ادبیاتِ نیامدن

ادبیات ظریف در گفتگوی اخیرش ادبیات نیامدن بود. تصمیم نیکی هم است.وزیرخارجه، جزو وزرای موثر دولت روحانی است. اگر یک نقطه قوت را بخواهیم در کارنامه دولت تدبیروامید بیابیم حتما یکی از آنان حضور محمد جواد ظریف است.او نیز مثل هر انسان و سیاستمدار دیگری ضعف داشته و دارد اما به نسبت سایر وزرا عملکرد قابل قبولی داشته است.
اوج خروجی ظریف برجام بود؛ برجامی که گرفتار دیوانه ای به نام ترامپ شد. البت برجام فقط مشکلی به نام رئیس جمهور آمریکا نداشت، توافق هسته ای در داخل نیز کم دشمن نداشت. از همین رو نیز زمین خورد.می شد احتمال داد اگر حداقل در خارج از مرزها انتخابات آمریکا به گونه ای دیگر رقم می خورد و فی‌المثل هیلاری کلینتون پیروز می شد به این سادگی دسترنج ظریف به محاق نمی رفت.لگد های سهمگین ترامپ به برجام ،دشمنی با آن را در داخل سهل کرد زیرا مردمی که روزگاری برای توافق هسته ای
در میدان ونک تهران گرد هم جمع شده بودند و پایکوبی کردند به این نتیجه رسیدند از برجام هم کاری ساخته نیست!
عرضم را خلاصه کنم؛ظریف با تمام ضعف و قوت ها وزیری قابل احترام است.


راه و منش او در وزارت خارجه می تواند برای آیندگان درس آموز باشد.در دولت های بعدی اگر قرار باشد مجددا تفاهمی یا توافقی با غرب امضا شود، می شود سخنان و تجربیات ظریف را بارها و بارها مرور کرد تا مبادا راه رفته مجددا پیموده شود.برای مثال قبل از یک تفاهم داخلی نمی توان به تفاهم خارجی رسید.و یا یک وزیر آن هم وزیر خارجه نباید در جلسات خصوصی مثل کمیسیون های مجلس هرچه هست را روی دایره بریزد زیرا به سادگی درز پیدا می‌کند و
عاقبت کار فشار عصبی و ویلچر نشینی است! موارد دیگری هم وجود دارد که قابل عرض نیست اما محرز است. این نکات قید شد تا این جمله را بگویم که اگر حمل را بگذاریم بر این نکته که عزم ظریف برای نیامدن جزم است باید گفت او یکی از بهترین تصمیمات سیاسی خود را گرفته است.میدان 1400 میدان امثال ظریف نیست.در این میدان قرار است اجازه داده شود کسانی مثل ظریف بازیگر باشند.اگر نگاهی به مدعیان 1400 بیاندازید مشخص است که بناست چه شود .ظریف با برجام و بی برجام محترم است و حالا که بناست بازیچه سیاسی عده ای نشود چه بهتر و چه خوش تر.