شهادت حضرت زهرا (س) را تسلیت می‌گوییم

بی‌تو یا فاطمه(س) با محنت دنیا چه کنم؟
دور از سایه‌ات ای شاخه طوبی، چه کنم؟
 
شهادت جانگداز حضرت فاطمه زهرا(س)، ثلمه‌ای جبران‌ناپذیر برای امت اسلامی است. آن بانوی باعظمت و بزرگوار، دست‌پرورده خالص و ویژه پیامبر رحمت(ص) و زندگی کوتاه، اما پرثمرش، نمادی از زیباترین و اصیل‌ترین صفات عالی انسانی و نمایانگر عظیم‌ترین جاذبه‌های معنوی است که بشریت توان رسیدن به آن‌ها را دارد. برای نوع‌بشر، فاطمه زهرا(س)، خورشید هدایت است؛ خورشیدی که با تمسک به نور آن، می‌تواند راه را از بیراهه تشخیص دهد و سره را از ناسره بازشناسد. برگ‌برگ تاریخ زندگی آن بانوی گرامی، مشحون از فضایلی است که می‌تواند برای همه انسان‌ها، از مرد و زن، الگویی تمام‌عیار باشد. این شب‌ها، شب‌های عروج ملکوتی بانوی اسلام، شب‌های تنهاشدن امیرمؤمنان(ع)، شب‌های غربت اهل‌بیت پیامبر(ص)، در کنار همه رنج‌ها و محنت‌هایی که روح هر مؤمنی را سخت می‌آزارد، فرصتی است برای بازخوانی هرچند مختصر این فضایل و درس گرفتن از سیره و سنت فاطمی. بنده نیکوی خداوند صدیقه طاهره(س)، یک بنده تمام‌عیار است؛ بانوی شب‌زنده‌دار و به‌پا دارنده نماز؛ صاحب ایمانی محکم که سبب‌ساز جمیع محاسن در اوست؛ گفتار نورانی حضرت ختمی‌مرتبت(ص) می‌تواند بهترین شاهد این معنا باشد که فرمود: «لَوْ کَانَ الْحُسْنُ شَخْصاً [هَیْئَةً] لَکَانَتْ فَاطِمَةَ بَلْ‏ هِیَ‏ أَعْظَمُ‏ إِنَّ‏ فَاطِمَةَ ابْنَتِی خَیْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ عُنْصُراً‌ وَ شَرَفاً وَ کَرَماً»(مائةُ مَنْقَبَة؛ ابن‌شاذان قمی: 135)؛ اگر حُسن‌ و نیکی‌ به صورت شخصی درآید، آن شخص فاطمه است؛ بلکه او بسیار برتر از حُسن است؛ به راستی که دخترم فاطمه، از جهت ریشه، شرافت و بزرگواری، بهترینِ اهل زمین است. نگاهی به فرازهای نخست خطبه مشهور «فدکیه»، درک والا و ناب آن بانوی گرامی را از مفهوم توحید نمایان می‌کند و نشان می‌دهد که این عبودیت زرین، چگونه در جان پاک آن یگانه شکل گرفته و او را به محبوب پروردگار و پاکان آسمان و زمین تبدیل کرده‌است: «اَلْحَمْدُللَّهِ عَلی ما اَنْعَمَ وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلی ما اَلْهَمَ وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ اِبْتَدَاَها وَ سُبُوغِ الاءٍ اَسْداها وَ تَمامِ مِنَنٍ اَوْلاها، جَمَّ عَنِ الْاِحْصاءِ عَدَدُها وَ نَأی عَنِ الْجَزاءِ اَمَدُها، وَ تَفاوَتَ عَنِ الْاِدْراکِ اَبَدُها»؛ حمد و سپاس خدای را برآن‌چه ارزانی داشت و شکر او را در آن‌چه الهام فرمود و ثنا و ستایش بر او، به واسطه آن‌چه پیش فرستاد، از نعمت‌های فراوانی که خلق فرمود و عطایای گسترده‌ای که اعطا کرد و منّت‌های بی‌شماری که ارزانی داشت؛ نهایت آن از پاداش فراتر و دامنه آن، تا ابد از ادراک دورتر است. در این کلمات نورانی، شکوه عقلانیت و استدلال برای شناخت عظمت پروردگار، به تمامی هویداست؛ این همان ایمانی است که در حدیث شریف نبوی(ص) می‌توان تبلور آن را مشاهده کرد: «إِنَّ ابْنَتِی فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِیمَاناً وَ یقِیناً» (بحارالانوار، جلد 43،ص 29)؛ به درستی که پروردگار، قلب و جوارح دخترم فاطمه را از ایمان و یقین [به خود] لبریز کرده‌است. بنابراین، آن‌چه در شناخت فضایل فاطمی ضروری به نظر می‌رسد، فهم این نکته کلیدی است که آن بانوی بزرگوار، در مقام شناخت پروردگار، مراتب عالی را طی فرموده‌ و در مکتب پدر بزرگوار و همسر گرامی‌اش، درس‌های فراوان آموخته بود. اسوه مهربانی و رحمت تبلور بندگی تمام‌عیار پروردگار، در رفتار و سیره فاطمی عیان است؛ صدیقه‌کبری(س) در ادب و صداقت، اسوه‌ای کامل و در حیا و متانت، کنزی ارزشمند و دیریاب است. حضورش در میان خانواده، سبب‌ساز نزول رحمت بود؛ هر زمان که نیازی به پناهگاه پیدا می‌کردند، او را می‌یافتند و در حصار حصینی که ایمان برایش فراهم آورده بود، آرامش می‌یافتند. ابن‌شهرآشوب ساروی، در جلد سوم کتاب شریف «المناقب»، ضمن برشمردن اسماء و صفات حضرت صدیقه طاهره(س)، به صفت «حانیه» اشاره کرده؛ مصحح ارجمند کتاب، در پاورقی به ارائه معنای این صفت مبادرت ورزیده و نوشته است: «المرئة المشفقة علی ولدها»(المناقب، ج3، ص357)؛ مادری که برای فرزندانش دلسوزی می‌کند. آن بانوی گرامی، برای فرزندانش مادری به‌غایت مهربان بود و این مهربانی، هم در عرصه رسیدگی روزمره و محافظت از سلامت جسمی فرزندان قابل بررسی است و هم در مقام تربیت دینی، سیاسی، اجتماعی و دیگر ابعادی که هر انسان کاملی، برای رسیدن به حد نهایی تکامل، به آن نیاز دارد. مدت حضور مادر در کنار نوادگان رسول‌رحمت(ص) زیاد نبود؛ امام حسن مجتبی(ع)، فرزند بزرگ آن حضرت، به احتمال فراوان، هنگام شهادت مادر بزرگوارش، فقط هشت‌سال داشت؛ اما تأثیر این تربیت، چنان پاینده و جاودانه ‌است که می‌توان گفت آن‌چه در سیره نورانی امام مجتبی(ع)، حماسه ماندگار حضرت سیدالشهدا(ع) و چهره درخشان زینب‌کبری(س)، حدود نیم‌قرن پس از شهادت حضرت صدیقه‌طاهره(س) می‌بینیم، به واقع جلوه‌های بارزی از سیره آن بانوی گرامی است. با این حال، این رحمت فقط مختص فرزندان نبود؛ کافی است بدانیم که امیرمؤمنان، امام علی(ع) درباره همسر مکرّم و بزرگوارش فرمود: «وَ لَقَد کُنْتُ أنظُرُ إلَیهَا فَتَنْکَشِفُ عَنّی الْهُمُوم وَالْأحْزان»(بحارالانوار، ج43، ص134)؛ هنگامی که به چهره او می‌نگریستم، تمام غم و اندوه‌ها از دلم رخت برمی‌بست. این رحمت واسعه و این مهربانی لایزال فاطمه زهرا(س)، به خانه و عصر او محدود نیست و تمام اهل زمین را، در همه دوران‌ها دربر می‌گیرد؛ او مادر مهربان همه راه‌یافتگان و جویندگان راه است؛ رحمتی جاودانه که پروردگار آن را تا قیامت برای نوع‌بشر مقرر فرمود و دعای مستجاب آن بانوی بزرگوار را بدرقه راه کسانی کرد که طریق حق را می‌جویند و در مسیر طاعت حضرت دوست، گام برمی‌دارند.