عابدینی: می‌خواهند کرکره فوتبال را پایین بکشند

امیر اسدی       @amir_asadi62 مزایده ساختمان فدراسیون فوتبال و همچنین باشگاه پرسپولیس، آن هم به دلیل بدهی به شستا، سوژه اصلی فوتبال ایران طی روزهای اخیر بوده. موضوعی که البته با وساطت وزیر ورزش و وزیر کار فعلاً و تا پایان سال 99 به بایگانی سپرده شده و مشخص نیست در آینده چه اتفاقاتی پیرامون این مسأله رخ خواهد داد. امیر عابدینی، مدیرعامل سابق پرسپولیس و رئیس پیشین فدراسیون فوتبال در گفت و گویی مفصل با ایران ورزشی معتقد است قبل از اعلام مزایده، می‌شد در این باره حکمیت کرد و کار را به دستگاه قضا واگذار نکرد. او البته درباره انتخابات فدراسیون فوتبال هم صحبت می‌کند، انتخاباتی که فوتبالی‌ها هم قرار است در آن شرکت کنند اما عابدینی می‌گوید اتفاق بهتر، حضورشان در هیأت رئیسه است.    ابتدا درباره مزایده ساختمان فدراسیون فوتبال و بدهی به شستا صحبت کنیم. نظر شما در رابطه با این اتفاق جدید چیست؟ متأسفانه اتفاقی برای فوتبال افتاد که جامعه فوتبال در آن مقصر نیست. یک اشتباه عمومی در فوتبال و از سوی مدیریت رخ داده که البته از روی عمد هم نبوده. اشتباه‌های مدیریتی و هدایتی از سوی مسئولان سابق فدراسیون فوتبال باعث شد تا کلاه سرمان برود و یک دلال- مربی به نام ویلموتس هزینه بسیاری روی دست فدراسیون بگذارد. در پشت صحنه قرارداد ویلموتس هم یک دلال‌ها و وکلایی حضور داشتند که خیلی راحت کلاه فدراسیون را برداشتند. فیفا می‌گوید وقتی شما در داخل کشورتان هم محکوم می‌شوید، چه انتظاری دارید که مقابل خارجی‌ها به شما حکم بدهیم؟ الان هم نباید بگوییم فدراسیون، باید بگوییم فوتبال آسیب دیده. در حالی که می‌توانست حکمیتی انجام شود و آسیبی به فوتبال وارد نشود. دلار مدت‌ها بین 4200 تا 11 هزار تومان بود. اگر میانگین بگیرید در زمان حضور ویلموتس دلار هشت هزار تومان بود. می‌توانستند این شرایط را برای فدراسیون فوتبال به وجود بیاورند و آن مقطع ارز در اختیارشان قرار بدهند و سپس پول را در سال‌های بعد بگیرند. فدراسیون تا الان 16 میلیارد پول داده و اگر با دلار هشت هزار تومانی حساب کنیم، یعنی دو میلیون دلار.  فکر می‌کنید چرا این اتفاق رخ نداد؟ می‌خواهند کرکره فوتبال را پایین بکشند. اینکه چه کسی پشت صحنه است را نمی‌دانم اما می‌شد ماجرای شستا را بهتر مدیریت کرد. فدراسیون اصلاح اساسنامه را پشت سر گذاشته و مجمع فدراسیون هم در پیش است. در چنین شرایطی بحث واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس وجود دارد و البته تیم ملی هم باید مقابل رقبای خود به میدان برود. شرایط بحرانی است اما این اتفاق در داخل کشور هم طرح شده و می‌خواهند ساختمان را بگیرند. من معتقدم اگر با تاج مشکلی دارند یا با هیأت رئیسه برطرفش کنند. به فوتبال چه کار دارند؟ امروز این تنبیه، فوتبال را به چالش کشیده و این اتفاق به نظر من کمی غیرمنطقی است.  اما مهدی تاج و همکارانش به عنوان مسئولان فدراسیون فوتبال این اشتباه مدیریتی را مرتکب شده‌اند و فوتبال وقتی اینها را انتخاب کرده، باید هم به چالش کشیده شود.  این اشتباه را یک مدیر مرتکب شده. کسی که به یکباره بیماری قلبی‌اش عود می‌کند، فوتبال را رها می‌کند و می‌رود. آن زمان نباید می‌گذاشتند تاج برود. ضمن اینکه الان می‌گویند تاج، چک را امضا نکرده اما چرا شستا در آن مقطع این موضوع را نگفته؟ شستا باید بداند این فدراسیون برای جامعه فوتبال است نه برای رئیس سابق. کل باشگاه‌ها برای ساختمان فدراسیون درصد داده‌اند، یا نه از درصد درآمدهای باشگاه‌ها چرخ فوتبال چرخیده است.  اما شستا به عنوان طلبکار باید طلبش را دریافت کند و واقعاً تقصیری متوجه‌اش نیست. من در این رابطه حرفی ندارم اما می‌توانستند بین یک نهاد ورزشی و یک ارگان دولتی یا نیمه دولتی جلسه بگذارند و موضوع را حل کنند. این طلب را دولت می‌توانست گارانتی کند و سپس هر پولی به حساب فدراسیون می‌آمد برداشت می‌کرد. آنها می‌توانستند یک بار هم برای اشتباه فدراسیون هزینه می‌دادند و این پول را تأمین می‌کردند. بنابراین همچنان معتقدم که راهکار اصلی حکمیت بود تا کار به اینجا نرسد.  البته مشکلاتی هم برای پرسپولیس به وجود آمده و ساختمان این باشگاه هم شاید به مزایده گذاشته شود. نظرتان در این باره چیست؟ مسئولان ورزش مدام می‌گویند شفاف‌سازی کرده‌ایم اما آیا نمی‌توانستند در این مدت ساختمان باشگاه پرسپولیس را به نام باشگاه بزنند؟ این هم از آن دست اتفاقاتی است که نمی‌دانم چرا رخ نداده است.  کمی هم درباره انتخابات فدراسیون فوتبال صحبت کنید. فکر می‌کنید چطور پیش برود و چه کسی در نهایت رأی بیاورد؟ من نمی‌دانم چه کسانی برای انتخابات پیشقدم شده‌اند اما یک پیشنهاد برای پیشکسوتان فوتبال دارم.  چه پیشنهادی؟ هر کدام که می‌خواهند وارد شوند باید ابتدا یک تصمیم مهم بگیرند. فوتبال و فدراسیون جای آنهاست اما اول می‌توانند یک تجربه مدیریتی کسب کنند و سپس برای ریاست اقدام کنند. بنابراین ابتدا می‌توانند به عضویت هیأت رئیسه دربیایند و برای حضور در این پست کاندیدا شوند. سه، چهار سال عضو باشند و با زیر و بم فوتبال، هدایت فوتبال، ارتباط با باشگاه‌ها، مسائل بین‌المللی و همچنین برگزاری مسابقات آشنا شوند و بعد پا به ریاست بگذارند. آنها اگر عضو هیأت رئیسه باشند، با مدیریت بیشتر خو می‌گیرند و وقتی رئیس فدراسیون شدند بهتر و قاطع‌تر می‌توانند قدم بردارند. شما اگر به کشورهای خارجی هم نگاه کنید چنین اتفاقی را می‌بینید. مثلاً فرانس بکن‌باوئر هیچ‌وقت رئیس نشد، یا بابی چارلتون که از اسطوره‌های فوتبال انگلیس است و همچنین پله. اینها به اتحادیه‌ها رفتند. چرا؟ چون جایگاه مدیریتی چیز دیگری است. من اعتقاد دارم کسی که می‌خواهد رئیس شود، ابتدا باید وارد بطن ماجرا شود، نکته‌های ریز را یاد بگیرد، الفبای مدیریتی را بداند و بعد برای ریاست اقدام کند. این پیشنهاد من برای فوتبالی‌ها است.  به عنوان نمونه، علی کریمی اگر بیاید آیا نتیجه حضورش بدتر از اتفاقاتی است که در دوران کفاشیان، تاج و مدیران دیگر برای فوتبال رخ داده؟ نه، نمی‌گویم اتفاق بدتری می‌افتد اما اگر رزومه عضویت در هیأت رئیسه هم اضافه شود، بهتر می‌تواند مدیریت کند. ضمن اینکه هیأت‌های استان‌ها تصمیم خود را گرفته‌اند که به چه کسی رأی بدهند. فقط باشگاه‌ها می‌مانند که باید ببینیم چه کار خواهند کرد. اگر این پیشکسوت فوتبالی که می‌آید از پرسپولیس باشد، شاید باشگاه‌های دیگر رأی ندهند و اگر از استقلال، سپاهان یا تراکتورسازی باشد، خلاف این اتفاق رخ خواهد داد. ضمن اینکه پیشکسوتی هم نداریم که عام باشد، همه خاص هستند. بحث من فقط علی کریمی نیست، بحث من کلی است. تازه کریمی در اروپا هم بوده و تجربیات ارزشمندی هم دارد. من البته علی دایی را بین فوتبالی‌ها مدیرتر از بقیه می‌دانم چون مدارک تحصیلی معتبر دارد، می‌تواند به چندین زبان صحبت کند و در دنیای فوتبال ایران را با نام او می‌شناسند. دایی از همه بازیکنان ما شناخته‌شده‌تر است اما او هم اگر می‌خواست در انتخابات شرکت کند، من همین پیشنهاد را می‌دادم. البته اگر از من مشورت می‌گرفت. دایی اگر می‌آمد، البته با همان روشی که گفتم، حتی می‌توانست در کنفدراسیون فوتبال آسیا هم برای ما کرسی بگیرد و برای مسئولیت‌های مختلف رأی بیاورد. البته همانطور که گفتم فوتبالی‌ها برای حضور در انتخابات ریاست، ابتدا باید آبدیده شوند و بعد اقدام کنند.  به نظر می‌رسد بحث حضور بازنشسته‌ها تمامی ندارد. افرادی مثل حیدر بهاروند با اینکه بازنشسته‌اند اما در حال رایزنی برای ریاست و موفقیت در انتخابات هستند. آن هم در شرایطی که علی‌نژاد، معاون وزیر ورزش اعلام کرده بازنشسته‌ها حق حضور در انتخابات و مجمع را ندارند. آقای بهاروند که استخدامش را جدید کرده و فکر نمی‌کنم مشکلی از این بابت داشته باشد.  یعنی چه که استخدامش را جدید کرده؟ او انتقالی گرفته، از یک شرکت دولتی به شرکت دولتی دیگر. این یعنی به تخصصش احتیاج دارند و دیگر شامل قانون بازنشسته‌ها نخواهد شد. بهاروند اگر مشکلی بابت پرونده مارک ویلموتس نداشته باشد، از افراد و کاندیداهایی است که می‌تواند رأی بیاورد.  اگر مشکل او در مورد پرونده ویلموتس حل نشود چطور؟ کدام گزینه شانس بیشتری دارد؟ متأسفانه آقای بهاروند در انتخاب ویلموتس حضور داشته و همانطور که گفتم شاید مشکلی برایش پیش بیاید. بهاروند نیاید، شانس عزیزی خادم زیاد است. او تجارب فراوانی مثل عضویت در هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال و حضور در هیأت مدیره چند باشگاه را در کارنامه دارد و البته در پرونده ویلموتس هم دخیل نبوده. به نظر من هر کدام از آنها رأی بیاورند بد نیست و می‌توانند موفق شوند. ضمن اینکه بزرگوارانی چون علی کریمی، افشین پیروانی، علی دایی و خیلی دیگر از فوتبالی‌ها را باید دعوت کنند تا بیایند و کمک کنند.  درباره پرسپولیس هم صحبت کنید. فکر می‌کنید چه اتفاقی در پرسپولیس رخ داده که این تیم بعد از نایب قهرمانی در آسیا، به پیروزی نرسیده و دو تساوی به دست آورده است؟ مشکل پرسپولیس روحی است یا مسائل دیگری در نتایج این تیم دخیل شده؟ به نظر من اتفاقی نیفتاده و با دو تساوی نباید پرسپولیس را قضاوت کرد. بارسلونا را ببینید، خیلی افت کرده اما آیا می‌توانیم بگوییم این تیم بحران دارد و دیگر مدعی نیست؟ نه، چون بارسلونا همیشه بارسلونا است و پرسپولیس هم پرسپولیس. یحیی خوب می‌داند چه کار می‌کند و از بازیکنانش چه می‌خواهد. او به بهترین شکل مدیریت می‌کند و تیم هم بهترین بازی‌هایش را انجام می‌دهد. پرسپولیس خوب بازی می‌کند اما نمی‌تواند گل بزند که این مشکل هم برطرف خواهد شد. شک ندارم تیم خیلی زود خودش را پیدا خواهد کرد و موفقیت رقم خواهد خورد. فقط باید وقت داد تا پرسپولیس کمر راست کند و مشکلات حل شود. فقط خدا نکند در این بین تصمیم عجیب و غریبی گرفته شود و بیایند باشگاه را به کسی واگذار کنند که آفت روی آفت بیاید. برای واگذاری باید پیشکسوتان را دعوت کنند و با آنها پیمان مدیریت ببندند. مثلاً با یک قرارداد پنج ساله، سالی 20 درصد واگذار شود. به چه شرطی؟ به شرطی که تعهدات پیشکسوتان عملی شود. آن وقت می‌توانیم به آینده باشگاه پرسپولیس بعد از واگذاری خوشبین باشیم. فقط نباید کاری کنیم که هر سال دو، سه هزار تماشاگر کم شود و از فرصت، بحران بسازیم.