حرکت رو به جلوی فکری

 رضا حمیدی سرمربی استقلال به استناد آنچه در صحبت‌های اخیر خود به زبان آورده به زیبا بازی نکردن تیمش اذعان داشته و تأکید کرده شاید تیمش از این حیث کارهای نکرده بسیاری دارد. اعتراف فکری به زیبا بازی نکردن استقلال در واقع یک حرکت رو به جلو است و نباید اظهارات او را ناشی از عجز و ناتوانی دانست. وقتی فکری خود دست می‌گذارد روی این مشکل کلیدی نشان می‌دهد که دردهای تیمش را دریافته و می‌داند منتقدان به واسطه چه دلایلی او را سرزنش می‌کنند. شاید اگر فکری وارث تیمی نبود که استراماچونی در لیگ نوزدهم شکل داد اینگونه زیر هجمه قرار نمی‌گرفت. او تیمی را تحویل گرفته که توانسته در لیگ نوزدهم 55 بار فاتح دروازه حریفان شود. استقلال فصل پیش در واقع تیمی بود سراسر هجومی و صاحب سبک در فاز گلزنی که البته در فصل جاری با وجود ماندن ابزارهای هجومی فصل قبل اما هرگز نتوانسته شمه‌هایی از تیم فصل قبل را در خود نشان دهد و به سیاق آن تیم بازی کند. آنچه فکری را بیش از همه زیر سؤال برده در واقع همین است که چرا او به رغم در اختیار داشتن مهره‌های هجومی فصل قبل و حتی جذب برخی بازیکنان که در بازی هجومی تبحر دارند قادر به تکرار آن نمایش تحسین‌برانگیز در فاز هجومی نیست؟ شاید ریشه این سؤال در جدایی بازیکنی طراح همچون علی کریمی باشد اما نباید از یاد برد که استراماچونی در روزهایی که علی کریمی را در اختیار نداشت نیز فوتبالی رو به جلو و هجومی را با استقلال به نمایش می‌گذاشت و از این منظر هرگز خود را محصور به بازیکنان خاص نمی‌دانست.  شاید یکی از مهم‌ترین دلایلی که سبب شده فکری نتواند بازی هجومی را در استقلال تکرار و ایضاً زیبایی را بر وجود تیمش تزریق کند، به کارگیری روش‌هایی کاملاً محتاطانه است. به قول معروف می‌گویند از کوزه همان تراود که در او است و استقلال هرگز به سمت زیبایی پیش نخواهد رفت مگر آنکه سرمربی‌اش با افکار هجومی تیم را ارنج کند و مبتی بر آن تیم را تمرین دهد. فکری که امروز بیش از هر زمان دیگری تغییر در استقلال را احساس کرده و نیک می‌داند که ادامه این روند تا چه اندازه جایگاهش را در استقلال سست خواهد کرد باید در مسیر تحولات تاکتیکی قدم بردارد و استقلال را با تاکتیک‌های جدید که برخاسته از میل و اشتیاق بی‌حد و حصر به ارائه بازی هجومی است وارد صحنه رقابت کند. بازی با گل‌گهر سیرجان که چهارشنبه برگزار می‌شود می‌تواند یک سکوی پرتاب باشد برای سرمربی استقلال تا علاوه بر کسب امتیاز کامل تیمش را با فوتبالی زیبا و رو به جلو راهی میدان کند تا آرام آرام از حصار انتقادها فاصله بگیرد و استقلالی بسازد که با تحسین همگان مواجه شود. حال شاید به قول بهتاش فریبا استقلال اکنون به جز قایدی مهره‌ای ندارد که بتواند روی زیبا کردن شکل بازی استقلال حساب کند اما مسأله‌ای که باید به آن توجه داشت این است که همین مهدی قایدی تا پیش از ورود استراماچونی به استقلال مهره‌ای بود عمیقاً رخوت زده که حتی تا آستانه کنار گذاشته شدن از استقلال نیز پیش رفته بود اما سرمربی ایتالیایی به خوبی توانست مهدی را احیا کند و از استقلال تیمی جذاب‌تر پدید آورد. محمود فکری نیز باید مهدی قایدی‌های تیمش را پیدا کند و حرکتی نو را در وجود آنها ایجاد کند. همانگونه که فکری در آخرین اظهاراتش نشانه‌هایی از واقع‌بینی را از خود بروز داد باید هنر ایجاد تغییر در تیمش را هم داشته باشد.  او که می‌پذیرد استقلالش با وجود همه ابزارهای هجومی فصل پیش به لحاظ زیبایی تنزل جایگاه داشته به طور قطع قادر هم خواهد بود که فوتبال دیگری را از استقلال به تصویر بکشد به شرط آنکه راه بیرون رفتن از آن را هم بلد باشد. شاید نیاز باشد فکری گذری به آنچه در نساجی خلق می‌کرد بیندازد. تیم او به مراتب از تیمی که اکنون از استقلال پدید آورده هجومی‌تر بود. فکری باید دریابد که در همان نساجی چه می‌کرد که تیمش به یکی از پراشتهاترین تیم‌های لیگ تبدیل شده بود و همان ترفند‌ها را در استقلال نیز پیاده کند تا تیمش از سنگینی انتقادها خلاص شود.