قدرتی که از دست رفته

محمد لسانی‪-‬ رسانه‌ها دارای دو شان هستند. یک شان بالا به پایین انتقال مصالح و منافع ملی به مردم که بهتر است چه چیزی در بستر و لایحه‌های اجتماعی توسط مردم رعایت شود و جریان‌سازی شود. شان پایین به بالای رسانه‌ها این است که صدای مردم را پژواک کنند و به لایحه مدیریتی و راهبری جامعه برسانند.
برای همین رسانه‌ها نقش پیام برنده و پیام گیرنده از مردم را دارند. این نقش باعث می‌شود که رسانه‌ها به عنوان یک حلقه میانجی و واسط بتوانند در توسعه ملی نقش ایفا کنند. لازمه قدرت رسانه‌ها بر می‌گردد به دو حوزه گسترده مخاطبان و عمق نفوذ و تاثیرگذاری بر مخاطبان. رسانه همیشه پررنگ بوده و همیشه پر رنگ هست. اما اینکه چه رسانه‌ای در چه زمانی پر رنگ است دارای اهمیت است.
در دهه 80 رسانه تلویزیون یکی از اثر گذارترین رسانه‌ها بود. راه‌اندازی شبکه‌ها و برنامه‌هایی که به مد اجتماعی تبدیل می‌شدند و ادبیات ساز بودند و حتی وارد کلام مردم می‌شدند. در دوره اصلاحات دولت اصلاحات فضای بازی را برای جراید، مجلات و نشریات ایجاد کرد که روشنفکری دانشگاهی پیوند خورد با فضای رسانه‌ای و اصلاحات سیاسی.
در دوران اخیر به نظر می‌رسد یک شیفت از رسانه‌های تصویری و مکتوب به رسانه‌های دیجیتالی اتفاق افتاده است. زمانی که این تغییر اتفاق افتاده است عملا اعتبار و پایگاه‌های قدرت رسانه‌ها زیر سوال رفته است. این رسانه‌ها در تلاش هستند که خودشان را با رسانه‌های دیجیتال پیوند دهند. اما متاسفانه کارهای با کیفیتی انجام نشده است. روزنامه‌ها دو پایه قدرت را از دست داده‌اند و برای همین نمی‌توانند مسئولین را وادار به
پاسخگویی کنند.