روزنامه آفتاب یزد
1399/10/29
قطر بازیگری جاه طلب اما بیآزار!
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: بررسی تحولات خاورمیانه را باید از منتهی الیه دریای عمان و از زمان مرگ سلطان قابوس و پایان ماموریت یوسف بن علوی شروع کرد. سپس به نقش جدید امارات در منطقه پس از علنی شدن روابط با رژیم صهیونیستی پرداخت و در ادامه به جا به جاییهای مداوم دولت در کویت رسید. در کنار این موضوعات اما پایان ترامپ، بن سلمان و حکام سعودی را بهتک و تا انداخته تا فکری به حال وجهه لگد مال شده ی خود بردارند؛ خاشقجی را کشتن و به همسایگان و همپیمانان پشت کردن و لمیدن در آغوش آمریکای ترامپ ناگهان همه ی رویاهای ریاض را
برآشفته ساخت.
انصارالله یمن مصممتر از همیشه به دنبال خاتمه بخشیدن به اشغالگری عربستان و امارات است. همین هفته آنها برای تل آویو نیز خط و نشان کشیدند تا همگان متوجه شوند تروریستی اعلام شدن این گروه از سوی ترامپ آن هم به تحریک ریاض و چندکشور دیگر بهایی گزاف خواهد داشت.
عراق همچنان در آتش اختلافات و سوء مدیریتها میسوزد، ترکیه هنوز برای خرید اس ـ 400 دارد به ناتو جواب پس میدهد؛ طالبان و دولت دوپاره ی غنی ـ عبدالله گاهی به نعل میزنند و گاهی به میخ و ایران که این بار حرف آخر را همان اول زده است؛ رفع تمامی تحریمها یا پایان برجام!
در میانه ی این همه تغییر و تنش و تحول، این روزها قطر ـ حداقل در تیتر اخبار ـ بیشتر از همیشه دیده میشود:
= کرهایها برای آزادسازی نفتکش خود دست به دامان قطر میشوند
= دوحه میانجیگری بین آنکارا و ریاض را متقبل شده است
= تحلیلگران قطر را مناسبترین میانجی بین تهران و عربستان
میدانند
= عمران خان معتقد است قطر میتواند بسیاری از تنشهای منطقهای را آرامسازی کند
= طالبان همچنان در قطر خیمه زدهاند و...
این موارد در کنار هم نشانگر آن است که قطر میخواهد بازیگری پررنگتر و تاثیرگذارتر باشد؛ آن طور که محمدعلی بصیری استاد روابط بینالملل دانشگاه اصفهان میگوید:«قطر جاه طلبی بیآزار است» با محوریت قطر و تحلیل و بررسی تحولات خاورمیانه و آینده قطر در ژئوپلیتیک منطقه و جهان گفتگویی با این استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی انجام داده ایم.
> تغییر دیدگاه قطر به یک دهه قبل باز میگردد
محمدعلی بصیری به آفتاب یزد میگوید:«قطر حدود یک دهه ـ به خصوص از زمانی که امیر جدید جایگزین پدر شد ـ جاه طلبیها و بازیگری منطقهای را شروع کرده است و علی رغم اینکه از لحاظ منابع مالی قدرت، قدرت کوچک تلقی میشود و همین طور از لحاظ سرزمین، جمعیت، تکنولوژی و نیروی نظامی اما تلاش کرده که در خلال یک دهه ی گذشته با استفاده از عناصر معنوی قدرت خود را در بازیگری منطقه دخالت دهد و نقش ایفا کند، یعنی عملا با ایجاد شبکه الجزیره، نقش فعال در ورزشهای المپیک و درخواست میزبانی آن، حمل و نقل بینالمللی و دیپلماسی گسترده و فعالی که در دنیای عرب حتی قبل از تنش با عربستان داشت تقریبا توانسته چنین جایگاهی را در شورای همکاری خلیج فارس به عهده گیرد و نسبتا هم موفق بوده است.»
> ریاض نگران بازیگری پررنگ قطریها است
این استاد دانشگاه معتقد است:« یکی از علل تنشهایی که با عربستان پیدا کرده این است که عربستان از این بازیگری راضی نیست و خواهان این است که مجموعه شورای همکاری خلیج فارس با محوریت عربستان حرکت کنند. برای اینکه قطر هم سطح عربستان میخواهد بازیگری کند هم با اعضا میخواهد باشد هم با نیروهای مخالف اعضا از جمله با ایران، ترکیه، اخوان المسلمین ضد عربستان و حتی با جریانهای انقلابی که با سلفیها درگیرند از جمله تا حدودی طالبان و القاعده. »
وی ادامه میدهد:«رهبران قطر اساسا چنین نقشی را میخواهند و نشان دادند تقریبا این توانایی را هم دارند و برای این مسئله هزینه هم دادند و نمونههای آن هم میزبانی بوده که آنها در مذاکرات دوحه-افغانستان تا کنون پیش بردند. بعضا مذاکرات و واسطه گری بین اروپا و آمریکا و برخی کشورهای منطقه که اخیرا هم خود آنها مدعی شدند این واسطه گری را بین ترکیه و عربستان و ایران و عربستان و شاید ایران و کره بخواهند بازی کنند و این جایگاه را تا حدودی دیگر اعضا به قطر دادند و برای قطر اعتبار ایجاد کردند.»
> قطر همچنان بازیگر است نه بازیگردان!
محمدعلی بصیری تلویحا میگوید:« قطر همچنان در مرحله بازیگری است و هنوز به مرحله بازیگردانی وارد نشده است» و ادامه ی توضیحات خود را این گونه کامل میکند که:« چون خروجی جدی در نیاورده است. هنوز در حال بازیگری است و در حد همین سقف هم بیشتر خود را نشان نداده است. یعنی علی رغم میزبانی مذاکرات صلح افغانستان هنوز صلحی حاصل نشده که قطر مدعی شود ما باعث آن بودیم. همین طور با وجود واسطه گری بین اخوان و دولتهای طرفدارش با عربستان همچنان خروجی یک سازش و پیمان را نداده است حالا در مورد بحث ایران و عربستان و ترکیه و عربستان و ایران و کره هم باید منتظر بود یعنی قطر بیشتر بازیگری میکند تا بازیگردانی و تاکنون خروجی منطقهای که به اسم قطر تمام شود که فلان تنش یا بحران را مدیریت کرده است رخ نداده است.»
> عربستان مجبور است نقش جدید قطر را به رسمیت بشناسد
این تحلیلگر مسائل سیاسی در ادامه درباره اینکه عربستان نقش جدید قطر را به رسمت میشناسد یا خیر، اظهار میدارد: «این احتمال وجود دارد. چون عربستان در دوره محمد بن سلمان با سیاستهای افراطی و چرخش به سمت سیاستهای ترامپ و پمپئو و حتی اسرائیل و مقابله با جریانهای مقاومت در بحرین، یمن، سوریه
و عراق بخش عمدهای از دنیای عرب و جهان اسلام که با این مواضع افراطی موافق نبودند نگاه و عملکرد خود را نسبت به عربستان منفی کردند و عربستان به نوعی در انزوای این مجموعه قرار گرفته و احتمال میرود با آوردن قطر که مواضع معتدلتری در بحرانها نسبت به عربستان داشته و صراحتا از جریانهای افراطی حمایت نکرده یا به تعبیری دوگانه بازی میکرده شاید عربستان بخواهد هم شورای همکاری را به خاطر ضعف و شکافی که به دلیل سیاستهای او بروز کرده بازسازی کند و شاید هم بخواهد نقش تخریب شده خود را با همراه کردن قطر کنار رهبری شورا و بازیگری و جاهطلبی که دارد، ترمیم کند. خصوصا با رفتن ترامپ و پدیده ترامپیسم در آمریکا که آقای بایدن حتما با مواضع فعلی عربستان و متحدینش در منطقه در یمن و در مسائل ایران خیلی همراهی نخواهد کرد و عربستان نیاز دارد این سیاستها را تغییر دهد و یکی از گامهای مهم در این راه همراه کردن قطر با خود در شورای همکاری است.»
> میانجیگری امری مرسوم و همچنان موثر است
استاد روابط بینالملل دانشگاه اصفهان در پایان درباره قبول میانجیگری قطر از سوی ایران و ترکیه خاطرنشان میشود: «میانجیگری
یک مقوله قدیمی در روابط بینالملل است یعنی چیزی نیست که تعطیل شود اما ممکن است در تحولات جدید نقش میانجیگری
همانند گذشته نباشد. این مقولهای است قابل تامل ولی میانجگری حذف نشده و این گونه نیست که کارایی نداشته باشد. مثلا اختلاف میان صدام حسین و شاه مخلوع ایران بر سر اروند رود که با وساطت الجزایر به قرارداد الجزایر منجر شد بیشتر میزبانی و بازیگری الجزایر این نقش را ایفا کرد. امروز آن نقش تعطیل نشده ولی شاید به اندازه سابق آثار نداشته باشد اما همچنان بستر ساز، کاتالیزور و نزدیککننده دو طرف متخاصم به هم میتواند باشد و این را در بحرانهای مختلف داشتیم مثلا به غیر از قطر، عمان در این چهار دهه بین ایران و آمریکا نسبتا چنین نقش بازیگری را داشته و برجام عمدتا با واسطه گری عمان حاصل شد. سوئیس هم تا حدودی در برخی اختلافات ایران و آمریکا نقش داشت. قطر الان میخواهد چنین نقشی را بازی کند و میتواند در این حد بازیگری را داشته باشد اما بازیگر تام و کامل که بتواند همه مشکل را بین ترکیه و عربستان یا ایران و عربستان حل کند به نظر بعید میآید. دو طرف باید قبل از آن از طریق دیپلماسی رسانه، دیپلماسی عمومی، دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی مجازی نقاط اختلاف و تنشهای خود را کاهش دهند و بعد رسما اگر با میزبانی دوحه بخواهد شروع کند این نقش را همچنان دوحه میتواند داشته باشد.
> آیا قطر در منطقه جایگزین عمان میشود؟
بصیری معتقد است به صورت کاملاً نسبی ممکن است نقش عمان به قطر واگذار شود. وی میافزاید:« این که میگویم نسبتا زیرا و خصوصا بعد از خروج ترامپ از برجام آن نقشی که عمان و امارات در مباحث دیپلماسی، تجاری و حمل و نقل و باری ایران داشتند مقداری از آن را قطر در حال به عهده گرفتن است واعتماد ایران و ترکیه هم نسبت به قطر بیشتر از امارات و حتی عمان است.»
وی در خاتمه میگوید:«عمان با فوت سلطان قابوس از آن نقش سنتی دوست حداکثری و دشمن حداقلی که سیاست خارجی سلطان قابوس بود مقداری افول کرده و با احتیاط و محافظه کاری بیشتری سلطان جدید بازیگری میکند و به خاطر این افول، قطر میخواهد این خلا را پر کند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
درج قیمت املاک در سایتها؛ آری یا خیر؟
نگرانی برای جزیره
تشویق جوانان به ازدواج با هدیههای کوچک!
قطر بازیگری جاه طلب اما بیآزار!
باید ناز اصلاحطلبان را هم بکشند که در ۱۴۰۰ کاندیدا شوند
اگر ترامپ کیف هستهای را تحویل ندهد چه میشود؟
۱.۷ میلیون نفر از ۱۸ تا ۳۵سالهها بیکارند
سیکل ناامیدی، ترس و وحشت در بازار سرمایه!
کرونا؛ درد مشترکی که درمان میشود
مغالطه بر و بچههای شیکاگو
بدآموزی یک زیرنویس تبلیغاتی
در باره ازدواج جوانان