ظلمی دیگر به مردم مظلوم

حال بورس بد است حال سهامداران بدتر! از دست دادن سرمایه از یکسو و اعتماد بی‌دلیل به اظهارات مسئولین باعث شده این ضرر بیشتر کام‌ها را تلخ کند.
زمان زیادی نگذشته است؛ همین چندماه پیش بود که حسن روحانی، رئیس جمهور تاکید کرد سرمایه‌گذاری در طلا و ارز غیر مفید و سرمایه‌گذاری در بورس مفید است. عین سخنان وی چنین بود: «با شرایطی که بورس دارد صندوق‌های ما می‌تواند فعال‌تر بشود. بخش دولتی به تدریج بعد از سرمایه‌گذاری و به ثمر رساندن باید کم کم کنار بروند و صاحب سهام باشند و این برای آینده فعالیت آنها ثمربخش‌تر است. با شرایطی که بورس نشان می‌دهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند.»
بسیاری به سخنان رئیس جمهور گوش فرا دادند و به قول او بخشی از زندگی خود را به بورس سپردند. اکنون چه شد؟ همان چیزی که امروز می‌بینیم.به نوعی خاطرات گزنده صندوق‌های مالی در حال زنده شدن است و روزی نیست که خبری از تجمع دیده و شنیده 
نشود.


به هرحال موضوع از دو حال خارج نیست. یا مسئولان سخن صوابی گفتند و یا خیر. اگر سپردن همه چیز به بورس اقدام درستی بوده پس چرا این بازار هر روز آب می‌رود و در پی آن سرمایه مردم کوچک و کوچک‌تر می‌شود. اگر هم از ابتدا آن سخن رئیس جمهور و باقی مسئولان غلط بوده چرا همان موقع اصلاحی و تکذیبی صورت نگرفت تا مردم به اشتباه نیفتند؟
نگاهی گذارا به روند بازار سهام از ابتدای سال تاکنون این شائبه را مطرح می‌کند که گویا دست‌هایی در کار بوده تا بورس تا جایی که می‌شد به سقف برسد و خیلی سریع نیز به کف برگردد. در حال حاضر شاخص سهام در شرایطی قرار گرفته که سال گذشته بود. اما به یکباره رشد شروع شد و در اوائل تابستان سال جاری به اوج خود رسید. پس از آن نیز دعوت‌ها و تشویق‌ها شروع و هر روز رکورد جدید ثبت می‌شد ولی بعد از فعل و انفعالاتی صف‌های فروش شکل گرفتند که حقوقی‌ها در راس آن بودند. یعنی گویی آن‌ها می‌دانستند که تاریخ مصرف بورس به پایان رسیده پس باید سود و اصل سرمایه را برداشت و فرار کرد! اما آیا مردم عادی نیز خبر داشتند؟ خیر.
در حال حاضر این مردم معمولی هستند که از قافله فروش عقب افتاده و دلخوش به وعده‌های بی سرانجام و بی سر و ته مسئولان هستند. این تجمعاتی هم که برگزار می‌شود از سر استیصال است. دست متضرران به جایی بند نیست. سرمایه دود شده و هیچ محکمه‌ای هم حاضر نیست کیفرخواستی برای باعث و بانی این شرایط تنظیم کند. رسانه‌ها هم هرچقدر بگویند گوش کسی بدهکار نیست. حداقل ای کاش رئیس جمهور با صراحت توضیح می‌داد اشتباه کرده و نباید آنگونه تبلیغ  می‌کرد که عده‌ای خانه و زندگی خود را نقد کنند و وارد بازار سرمایه شوند. به هرحال نرم جهانی آن است که هیچ دولتی، حاضر نیست سود در بازار سهام را تضمین کند.اما اینجا داستان فرق می‌کند!
به نظر می‌رسد آنان که برنامه‌ریزی کرده بودند برای سودهای کلان و جبران کسری‌ها اکنون کنار گود نشستند و مردم عادی کاسه چه کنم در دست دارند! از منظر هر ناظر منصفی آنچه در بورس رخ داده ظلم آشکار دیگری به مردم مظلوم ایران است. آیا کسی نیست تظلم‌خواهی کند؟
*حقوقدان