از خودکفایی تا استقلال

سید محمد غرضی
سیاستمدار
پس‌ از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، استقلال به‌عنوان یکی از اهداف اصلی در دستورکار قرار گرفت و مردم نیز آن را دنبال کردند، استقلالی که در حوزه اقتصادی نیز معنا داشت. اما استقلال معنای متفاوتی با خودکفایی دارد. استقلال اقتصادی به این معناست که درتأمین نیازهای اساسی خود محتاج سایر کشورها نباشیم. اما خودکفایی دراقتصاد به شرایط بستگی دارد.
به‌عبارت دیگر تا زمانی که تجارت به سیاست آلوده نشود، مبادلات اقتصادی و تجاری با سایر کشورها برای تأمین برخی کالاها هیچ منع و بحثی ندارد. چه آنکه درگذشته و حال ایران با کشورهای بسیاری مراودات اقتصادی و تجاری داشته است و هیچ مشکلی نیز وجود نداشته است. اما زمانی که سیاست وارد جریان تجارت شده است، جریان خودکفایی بخصوص دربخش‌های استراتژیک نیز در عرصه اقتصادی رشد پیدا کرده است.


در تجارت صرف و به دور از سیاست، تنها خریدار و فروشنده براساس منافع اقتصادی تصمیم‌گیرهستند، اما در شرایطی که برخی از کشورها قصد دارند از تجارت و کالا به‌عنوان ابزار سیاسی استفاده کنند، نباید درمحصولات استراتژیکی مانند مواد غذایی نظیر گوشت، گندم و... نیازمند خارج باشیم و باید به سمت خودکفایی حرکت کنیم. درغیراین صورت تولید برخی از کالاها توجیه اقتصادی ندارد. برای مثال هم اکنون تولید خودرو در کشور هیچ منفعتی به همراه ندارد و هزینه بسیار زیادی برای کشور دارد. جدای از رانتی که این صنعت برای عده‌ای خاص دارد، برخی دلیل حمایت از این صنعت را اشتغالزایی آن می‌دانند و اعتقاد دارند برای حفظ اشتغال دراین صنعت باید هزینه‌های آن را پرداخت.
اما متأسفانه ازگذشته برخی از کشورها از تجارت و کالا به‌عنوان حربه سیاسی بهره برده‌اند و باعث شده‌اند تا منافع ملی ما درخطر قرار گیرد. در شرایط فعلی نیز مشاهده می‌کنیم که حتی کالایی مانند دارو و واکسن نیز رنگ و روی سیاسی به خود گرفته است و سیاست دراین بخش هم دخالت می‌کند.
بنابراین در مراودات تجاری با سایر کشورها منافع ملی کشور اولویت نخست است و هیچ گاه نباید منافع ملی را فراموش کرد.