خط هافبکی که خلاقیت ندارد

ضعف شدید مهاجمان پرسپولیس که یکی از دیگری بدتر و کم‌اثرتر ظاهر شده‌اند، باعث شده برخی ایرادات عمده دیگر این تیم در لیگ بیستم پنهان بماند. درست است که خط دفاعی این تیم همچنان نقطه قوت اصلی آن است و به نشانه آن دروازه قرمزها در هفت بازی فقط دوبار فروریخته، اما خط میانی سرخ‌ها نتوانسته پرورش‌دهنده و مجری نمایش‌هایی باشد که آنها برای فتح دروازه رقبا و کسب پیروزی‌ها به آن نیاز دارند. مهاجمان پرسپولیس البته این پتانسیل و ویژگی را دارند که در صورت تغذیه شدن بیشتر و بهتر نیز فرصت‌ها را به در و دیوار بزنند، اما واقعیت امر این است که نه هافبک‌های سرد و گرم چشیده‌ای در حد و اندازه‌های کمال کامیابی‌نیا، احمد نوراللهی و وحید امیری توانسته‌اند گره‌گشای بازی تهاجمی عقیم‌شده تیم‌شان باشند و نه هافبک آزادهای خلاقی مثل امید عالیشاه و احسان پهلوان کار بزرگی صورت داده‌اند. رفتن بشار رسن قطعاً در ایجاد خلل فوق نقش داشته ولی نه میلاد سرلک که بازیکن محبوب گل‌محمدی است و نه علی شجاعی که معلوم نیست چرا مربیان تیم فوتبال پرسپولیس بیش از این از او استفاده نمی‌کنند، نفراتی نیستند که بتوانند خلاقیت و فرصت‌سازی‌های لازم را به خط میانی خود تزریق و اضافه کنند و اینها هنرهایی است که باید از هافبکی بسیار تهاجمی‌تر و فنی‌تر از سرلک انتظارش را داشت.   وقتی مهدی ترابی در صحنه بود پرسپولیس فصل پیش هم این ایراد را داشت و به‌گونه‌ای نبود که بتوان گفت از در و دیوار برای مهاجمانش فرصت‌های گلزنی ایجاد می‌کند، اما هافبک آزادی را داشت که یک‌تنه مشکلاتی را که برشمردیم، حل می‌کرد. آن بازیکن مهدی ترابی بود که در سایپا چهره شد و کار سختی همچون تطابق سریع با نحوه بازی پرسپولیس را هم به‌خوبی انجام داد. اینچنین بود که ترابی بلندبالا و تکنیکی و شوت‌زن که می‌توانست یک‌تنه به قلب دفاع حریفان بزند و سپس شوت‌زنی و به‌تنهایی کار حریفان را تمام کند، صحنه‌گردان بازی‌های پرسپولیس شد. او با تک‌گل‌های سرنوشت‌سازش بردهای حساس متعددی را به نام قرمزها نوشت و اگر آنها چهار هفته زودتر از پایان فصل قهرمانی خود را محرز کردند، بر پایه همین خصلت و در سایه گل‌های ارزشمندی بود که او اینجا و آنجا و به این حریف و آن حریف زد و فقط زمانی از تکاپو افتاد که قهرمانی قرمزها قطعی شد و خود وی نیز آسیب دید و به همین سبب در سه چهار هفته پایانی فصل کجدار و مریز زمان را سپری کرد تا سلامتی‌اش را بازیابد.   فقدان شوت‌زنی به حد کفایت اینک که ترابی هم جزو ارتش سرخ نیست و در لیگ قطر روزگار می‌گذراند (و البته چندان هم در آنجا موفق نیست) ضعف سایر هافبک‌های سرخ برای اینکه تعیین‌کننده خط و روند تهاجمی تیم باشند، جلوه‌گری بیشتری یافته است. اگر تلاش‌های گاه‌به‌گاه احمد نوراللهی را که شوت‌زنی‌هایی طی اکثر مسابقات قرمزها به سمت دروازه رقبا دارد نادیده بگیریم، سایر هافبک‌های پرسپولیس یا به‌کلی شوت نمی‌زنند و یا اگر هم می‌زنند به حد کفایت نیست و بیشتر اسباب تأسف بینندگان می‌شوند. اضافه بر این، قدرت مانور و حرکات فنی رو به جلوی این هافبک‌ها نیز به اندازه‌های لازم نمی‌رسد و وحید امیری، بال چپ قرمزها هم که از معدود هافبک‌های فنی و خلاق آنهاست، به‌سبب کمبود مهاجمان فنی و موفق در پرسپولیس به خط حمله گسیل شده و این انتقال با دو وجه از ناکامی همراه بوده است؛ یکی اینکه خلاقیت و قوای او در سانتر کردن و ایجاد گشایش در بازی تهاجمی پرسپولیس کمتر از گذشته شده و در محیط‌های شلوغ‌تر و تنگ‌تری در پشت و درون هجده‌قدم رقبا فعالیت می‌کند و دیگری اینکه خط میانی پرسپولیس در غیاب او خشک‌تر و کم‌انعطاف‌تر از همیشه شده و اصولاً توپ‌های عمقی به سمت جلو و پاس‌های «تودر» چندانی صادر نمی‌شود تا مهاجمان تنبل و «گل‌نزن» قرمزها از آن بهره مثبت یا منفی ببرند. به‌واقع با مهاجم شدن امیری هم خط میانی قرمزها بشدت کم‌تکنیک‌تر شده و هم مهاجمانش دچار سرگردانی بیشتر، زیرا عبدی، رمضانی و مهدیخانی نشان داده‌اند هنر و صرافت لازم برای بهره‌گیری سریع از حضور و پاس‌های امیری در خط حمله را ندارند و راه مختص خود را می‌روند که راهی کم‌ثمر و فاقد عاقبت برای گشودن دروازه رقباست. ناگفته نماند که سوق یافتن فزاینده سیامک نعمتی به پست مدافع راست نیز که با هدف پرکردن جای خالی مهدی شیری در برخی روزها صورت می‌گیرد، مثل انتقال امیری از خط میانی به خط حمله اقدام نسبتاً مضری بوده که نه‌فقط دفاع سرخ‌ها را از هر جهت بیمه و مطمئن نساخته، بلکه هافبک‌های تیم را از داشتن یک بازیکن سریع و اهل مانور و فرصت‌ساز که توان گلزنی‌اش هم بالاست، محروم کرده است.   نقصانی که پابرجاست مجموعه فرآیندهای فوق سبب شده در این فصل پرسپولیسی را ببینیم که کاملاً دور از روزهای اوجش نشان می‌دهد و نه‌تنها آبی از مهاجمانش گرم نمی‌شود، بلکه هافبک‌هایی را هم ندارد که با تکنیکی بالا و به‌طور دائمی مهاجمان را به راه بیندازند و فرصت گلزنی‌های مکرر را خلق کنند. گلزنی‌های مدافعان پیش‌تاخته و هافبک‌های رو به جلوی این تیم البته باعث و بانی تمامی گل‌های زده اندک قرمزها بوده، اما نقصان اصلی این هافبک‌ها را رفع نکرده است؛ این نقصان را که آنان به اندازه کافی خلاق و اهل مانور و بازی‌پردازانی درجه یک به سمت جلو نیستند.