ملت‌امام‌حسین

گروه سیاسی: «مطمئن باشید روز نهم دی امسال هم در تاریخ ماند»، این تعبیری بود که رهبر حکیم انقلاب تنها 10روز بعد از حماسه شکوهمند مردم در نهم دی‌ماه سال 88 بیان کردند. تعبیر یوم‌الله 9 دی به عنصری ماندگار در تاریخ، هر چند نشان از اهمیت آن روز در بستر زمانی خود دارد اما فراتر از آن نمایانگر امتداد تاریخی این روز در تقویم سیاسی مردم ایران است. با این اوصاف، اکنون 11سال پس از تیر خلاص مردم به کالبد فتنه، در 9دی 99 چگونه می‌توان به این عنصر ماندگار تاریخی نگریست؟ آیا 9 دی صرفا یادواره و نشانی محدود از یک صفحه تاریخ ایران معاصر در برابر توطئه دشمنان آن است یا فراتر از آن باید ردپای این حماسه را در سایر صفحات تاریخ معاصر ایران یافت؟ آیا نسبت تفکیک‌ناپذیر میان خروش مردمی در 9 دی و ایام عزاداری سید و سالار شهیدان، امام حسین(ع) نشان از یک قاعده ثابت در رفتار سیاسی مردم دارد یا آن را باید در قالب یک استثنای پررنگ دید؟ یافتن پاسخ این سوالات پیش و بیش از هر چیز نیازمند شناخت و بازخوانی دقیق حوادثی است که از ماه‌های منتهی به انتخابات سال 88 آغاز شد و تا حادثه ننگین عاشورای آن سال که تبدیل به سند رسوایی فتنه‌گران حرمت‌شکن شد، ادامه یافت؛ مجموعه حوادثی که به تعبیر رهبر انقلاب باعث غبارآلود شدن فضای سیاسی توسط جبهه نفاق با نیت دشوار کردن قدرت تصمیم‌گیری برای مردم شد. ایشان در نخستین سخنرانی خود پس از یوم‌الله 9 دی با توصیف شرایط فتنه گفتند: «در شرایط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خدای متعال حجت را همیشه تمام می‌کند؛ هیچ وقت نمی‌گذارد مردم از خدای متعال طلبکار باشند و بگویند تو حجت را برای ما تمام نکردی، راهنما نفرستادی، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مکرر این معنا ذکر شده است. دست اشاره الهی همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز می‌خواهد. اگر چشم را باز نکردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست. باید چشم باز کنیم، باید نگاه کنیم، دقت کنیم، از همه امکانات‌مان استفاده کنیم تا این حقیقت را که خدا در مقابل ما قرار داده است، ببینیم. مهم این است که انسان این مجاهدت را بکند. این مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خدای متعال هم در این مجاهدت به او کمک می‌کند. 19 دی مردم قم در سال 56 از این قبیل بود، نهم دی امسال آحاد مردم کشور- که حقیقتا این حرکت میلیونی فوق‌‌العاده مردم حرکت عظیمی بود- از همین قبیل است، و قضایای گوناگونی که ما در طول انقلاب از این چیزها کم نداشتیم. این مجاهدت، راه را به ما نشان می‌دهد».* بر این مبنا به‌رغم گذشت 11سال از حماسه مردمی 9 دی و خروش خیابانی عزاداران حسینی، کماکان باید نسبت به بازخوانی عوامل شکل‌گیری فتنه 88 و چگونگی خنثی شدن آن تمرکز ویژه‌ای داشت.    * استراتژی تردید یکی از مهم‌ترین گزاره‌هایی که نقش انکارناپذیری در شکل دادن به فتنه 88 داشت، اصل «تردید» به عنوان یک راهبرد ثابت از سوی جریان فتنه بود. بر این مبنا اساسا ایجاد تردید و تشکیک نسبت به اصول تثبیت شده، تبدیل به یک استراتژی برای پیگیری اهداف جریانات ضدانقلاب شد.  نگاه اجمالی به سیر حوادث سال88 بخوبی مبین این امر است که دستگاه تبلیغاتی جریانات ضدانقلاب داخلی و خارجی در تمام ماه‌های منتهی به انتخابات و ماه‌های پس از آن بیشترین سرمایه‌گذاری را برای تقویت تردیدهای جامعه کرده بود؛ تردیدهایی که- در مصداق و ادعای «تقلب» انتخاباتی بیش از سایر موارد به چشم آمد- به شکل هدفمند به دنبال تضعیف دال‌های مرکزی و از میان برداشتن مرجعیت‌های تثبیت شده با نیت به بن‌بست کشاندن جامعه و نظام در میانه یک بحران فراگیر بود.  تردید نسبت به اصل نتیجه انتخابات، برگزار‌کنندگان و ناظران آن، اصول انقلابی تثبیت شده همانند ولایت فقیه، استکبارستیزی، حمایت از جبهه مقاومت و... بخشی از مشهورترین مصادیق جریان فتنه در سال88 است.  شعارهایی که فتنه‌گران در خیابان‌ها و رسانه‌های خود تکرار می‌کردند بیش از هر چیز نماد و نمودی از یک تلاش جمعی برای ایجاد تردید نسبت به باورهایی بود که در طول 3 دهه پیش از آن مانع به هدف خوردن تیرهای دشمنان انقلاب شده بود. در همین راستا هر قدر تردیدها گسترده و اعتبار اصول و نهادهای انقلابی تضعیف می‌شد، جریان فتنه برای پیگیری اهداف خود با امکان‌های بیشتری مواجه می‌شد. در چنین فضایی قیام مردمی 9 دی را می‌توان نقطه پایانی بر تردیدها دانست. باور عمیق و خلل‌ناپذیر مردم ایران (با سلایق مختلف) نسبت به ارزش‌های دینی و به طور خاص حادثه عاشورا، باعث شد تا در مواجهه با صحنه‌های حرمت‌شکنانه‌ای که در عاشورای سال 88 رخ داد تردیدهای خود را کنار بگذارند و معیار حق و باطل را بر اساس نسبت جریانات با قیام تاریخی سرور و سالار شهیدان بسنجند. بر این مبنا هر چند فتنه‌گران با ایجاد تردیدهای گسترده نسبت به برخی اصول و نهادهای انقلابی به موفقیت نسبی در ایجاد یک بحران علیه جمهوری اسلامی رسیدند اما در برابر سد محکم اعتقادات حسینی مردم بی‌اعتبار شدند.    * شکاف‌های اجتماعی و هدفگیری وحدت ملی یکی از مهم‌ترین بسترهای شکل‌گیری فتنه 88، فضای دوقطبی جامعه ایران در آستانه دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری و متعاقب عملیات رسانه‌ای گسترده برای تقویت و دوام بخشیدن به این دوپارگی اجتماعی با نیت تثبیت نزاع‌های اجتماعی بود. به عبارت دیگر هر چند به اقتضای رقابت‌های انتخاباتی بخشی از جامعه رای و نظر خود را در نفی رای و نظر بخش دیگری می‌جوید و لاجرم یکی از طرفین در نهایت پیروز رقابت‌ها می‌شود اما انتخابات سال 88 موقعیتی متمایز در نسبت با سایر انتخابات‌ها داشت و دوقطبی انتخاباتی فارغ از نظر متفاوت رای‌دهندگان پیرامون کاندیداهای مورد نظرشان زیربنایی اجتماعی نیز داشت؛ برای نمونه تضاد آشکار میان نسبت آرای کاندیداها در مرکز و حاشیه شهرها و... نشان‌دهنده تراکم آرای ثابت در طبقات و اقشار مختلف بود.  در چنین موقعیتی ادعای تقلب انتخاباتی به عنوان اسم رمزی برای یک آشوب خیابانی و به بن‌بست کشاندن نظام اسلامی قدرت آن را داشت تا بخشی از جامعه را به طور کامل در برابر بخش دیگری قرار دهد (امری که در نمازجمعه 29 خرداد 88 توسط رهبر انقلاب نیز مورد تذکر قرار گرفت). دگری‌سازی یک جامعه از سلایق مخالف خود در بلندمدت می‌توانست به شکاف جبران‌ناپذیر اجتماعی تبدیل شود که فرصت نزاع‌آفرینی‌های اجتماعی را دارا باشد. با این حال پرچم وحدت‌بخش عاشورایی که 9 دی برافراشته شد با طرح یک دال مرکزی باعث تضعیف این دوپارگی و تعریف شدن اکثریت جامعه ذیل یک هویت مرکزی واحد شد. مشاهده تکثر بافت‌های اجتماعی حاضر در راهپیمایی باشکوه 9 دی سال 88 باعث شد تا بخش غالبی از جامعه با تعریف کردن خود در یک میدان مشترک مانع تقویت و دوام یافتن دوقطبی‌های پیشین شود. از همین رو 9 دی فراتر از تاثیر مقطعی بر مناسبات سیاسی زمان خود تبدیل به یک مدل مشهود از چگونگی انسجام‌بخشی امور دینی و معنوی بر رفتار اجتماعی و سیاسی مردم شد. چنانکه اگر این عنصر هویت‌بخش که حائز بیشترین میزان تعیین‌کنندگی برای جامعه ایران است نبود، امکان تصور آینده‌ای روشن را در برابر شکاف‌های فعال شده در جامعه ایران نمی‌شد تصور کرد.    * راه بی‌پایان 9 دی گذشت 11سال از یوم‌الله 9 دی و شکل‌گیری تجارب جدید در این مدت باعث شده است تا جامعه ایران موارد بیشتری از دام‌های دشمنان خود را مشاهده کند. در چنین فضایی بهره‌گیری حداکثری از عوامل پیروزی‌های پیشین می‌تواند به دفع فتنه‌های نوین و نیرنگ‌های جدید دشمنان منتهی شود. بر این مبنا 9 دی را می‌توان به مثابه نمونه کاملی از یک الگوی رفتار سیاسی در مواجهه با بحران‌های سیاسی به شمار آورد؛ نمونه‌ای که خود مثال نقض آشکاری بر پایان اثربخشی ادبیات و گفتمان دینی در عرصه سیاسی جدید به حساب می‌آمد.  تاریخ معاصر ایران به گواه روزهای زیادی از جمله 9 دی اثبات کرده است تقویت هویت عاشورایی و سرمایه‌گذاری بر این منبع وحدت‌بخش می‌تواند تبدیل به عامل اصلی دفع فتنه‌ها و خنثی‌سازی نقشه‌های بدخواهان امت اسلامی و مردم ایران باشد.  ............................................................................................................................ *بیانات در دیدار مردم قم در سالگرد قیام نوزدهم دی‌ماه 88