ژوبین صفاری تنفس در هوای غیرشفاف

کلانشهرهایی ایران طی روزها و هفته‌های گذشته درگیر آلودگی بسیار شدید هواست. مساله استفاده از سوخت مازوت در نیروگاه ها شرایط نفس کشیدن را طوری سخت کرده که حالا این معضل به عنوان اصلی ترین رقیب کرونا جان مردم را تهدید می کند. کارشناسان همواره تاکید دارند که معضل آلودگی هوا بسیار خطرناک‌تر از معضل کروناست، چراکه ویروسی که این روزها تمام جهان را درگیر خود کرده تا امروز کمتر از دو میلیون تن فوتی داشته اما آلودگی هوا در دنیا سالانه سبب ۷ میلیون مرگ زودرس می‌شود.
اما اگر کرونا را یک اپیدمی ناخواسته و غیر قابل مدیریت قطعی بدانیم که البته این مساله در جای خود قابل بحث است اما آلودگی هوا پدیده‌ای است که مستقیماً به مدیریت کلان در همه حوزه‌ها برمی‌گردد. فصل مشترک پیش آمدن این بحران با سایر بحران های کشور اما عدم شفافیت در دلایل بروز چنین پدیده ای است در حالی که در اکثر کشورهای دنیا از سوخت مازوت در نیروگاه ها استفاده نمی شود اما به نظر می‌رسد این سوخت خطرناک در کشور ما استفاده می شود. در خصوص چرایی استفاده از این سوخت مانند همه مسائل و مشکلات همچنان با پراکنده‌گویی روبه‌رو هستیم. گو اینکه نفس کشیدن در هوای غیرشفاف در همه حوزه ها تبدیل به یک امر مرسوم شده است.
با این حال برخی مسئولان استفاده از این سوخت را کمبود گاز عنوان می‌کنند در حالی که که ایران یکی از غنی‌ترین منابع گازی جهان را در اختیار دارد و البته بررسی دلایل کمبود گاز در جای خود قابل بررسی است. با این حال تمام ارکان تصمیم‌ساز درخصوص عدم تامین هوای پاک به هر دلیلی باید در قبال جان افراد جامعه پاسخگو باشند. در این میان اما همچنان آلودگی هوا به عنوان یک بحران فصلی همه ساله تبعات اقتصادی و اجتماعی جبران ناپذیری را وارد می کند که این موضوع به معنای عدم کارآمدی مدیریت در کشور است. مدیریتی که در همه دوره ها نتوانسته با این پدیده برخورد کند و هیچ گاه پاسخ روشنی درخصوص عدم توانایی در این خصوص نداشته است.
به نظر می‌رسد سیستم مدیریتی کشور همچنان برای معضلاتی که نیاز به راهکارهای زمانمند و برنامه محور دارد؛ ضعیف است. این ضعف شاید ناشی از پارادایم غالب مدیریت یعنی اقدام در وقت اضافه باشد. مدیریتی که هیچ گاه به توسعه نگاهی بلند مدت و برنامه محور نداشته است و همواره در گرداب تعارض منافع به دنبال راهکارهای ضرب الاجلی بوده است. این مشکل در مدیریت اقتصادی نیز نمونه‌های فراوانی دارد. عدم توفیق در پروژه‌های عمرانی زماندار نیز یکی از این نومنه‌هاست. با این همه باید در نظر داشت که آلودگی هوا مانند جایی مانند بورس نیست که به یکباره از وفور نقدینگی در آن بهره‌برداری لازم را کرد و بعد آن را به حال خود رها کرد. این معضل به طور مستقیم با جان آدمی در ارتباط است. جانی که احتمالاً ارزشمند است و نفسی که باید بالا بیاید تا بتواند در این جغرافیا به توسعه کشور کمک کند. در این خصوص شاید بهتر است برای یک بار هم که شده به جای انداختن توپ تقصیر در زمین یکدیگر همه نهادها در مقام پاسخگویی و چاره جویی بر آیند. این بحرانی نیست که تنها بتوان با امیدواری به باد و باران آن را حل کرد. متخصصان امر در این زمینه کم نیستند شاید اراده برای رفع آن لازم باشد.