رمز قهرمانی لیگ در ثبات نیمکت است

سرمقاله آرمن ساروخانیان  @armen7791   علیرضا منصوریان که بابت برکناری از تراکتور دل پری داشت، دوشنبه شب در برنامه فوتبال برتر حاضر شد و روایت مفصلی از حضور نسبتاً کوتاهش در تیم تبریزی ارائه کرد. او معتقد بود که نقل و انتقالات مطابق انتظارش نبوده، بازیکنان اصلی خیلی دیر به تمرینات پیش‌فصل اضافه شدند و زمان کافی برای آماده‌سازی تیمش نداشته است، باشگاه در پرداخت دستمزد بازیکنان، کادر فنی و عوامل اجرایی خلف وعده کرده و در نهایت زمان کافی به او برای رسیدن به هماهنگی داده نشده است. منصوریان در پایان هفته پنجم و پس از تساوی بدون گل مقابل فولاد برکنار شد. تراکتور در این پنج بازی توانسته بود شش امتیاز بگیرد که عملکرد متوسطی محسوب می‌شود، ولی روند این تیم در این پنج هفته صعودی بود. تراکتور فصل را با تساوی مقابل نفت مسجدسلیمان و نساجی شروع کرد، در هفته سوم مغلوب سپاهان شد و در هفته چهارم توانست مس رفسنجان را شکست دهد. تساوی بدون گل با فولاد آخرین باری بود که منصوریان روی نیمکت تراکتور در ورزشگاه یادگار امام نشست و به گفته خودش در بازگشت به تهران بود که از طریق سایت‌ها متوجه برکناری‌‌اش شد. باشگاه تراکتور بعد از برنامه بیانیه‌ای منتشر کرد و مدعی شد که نماینده‌اش اجازه پیدا نکرده روی آنتن حاضر شود و پاسخ ادعاهای منصوریان را بدهد. شنیدن دفاعیه باشگاه تراکتور فرصت قضاوت دقیق‌تری به رسانه‌ها و هواداران خواهد داد، ولی سابقه تغییرات پرشمار مدیران و سرمربیان در چند فصل اخیر کم‌طاقتی زنوزی، مالک باشگاه را تأیید می‌کند. فصل گذشته مصطفی دنیزلی، مربی مشهور و باسابقه ترکیه‌ای روی نیمکت تراکتور نشست، ولی بعد از تنها یازده بازی برکنار شد. در لیگ هجدهم هم به جان توشاک، سرمربی اسبق رئال مادرید تنها شش هفته فرصت داده شد. البته این روند پیش از مالکیت زنوزی هم تا حدودی وجود داشت و در سیزده دوره حضور تراکتور در لیگ برتر فقط فراز کمالوند (لیگ نهم و دهم) و امیر قلعه‌نویی (لیگ یازدهم و شانزدهم) توانسته‌اند از اول تا آخر فصل روی نیمکت بنشینند. بعید نیست عوامل غیرفنی هم در برکناری منصوریان دخیل بوده باشد. این مربی  در مصاحبه‌اش مدعی شد که مالک باشگاه خیلی زودتر از این به دنبال اخراجش بوده و علیپور، مدیرعامل سابق بعداً او را در جریان این ماجرا قرار داده است. همچنین از شروع فصل زمزمه‌هایی درباره اختلاف سلیقه در تراکتور شنیده می‌شد و تغییرات مدیریتی هم مرتبط با همین حاشیه‌هاست که به نیمکت هم سرایت کرد. اگر روایت منصوریان را بپذیریم، باید از زنوزی پرسید که چرا با مربی که اعتقاد زیادی به او نداشته قرارداد سه ساله بسته و بعد از تنها پنج هفته او را برکنار کرده است؟ از گوشه و کنار شنیده می‌شد که زنوزی مایل به استخدام الکساندر نوری است، ولی وقتی با این مربی به توافق نرسید، به جای منصوریان می‌توانست سراغ گزینه‌های دیگری برود. تراکتور هر سال به عنوان مدعی قهرمانی وارد لیگ می‌شود، ولی برای باشگاه تبریزی این به یک روال تبدیل شده که به محض اولین شکست پروژه‌ جدیدش را زیر سؤال ببرد و به فکر تغییر سرمربی بیفتد. بررسی سابقه لیگ برتر هم نشان می‌دهد که اکثر قهرمانی‌ها نتیجه صبوری و پروژه‌های بلندمدت باشگاه‌ها بوده که به مربیان فرصت داده‌اند برنامه‌شان را پیش ببرند و به مرور زمان به فرمول دلخواه برسند. مثلاً برانکو که گفته می‌شد فصل گذشته یکی از گزینه‌های تراکتور است در فصل اول حضور کاملش در پرسپولیس نتوانست به قهرمانی برسد، ولی با اعتماد دوباره باشگاه توانست سه قهرمانی متوالی به دست آورد. در بررسی نوزده دوره قبلی لیگ تنها سه استثنا وجود دارد که تیمی بعد از تغییر مربی در میانه فصل توانسته به قهرمانی برسد؛ سایپای لیگ ششم که دایی جانشین ورنر لورانت شد، سپاهان لیگ چهاردهم که فرکی جای کرانچار را گرفت و پرسپولیس لیگ نوزدهم که پس از فسخ یکطرفه کالدرون سراغ گل‌محمدی رفت. مالک تراکتور می‌تواند حتی بدون در نظ ر گرفتن عرف و اخلاق رایج فوتبال در ادامه این فصل یا فصول بعدی به سیاست تغییرات سریع مربیان ادامه بدهد، ولی اگر قهرمانی لیگ را می‌خواهد، تجربه نوزده دوره قبلی نشان می‌دهد که رمز موفقیت در ثبات نیمکت است.