روزنامه آرمان ملی
1399/10/24
بايد از مسير اشتباه برگشت
آرمان ملي - مطهره شفيعي: اين روزها بازار نامهنگاري در بيت آيتا... هاشمي گرم است «حفظ اصل انقلاب و اصل نظام ايجاب ميکند از تذکر و تلاش بازنايستيم و از هر چيزي که برگشت به اهداف انقلاب از اين مسير اشتباه را ممکن ميکند استقبال کنيم، اگر دغدغه ما توسعه کشور، حقوق مردم، آزادي و دموکراسي است و نه بقا.» اين جملات بخشي از نامه ديروز دختر آيتا...هاشمي به برادربزرگش است. ماجرا از روزي آغاز شد که فائزه هاشمي اظهار داشت: «براي ايران دوست داشتم آقاي ترامپ انتخاب شود ولي اگر يک آمريکايي بودم به آقاي ترامپ راي نميدادم. به خاطر همين فشارهايي که ميآورد، بالاخره شايد يک تغيير سياستي اتفاق بيفتد.» اظهارات وي به مذاق بسياري خوش نيامد و حتي محسن هاشمي به نوشتن انتقاداتش در نامه سرگشاده به خواهرش پرداخت که در بخشي از اين نامه آمده بود: «قطعا خود خوب ميداني و معتقدي که ترامپ کاري جز تهديد، تحريم، بدعهدي، ترور، توهين عليه ايران انجام نداد و سياستمداري لمپن و قمارباز است و من سقوط ترامپ را به ملتهاي ايران و آمريکا تبريک گفتم. ميدانم که در سالهاي اخير برخوردهاي نادرستي با تو، خانواده و فرزندت شده است که شايد باعث کشاندن تو به تندروي و خارج شدن از مشي ميانهروي پدر گرديده، ولي اين دليل نميشود که به رئيسجمهور کشور بيگانه اميد ببندي و دم از استقلال بزني! لذا از تو صميمانه تقاضا دارم صحبتهاي خود را اصلاح و از اين موضع عذرخواهي کني و مانع تخريب پدر از طرف تجديدنظرطلبان خارجي و افراطيون داخلي شوي.»پاسخ فائزه به محسن هاشمي
روز گذشته فائزه قلم در دست گرفت و به آنچه برادرش نوشته بود، چنين پاسخ داد: «پيروي گفتوگوي اينجانب با انصافنيوز و جنجال ايجادشده، لازم ميدانم ضمن احترام به منتقدين محترم و نامحترم و دروغگو و قدرداني و سپاس از حاميان شجاع و حاميان ساکت، نکاتي را به شرح زير بيان نمايم: 1- از نامه محسن خوشحال شدم، سبب راحتي هم او و هم من گرديد. چنين چيزي را بارها خواسته بودم و اين اقدام اول او نبود. 2- به او حق ميدهم چون براي خودش آيندهاي ترسيم کرده و دنبال حذف موانع است. 3- اگر مسائل شخصي انگيزهاي براي مشي من بود آيا عقل سليم حکم نميکند که از 30 سال گذشته تاکنون ساکت و در امنيت باشم و از منافع نزديکي به قدرت بهتر و بيشتر بهرهمند شوم؟ 4- مابقي زيادهگويي بود که بناي ورود به آن را ندارم. 5- رأي ندادن به ترامپ اگر آمريکايي بودم بهدليل چهره خطرناک ترامپ است. 6- چرا براي ايران او را ترجيح ميدادم؛ چون بخشهايي و افرادي خطرناکتر از ترامپ در قلدري و عدم پايبندي به اصول و قواعد و مقررات با عملکرد و بعضا سياستهاي نادرست، کشور را در سراشيبي ناکارآمديها، سوءمديريتها، بيکفايتيها، دگمانديشيها و حتي گاهي تا مرز تلاشي پيش بردهاند، به مطالبات عمومي نهتنها توجهي ندارند، بلکه در خاموش کردن آن از هم سبقت ميگيرند. 7- حفظ اصل انقلاب و اصل نظام ايجاب ميکند از تذکر و تلاش بازنايستيم و از هر چيزي که برگشت به اهداف انقلاب از اين مسير اشتباه را ممکن ميکند استقبال کنيم، اگر دغدغه ما توسعه کشور، حقوق مردم، آزادي و دموکراسي است و نه بقا. 8- شاهد انحرافات بسيار عميقتر از انحراف ايجادشده توسط آقاي احمدينژاد در اين دوران هستيم که وظيفه تکتک ما را از دوران آقاي هاشمي سنگينتر ميکند. 9- اگر هر فرد آزاده و بدون خشم و غضب و وابستگي و منافع و به دور از احساسات، گوش شنوا و دقت نظري داشته باشد، که کمتر اين ويژگي را داريم، متوجه گفتار اينجانب مبني بر تغيير سياستها و عملکردها به منظور برگشت به اصل نظام و اهداف انقلاب و منافع جامعه ميگردد و درمييابد که بنده حقير از همه دلواپسان و ناقدان و اهانتکنندگان و دروغگويان در دو جريان اصولگرايي و اصلاحطلبي در اين مسير دلسوزتر و جديترم، هزينههاي زيادي داده و ابايي از دادن هزينه بيشتر و قرباني شدن در اين راه نيز ندارم.10- منتقداني که واويلا براي معيشت مردم به راه انداختهاند، آيا خطاب شعارها و رفتارها در صدها صحنه اعتراضي، تحصن، اعتصاب و تجمعات اقشار مختلف حداقل در سه سال اخير را نشنيدند و نديدند که متوجه مديران و مسئولان در داخل بود؟ به نظر ميرسد درک مردم با تمامي مشکلات از خواص بيشتر است. 11- کساني بايستي عذرخواهي کنند که کم يا زياد، مستقيم يا غيرمستقيم، با منافع يا بيمنافع، با درک يا از روي ناآگاهي همراه جرياني ميشوند که به بنبست رساندن مطالبات عمومي و اصلاحات، نابود کردن منافع ملي، تضييع حقوق مردم، انحراف جدي از اهداف انقلاب، فاصله گرفتن از اسلام واقعي را براي حفظ خود به جاي حفظ نظام سالهاست دنبال ميکنند. 12- به اميد روزي که همه ما ايرانيان زبان و دلمان يکي شود و بدون استفاده ابزاري از ديگران، جنم و مايه براي هر گونه اقدامي را شخصا داشته باشيم.
ياسر هاشمي هم نامه نوشت
زمان زيادي از انتشار پاسخ فائزه هاشمي به برادر بزرگش آقا محسن نگذشت بود که نامه ياسر هاشمي به خواهرش منتشر شد که او هم به نقد اظهارات فائزه پرداخته بود. در نامه ياسر هاشمي آمده بود: «اول بگويم که حرفهاي تو و نامه محسن، خاطرات جمعههاي عزيزي را به يادم آورد که همه در منزل پدر جمع ميشديم و داغترين بحثها را داشتيم و حسن ختام، حرفهاي پدر بود که وقتي ناصبريهاي ما را ميشنيد و ميديد، با بيان اتفاقاتي از تاريخ اسلام، «انّ ا... مع الصابرين» را در جام جانمان ميريخت. اگرچه به آن بخش از سخنان منتشره اخيرت در فضاي مجازي نقد جدي دارم، اما اينگونه اظهارنظرهاست که به آزادي بيان معنا ميبخشد که دست بر قضا همزمان با انتشار مصاحبهات بهعنوان يک شخص حقيقي در شبکههاي مجازي، يک نفر با شخصيت حقوقي در شبکه قرآن صداوسيما، از چشمباز کردن يک ميت در غسالخانه گفت و آن را معجزه اولياا... خواند که البته حرفهاي تو آتش تخريبي سابق را زنده کرد و حرفهاي آن امامجمعه، آتش در نيزار اعتقادات مردم و باورهاي جوانان بود. نميدانم کامنتهاي ذيل مصاحبه خود و نامه محسن را ديدي يا نه که هر چه بيشتر ميخوانم، نگرانيام براي ايران عزيز دوچندان ميشود که بعضيها – البته با قياس معالفارق – دورههاي متعدد تاريخ ايران را يادآوري کردهاند که وقتي تصميمسازان و تصميمگيران، چشم از حقايق تلخ بستند و دل به شيريني خرافات بستند، مردم از سر ناچاري چشمبهراه بيگانگان نشستند که اگر از ظلم مغهاي زرتشتي در سالهاي آخر ساسانيان و بعدها حمله مغولانه چنگيز بگذريم، نميتوانيم از حمله عثمانيان به ايران بگذريم که دقيقا وقتي اتفاق افتاد که بدعتها و خرافات تشيع صفوي، تعاليم آسماني تشيع علوي را کمرنگ کرد و نتيجه آن شد که محمود افغان، در جنگي که شبيه يک پيادهروي بود، ايران را فتح و جناياتي در اصفهان کرد که تاريخ از بازنشر آن شرم دارد. چرا به تاريخ دور برويم؟ همين 170 سال پيش، اميرکبير گرفتار معجزهسازيهاي ائمه جمعه تهران و تبريز شد و در راه مبارزه با بدعتها سرانجام به شهادت رسيد که اولي براي «امين السلطانها» شهادت دروغ ميداد و معصوميت ميتراشيد و دومي با گاوي که از دست قصاب گريخته، معجزهاي ساخته بود که «فلان کور بينا شد، فلان گنگ به زبان آمد و فلان لنگ پا گرفت.» کيست که ايراني اصيل و مسلمان واقعي باشد و از بلايايي که در سايه قديسسازيها بر سر اسلام و ايران آمده، دل پرخوني نداشته باشد؟! شگفتا که موحدين راستين و دوستداران ايران، بيآنکه چشم به ناجي بيگانه بدوزند، يک آرزوي واحد و تلاش براي برآورده شدن آن آرمان داشتند و دارند که همانا آگاهي مردم است و نوشتهام را با سخناني از آيتا...هاشميرفسنجاني در ديدار با اعضاي انجمن فرهنگ و سياست دانشگاه شيراز به پايان ميبرم که «مسير کلي رهايي جوامع بشري، رشد آگاهي مردم در جهت حاکميت انسانهاست و خوشبختانه شرايط ايران از لحاظ سطح آگاهي دختران و پسران و وجود جوانان مستعد بهخوبي تغيير کرده و آينده خوبي در انتظار مردم ايران است.» انشاا....
دلواپسان خوشحالند
دلواپسان هم به خيال اينکه اعضاي بيت آيتا... هاشمي داراي اختلاف با هم هستند، درصدد ماهي گرفتن از آب گلآلود ميافتند، مانند ديروز که يک عضو هياترئيسه مجلس در تذکري در جلسه علني گفت: برخي آرزو کردند که کاش ترامپ راي ميآورد تا به ايران فشار بيشتري وارد ميکرد. اينها هويت واقعي خود را برملا کردند. برادران اينها در سال 88 به آمريکاييها گفتند بيشتر به ايران فشار بياوريد. عليرضا سليمي افزود: برخي احزابي که اين خانم در آنها عضويت دارد چرا سکوت کردند؟ البته برادرش موضعي گرفت ولي احزاب چرا ساکت هستند؟
سایر اخبار این روزنامه
بايد از مسير اشتباه برگشت
ناگفته هايی از عوامل ويرانگری اقتصاد
بازارگردانهای بازارسرمايه افزايش يافت
تحليف بايدن زير سايه ترس
قفل كردن دولت با اهرم لوايح FATF
انتقاد از مسئولان مثبت است؛ نه نشانه بي اعتمادي
آنفلوآنزای فوق حاد به واحدهای صنعتی رسید
زنگ مدارس كم كم به گوش ميرسد
دلواپس دلواپسانیم!
دست از سر کشاورزان بردارید
متهمان اصلی نگاه به بیرون!
تبعات بینالمللی چهارشنبه سیاه آمریکا
مايک پمپئو و اتهامزني عليه ايران