«خراسان» را نکُشید!!

چند سالی است که سرانه مطالعه در جامعه روند کاهشی پیدا کرده و همچنان ادامه دارد به گونه ای که شمارگان برخی کتاب ها به عدد هزار و حتی کمتر از آن رسیده است برخی از کارشناسان یکی از دلایل اصلی این کاهش مطالعه را که بی گمان یک «معضل فرهنگی» است افزایش قیمت محصولات فرهنگی و از جمله کتاب می دانند. به مشکل کمبود میزان مطالعه کتاب متاسفانه باید فاصله گیری مردم از مطالعه دیگر نشریات از جمله روزنامه ها را نیز اضافه کنیم که البته این «نقیصه فرهنگی» دلایل گوناگونی دارد از جمله وضعیت بد معیشتی تعداد زیادی از افراد جامعه، افزایش قیمت ها، به روزمرگی افتادن برخی نشریات، «خودسانسوری» احساس کاذب بی نیازی از مطالعه و صد البته گسترش فضای مجازی که سرعت و تکثر آن در تولید و توزیع گسترده اخبار، اطلاعات و حتی انواع آموزش و ... عرصه را بر رسانه ها خصوصا رسانه های مکتوب تنگ کرده است اما با تمام این تفاصیل هنوز برخی نشریات و روزنامه ها به دلایل مختلفی خوانندگانی دارند از جمله این که اولا اکثر قریب به اتفاق روزنامه ها و شاید تمامی آن ها برای تهیه و نشر اخبار و اطلاعات از منابع مشخص، موثق و قابل پیگیری استفاده می کنند، ثانیا به خاطر وجود فیلترهای مختلف و «دروازه بانی ها»ی گاه متعدد آن چه به دست مردم می رسد هرچند با تاخیر و گاه «خودسانسوری» است اما از اتقان کلی برخوردار است، ثالثا هنوز روزنامه ها در بحث «تحلیل» و تولید ارزش افزوده اخبار و اطلاعات «دست پیش» دارند و دیگر این که پرداختن نسبتا عمیق به موضوعات  غیرخبری از جمله مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... در رسانه های مکتوب از جمله روزنامه ها از دیگر مزیت های این رسانه هاست و این که هنوز ارتباط مردم با روزنامه و کتاب اگرچه به شدت کم شده اما این علاقه و رابطه ادامه دارد و امیدواریم که با سیاست گذاری مناسب و موثر «مطالعه» آن گونه که زیبنده یک ملت بزرگ با این دیرینگی و ارزش های تمدنی و فرهنگی فاخر است جای خود را به شایستگی باز کند. اما آینده «خراسان» القصه بهانه این مقدمه و نوشتار قصه تلخی است  که بسی سنگینی می کند و داغی که دل را می سوزاند چرا که گویا براساس نوشته چند روز پیش مدیرمسئول محترم روزنامه خراسان (یک شنبه 99.10.21) قرار است اگر مسئولان همچنان به «داد» این «روزنامه مردمی» نرسند دوباره شاهد افزایش قیمت آن و در نتیجه به احتمال زیاد، کاهش مخاطبان و خریداران «خراسان» و کم فروغ شدن چراغ «خراسان» باشیم ، اما اشاره ای اجمالی به تبعات کاهش مخاطب «خراسان» و دیگر رسانه ها *آیا مسئولانی که در مجموعه حاکمیت و خصوصا وزارتخانه های مرتبط و به ویژه وزارت ارشاد مسئولیت رصد و پیگیری و سرنوشت رسانه ها برعهده آنان است به این نکته مهم فکر کرده اند که اگر حتی یک رسانه داخلی از گردونه تهیه و توزیع اطلاع رسانی خارج شود چه تبعاتی به دنبال دارد آیا این محترمان عمیقا به این نکته اندیشیده اند که جای خالی هر رسانه هر چند کم نفوذ داخلی را چه چیزی پر می کند؟! چه رسد به رسانه ای قدیمی، موثر، پرنفوذ و قابل اطمینان مردم مانند «خراسان» عزیز.  *روزنامه ای که به شهادت تاریخ از اول تیر 1328 تاکنون بیش از 70 سال سابقه انتشار ممتد و حدود 110 سال سابقه تاسیس اولیه و انتشار منقطع دارد. *روزنامه ای که «مردم» آن را «وزین» و «مردمی» می دانند. *روزنامه ای که به گواه آمار واقعی دارای «ضریب نفوذ» کم نظیر یا حتی بی نظیر در کشور است حتی در همین شرایط کنونی. * روزنامه ای که به گفته مردم و اذعان رسمی مسئولان، حالا با زحماتی که مجموعه کارکنان و مدیران آن در دوران مختلف متقبل شده اند به یک «میراث فرهنگی» برای کشور تبدیل شده است. * روزنامه ای که تعداد قابل توجهی از مردم خصوصا اهل خراسان عزیز روزشان را در کنار صرف صبحانه با آن آغاز می کنند و با «خراسان» به عنوان «یار قدیمی و صمیمی» انس دیرینه دارند. *«خراسان»ی که یکی از مهم ترین دغدغه ها و اولویت هایش شناخت، تبیین و پیگیری مطالبات واقعی مردم و حل مشکلات مردم بوده و هست. * خراسانی که به واسطه قدمت و صداقت و پشتوانه مردمی خود و البته تلاش کارکنان و مدیران اکنون و در همین شرایط نابسامان اقتصادی به بزرگ ترین بنگاه رسانه ای کشور بدل شده است. * «خراسان»ی که در عرصه فضای مجازی نیز گوی سبقت را تقریبا از همه رسانه ها ربوده و به افتخاری در این زمینه برای کشور بدل شده است. *«خراسان»ی که حتی در همین شرایط بد اقتصادی کشور همچنان به حفظ صدها نیروی جوان شاغل در این مجموعه فرهنگی همت گمارده. * روزنامه ای که مانند همه رسانه ها به رغم اشکالات و ایرادهایی که در دوره های مختلف به آن وارد بوده و هست به اذعان بسیاری از مردم و مسئولان «مردمی» بودن ، برخورداری از «استقلال» ، «وزین» بودن،«منتقد» و «اهل انصاف» بودن از جمله ویژگی های اساسی آن است. *روزنامه ای که در سال های عمر خود از هیچ رانت دولتی و غیردولتی برخوردار نبوده و حمایت مالی و معنوی هیچ حزب و جناح و گروهی را نیز نه خواسته و نه استفاده کرده است. *روزنامه ای که با وجود نام «خراسان» که تا ابد به آن افتخار می کند وجهه مناسب کشوری، منطقه ای و حتی بین المللی دارد. «خراسان» را نکُشید!! *آقایان محترم مسئول توجه کنند به چه رسانه ای این چنین بی مهری و بی توجهی می کنند. *روزنامه ای که به اذعان بسیاری از کارشناسان علوم ارتباطات و رسانه از مزیت و افتخار «حرفه ای» عمل کردن و «رعایت اخلاق حرفه ای» برخوردار است. *روزنامه ای که علاوه بر قدمت و دیرینگی و پختگی، قلم بزرگانی چون محمد تقی بهار، دکتر علی شریعتی، فخرالدین حجازی و ده ها و صدها صاحب نام و صاحب قلم و خبرنگار و گزارشگر قابل و توانمند را در دل تاریخ و صفحات خود به یادگار دارد. * روزنامه ای که به گفته اهل فن، «صاحب سبک» است و اهل ابتکار و نوآوری و ... *روزنامه خراسانی که همچون چراغی پرفروغ در کشور و خصوصا خراسان عزیز نور می افشاند و اصلی ترین پشتوانه اش حمایت های مردم است. روزنامه ای که به رغم برخی ملاحظات گاه بی‌جا و بعضا خودسانسوری های غیرضروری، در بسیاری از موارد پیکان نقد خود را به سوی عملکرد مسئولان کم توان، قاصر، مقصر یا ضعیف استان و کشوری و نه شخصیت افراد نشانه گرفته است و برای این «یقه گیری» ها، هزینه ها پرداخته است. *و خراسانی که ... و حال این «خراسان» چند سالی است که از وضعیت بد اقتصادی کشور مانند بسیاری از سازمان ها و نهادها و بسیاری از مردم به شدت در رنج و سختی است و به قول معروف صورت خود را با سیلی سرخ نگاه داشته!!  شرایطی که عمده و اساس آن ناشی از  رکود شدید و وضعیت بد اقتصادی کشور، گرانی چندباره و چند برابری مواد اولیه خصوصا کاغذ است که گریبان همه رسانه های مکتوب از جمله خراسان را به شدت می فشارد و عرصه را هر روز تنگ تر کرده، اما آن چه تحمل این همه تنگنای اقتصادی را سخت تر می کند بی مهری و بی توجهی دولت و مسئولان به مشکل امثال «خراسان» است که امیدواریم عزمی جزم در مسئولان برای رفع این مشکلات و طی یک دوره گذار به وجود آید و از قطع شدن و کم رنگ شدن ارتباط مردم و «خراسان» جلوگیری شود تا صدای رسای «خراسان» به مردم برسد و در گلو خفه نشود، تا صدا و حرف و درد دل مردم از طریق این پل ارتباطی مطمئن به گوش مسئولان برسد، تا خدای ناکرده رسانه های آن طرف آبی جانشین خراسان عزیز و مردمی متعهد و حرفه ای و انقلابی نشود. تا «خراسان» از «مردم» و «مردم» از خراسان گرفته نشود و تا چراغ پرفروغ «خراسان» خاموش نشود و تا «خراسان» در سایه بی مهری و بی توجهی و غفلت برخی مسئولان به مسلخ نرود و کشته نشود. «خراسان» اما همچنان به لطف الهی و عنایت امام رئوف همان صاحب اصلی ایران، خراسان و «خراسان» امیدوار است.