تجربه فیلم‌سازی در بحران کرونا

آرمان ملي: سي و هفتمين جشنواره فيلم کوتاه تهران (از يکم تا ششم بهمن) به دو شکل آنلاين و حضوري و در دو بخش ملي و بين‌الملل در پرديس سينمايي ايران مال آغاز به‌کار کرد. يکي از فيلم‌هاي کوتاه راه‌يافته به اين جشنواره، فيلم کوتاه «جلد» است که بايد پس از حضور در اين جشنواره، چند روز بعد در بخش فيلم کوتاه سي‌ونهمين جشنواره فيلم فجر، نيز اکران شود. فيلمي داستاني به کارگرداني و نويسندگي، احسان معجوني و تهيه‌کنند‌گي سپيده نوروزي، که در اين فيلم بازيگراني همچون سپهر تهرانچي، سمانه اسماعيلي، علي کرسي‌زر، اميد شوندي به ايفاي نقش مي‌پردازند. محوريت اين فيلم در ارتباط با تکنولوژي «موشن کپچر» در صنعت سينما است که بازيگران با تعدادي حسگر متصل به‌خود در مقابل پرده آبي قرار مي‌گيرند و با مادون قرمز و اقدامات رايانه‌اي، موجودي جديد را خلق مي‌کنند. اين نوع فيلمسازي در ايران کم رخ مي‌دهد و بيشتر در هاليوود کاربرد دارد، به اين دليل ايده فيلم کوتاه «جلد» مورد توجه قرار گرفته است. پيش از اين، معجوني چهار فيلم تجربي را ساخته است. فيلم‌هايي از قبيل فيلم کوتاه «p» که بهترين فيلم جشنواره «آبورن» يا «سينه وست» استراليا شد. فيلم‌هاي کوتاه «1881» و «زندگي زيباي من» از ديگر آثار وي است. اما حالا اين کارگردان جوان با «جلد» است، مي‌خواهد اولين اثر داستاني خود را به نمايش درآورد. در توضيحات بيشتري که «احسان معجوني» کارگردان و نويسنده اين فيلم به «آرمان ملي» داده، مي‌گويد: تکنولوژي موشن کپچر و شبيه‌سازي، براي من دغدغه‌اي شد تا از اين دريچه جذاب به جامعه نگاهي بيندازم. ايده فيلم بر روي اين تکنولوژي سوار است و اگر بخواهم خلاصه‌اي از داستان فيلم را بازگو کنم، بازيگر موشن کپچر که در استوديو مشغول انجام کاري است، سعي مي‌کند موجودي را خلق نمايد، ولي وقتي نسبت به آن ناتوان مي‌شود، در اين بين دنياي واقعي و مجازي دچار تحولي از جهان بيرون خواهد شد ولي خود دخالت چنداني در آن ندارد. در نهايت خود بازيگر نيز با اين اتفاق همراه مي‌شود. اتفاقي که استوديوها براي خلق کردن ايجاد مي‌کنند، هميشه جذاب است، اما مي‌توانند به همان ميزان دست اول و بکر نباشد. اينکه چقدر همه چيز بکر و دست‌اول است و آيا امروز چيزي هست که دست‌اولي خود را حفظ کرده باشد و براي مخاطب نو باشد؟ چقدر ماشين‌ها در فيلم مي‌تواند دخالت کند؟ بحث شبيه‌سازي براي من موضوع دست‌دوم بود و فيلم را با نگاهي ساختم که سعي کردم، تکرار گذشته نباشد.
شانس آورديم...
وي در پاسخ به اين سوال که با توجه به شيوع کرونا براي پروسه توليد، به مشکلي برنخورديد، مي‌افزايد: شانسي که تيم ما آورد، اين بود که بيستم بهمن سال 98، «جلد» را کليد زديم و اتمام کارهاي پس از توليد مصادف با تعطيلي‌ها به‌خاطر کرونا شد. براي صداگذاري، جلوه‌هاي ويژه، موسيقي، تدوين و همه کارهايي از اين قبيل، عجله نکرديم و خوشبختانه چند روز بعد از شروع ساخت فيلم، اعلام شد که کرونا در ايران جدي است و ما مشکلي در اين رابطه نداشتيم. البته اين تجربه جذابي از موضوعات سينماي داستاني براي من بود و قطعا در آينده به توليد فيلم بلند و داستاني فکر مي‌کنم. متاسفانه به دليل شيوع بيماري کرونا در يک سال گذشته، بيشتر مشغول نوشتن بودم تا روحيه‌ام را حفظ کنم. اين نوشتن‌ها، تاثير خودش را داشت و امروز منتظرم تا شرايط بهتر شود و پروژه‌هاي بعدي‌ام را آغاز کنم.
بلايي که کرونا به سر سينما و تئاتر آورد


معجوني در رابطه با مشکلاتي که کرونا براي سينما و سينماي تجربي و مستند به‌وجود آورد، نيز باور دارد که شيوع اين بيماري به هنر سينما، مخصوصا سينماي تجربي که بر مبناي تحقيق زنده و پژوهشي است، بيش از هر موضوع ديگري ضربه وارد کرد و در ادامه گفت: در هر شرايط فيلم‌هاي بلند ساخته مي‌شوند و جايي براي اکران از طريق پلتفرم‌ها و گيشه، مايحتاج خود را تامين مي‌کنند ولي در فيلم کوتاه و تجربي ما گيشه را نداريم. همان‌ اندازه که فکر مي‌کنم مکث و تاخيري که در زندگي همه مردم رخ داد، بر سينما نيز تاثيرگذار بود. متاسفانه بلاتکليفي بزرگي رخ داد و اين اتفاق شکنندگي هنر ما و زيرساخت‌هاي آن را نشان داد. همه مي‌جنگند تا در اين شرايط اقتصادي و کرونا خود را حفظ کنند. به نظر من جدا از سينما، آدم‌هايي از اين بحران صدمه ديدند که در مشاغل فني سينما و خدماتي مشغول به‌کار بودند و از نظر اقتصادي و درآمد، از اقشار ضعيف به حساب مي‌آمدند. به‌نظر من بيشتر از سينما حال آدم‌هاي سينما خراب است. وقتي به يکباره وارد بحراني شديم کسي نمي‌دانست چطور بايد با اين بحران برخورد شود و هنوز نيز بلاتکليف هستيم. البته تئاتر نيز از اين آسيب‌ها مستثنا نبود و تئاتر ضربه بيشتري خورد. براي عرضه فيلم پلتفرم‌هايي وجود دارد، ولي در مورد تئاتر حضور تماشاگران نقش 100 درصدي است و تئاتر به مخاطب نياز دارد. شايد يک نسل از جواناني که با انگيزه و اشتياق کار مي‌کردند، تحت تاثير شيوع اين بيماري قرار گرفتند.