهار‌ساله ترامپ در کاخ سفید و رایزنی‌های جراد کوشنر، داماد و نماینده ویژه رئیس‌جمهور آمریکا و تحرکات منطقه‌ای که باعث شد بعد از 40 سال از آخرین قرارداد همکاری و صلح اردن با اسرائیل – کشورهای، سودان، بحرین و امارات که با اسرائیل در جنگ نبودند اما در جبهه مخالف قرار داشتند، به جمع دوستان اسرائیل بپیوندند، جاده امضای قرارداد همکاری و دوستی با عربستان را هم صاف کرده است. بیشتر کوشش موساد صرف ایران و نیروهای هوادار ایران می‌شود و طی دوره نخست‌وزیری نتانیاهو حداقل پنج دانشمند اتمی ایران، دکتر مسعود علیمحمدی، داریوش رضایی‌نژاد، دکتر شهریاری و مصطفی احمدی‌روشن که در گذشته به شهادت رسیدند و اخیرا هم با شهادت دکتر فخری‌زاده روبه‌رو شدیم. در شهادت سردار قاسم سلیمانی و شهادت حسن تهرانی‌مقدم پدر موشکی ایران، تمرکز موساد بر ایران را بیشتر و بیشتر کرده است. چهره‌هایی مانند حاج قاسم سلیمانی، تهرانی‌مقدم و فخری‌زاده، چهره‌هایی تکرار‌ناشدنی هستند که در شهادت آنان ردپای موساد مشهود و در صورت جمع‌آوری مستندات حقوقی دقیق، قابل طرح در مجامع حقوقی بین‌المللی است.