بازی نخ نمای اصلاح‌طلبان در فاصله‌گذاری با دولت در آستانه انتخابات

سرویس سیاسی-
روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد روز گذشته در مطلبی با عنوان «دولت علیه اصلاح‌طلبان» نوشت: «مشاور رئیس‌جمهوری هم با رئیس‌دفتر هم‌داستان است. حسام‌الدین آشنا، مشاور رئیس‌جمهوری اگرچه به تند و تیزی محمود واعظی سخن نگفته اما در حمایت از جریان سیاسی متبوعش کم نگذاشته است. روز جمعه بود که رئیس‌دفتر رئیس‌جمهوری در گفت‌وگویی با خبرگزاری دولتی ایرنا، پس از یک هفته به اظهارات صادق خرازی در ششمین کنگره حزب ندای ایرانیان واکنش نشان داد و گفت که دبیرکل حزب اصلاح‌طلب ندا نه‌تنها در ستاد روحانی در سال ۹۲ هیچ نقشی نداشته، بلکه دلیل حمایت مجموعه اصلاح‌طلبان از حسن روحانی هم فاصله معنادار روحانی و عارف در نظرسنجی‌ها بوده است. واعظی که تا پیش از دولت روحانی تنها به عنوان یکی از نزدیکان سیاسی حسن روحانی شناخته می‌شد و نقشی هم در مرکز بررسی‌های استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت داشت، پس از روی کار آمدن دولت یازدهم ۴ سال وزارت را به کارنامه کاری‌اش افزود و حالا در مقام رئیس‌دفتر رئیس‌جمهوری و همراه با بسیاری از اعضای حزب اعتدال و توسعه، نقشه راه دولت را ترسیم می‌کند و به نظر می‌رسد در مسیر حمله به اصلاح‌طلبان و نادیده گرفتن و فراموشی نقش آنها نیز همراهانی هم دارد.»
گفتنی است اصلاح‌طلبان با علم به اینکه دولت دوم برای هر رئیس‌جمهوری، دولت حساب محسوب می‌شود؛ بعد از انتخابات ۹۶ و پیروزی دوباره حسن روحانی در رقابت انتخاباتی، هر یک سعی کردند به عناوین مختلف از دولت فاصله بگیرند. از این رو گاهی خود را میراث‌خوار بی‌موهبت عملکرد دولت روحانی خواندند و گاهی دیگر با اظهار پشیمانی و نگاه منتقدانه به دولت، سعی کردند خود را جدا از دولت نشان دهند. در سال‌های 97 و 98 هم پایان ماه عسل دولت و اصلاح‌طلبان اظهر من‌الشمس شد و سرعت عبور حامیان تکراری از دولت نیز بیشتر؛ چراکه هم ایده مرکزی پرطمطراق دولت یعنی برجام، ترامپیزه شده بود، هم دستان تدبیر دولت در مدیریت امور، خالی بودن‌شان عیان. از طرفی دیگر هم روزها به سرعت به انتخابات بعدی نزدیک می‌شود. از این رو ضرورت نگاه به سبد رأی، فرافکنی و عبور را بار دیگر به نسخه‌پیچی‌های تئوریسین‌های اصلاحات کشاند؛ سبد رأیی که روزی با تکرار و جو‌‌سازی‌هایی چون «مردم یادتان هست» و دیوارکشی خیابانی پر شده بود و امروز به آنجا رسیده که هیچ چیز برای مردم موهوم‌تر از درد جیب‌ها و سفره‌هایشان نیست.
منفعت‌طلبی جریانی، باعث شده این ایام آنها که روزی خود را تضمین دولت روحانی و حتی دندانه‌های کلیدش می‌خواندند، امروز رأی به حسن روحانی را تکدی‌گری سیاسی می‌دانند و فرمان تند کردن فضای سیاسی را صادر می‌کنند.


افزایش مشارکت مردم در گرو عمل به وعده‌هاست
 نه ارائه وعده‌های رنگارنگ
محمدرضا تابش، نماینده عضو فراکسیون امید مجلس دهم در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: «همه مردم باید احساس کنند که با حضور در انتخابات و رأی دادن به کاندیدای موردنظر خود می‌توانند به آرزوها و مقاصد زندگی خود برسند. اگر امکان حضور همه کاندیداهای جناح‌های سیاسی را در انتخابات بدهند، قطعاً مشارکت مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 افزایش پیدا می‌کند. هرچه دایره حضور کاندیداها در مجلس وسیع‌تر شود و مردم مشاهده کنند که کاندیدای موردنظر خود در انتخابات ریاست‌جمهوری مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفته، قطعاً حضور مردم در انتخابات افزایش پیدا می‌کند و مشارکت هم با حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات افزایش پیدا خواهد کرد».
رسیدگی به مطالبات و مشکلات مردم و مطالبه‌گری از دولت برای عمل به وعده‌ها، هیچ جایی در برنامه مدعیان اصلاحات ندارد.
این طیف در برهه انتخابات مشغول هراس‌افکنی و ترساندن مردم از سایه جنگ و ارائه‌های وعده‌های رنگارنگ- بدون پشتوانه اجرایی و عملیاتی- است و فردای انتخابات در صورت پیروزی، وعده‌ها را به فراموشی سپرده و با ادعاهایی همچون «اختیارات محدود» و...در پی شانه خالی کردن از رسیدگی به مطالبات مردم است.
برخلاف ادعای این فعال مدعی اصلاحات، افزایش مشارکت مردم در گرو عمل به وعده‌هاست، نه ارائه وعده‌های رنگارنگ و اجرای نمایش انتخاباتی.
دروغ برخورد FATF با پولشویی و تأمین مالی تروریسم
روزنامه دولتی ایران دیروز طی گفت‌وگویی آورده است: «در حال حاضر تکنیک‌های جدیدی در جهان برای جلوگیری از پولشویی اجرا می‌شود و در سوی دیگر گروه‌های تروریستی مانند طالبان و داعش منابع مالی داشتند و کم‌کم به صرافت افتادند که خودشان تجارت مواد‌مخدر را انجام دهند؛ با بررسی ۲۰ سال گذشته پیداست که این گروه‌ها بواسطه قدرتی که داشتند چتر حمایتی برای گروه‌هایی می‌شدند که در ترانزیت مواد مخدر فعالیت داشتند بدون اینکه دولت‌ها بتوانند برخوردی داشته باشند؛ در ازای این کار، گروه‌های تروریستی از گروه مواد مخدر پول می‌گرفتند. کم‌کم این گروه‌ها یکی شدند با این توضیح که گروه تروریستی اقدام به تولید، کشت و ترانزیت کردند؛ اینجاست که مفهوم جدیدی به نام نارکو تروریسم ایجاد می‌شود که ترجمه آن تروریست مخدری است. نکته دیگر آنکه موضوع تکنیک‌های مقابله با پولشویی بنیان‌های مالی این گروه‌ها را هدف قرار می‌دهد تا نتوانند پول‌هایی را که از این طریق به دست می‌آید ترانزیت کنند. به همین دلیل هم گروه‌های FATF و کنوانسیون پالرمو تلاش می‌کنند اجازه ندهند این گروه‌ها از طریق شبکه‌های بانکی بین‌المللی فعالیت داشته باشند. آخرین آمار مربوط به پولشویی ۴۲۶ میلیارد دلار تا ۶۵۲ میلیارد دلار است که احتمالاً به رقم ۶۵۲ میلیارد دلار نزدیک‌تر باشد، اما آمار پولشویی مواد مخدر در سطح جهان رقمی در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار است که از سال ۲۰۱۴ به روز نشده است.»
ادعای برخورد FATF و پالرمو با پولشویی و اقدامات مالی و تأمین گروه‌های تروریستی در شرایطی است که بزرگ‌ترین حامیان تروریسم، عضو FATF هستند و داعش و دیگر گروه‌های خون آشام تروریستی از سایه حمایتی کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) برخوردارند. گروهک تروریستی الاحوازیه پس از حمله خونین وحشیانه به رژه اهواز، از پایتخت‌های غربی با شبکه‌هایی که تأمین مالی آنها با آل‌سعود است، مصاحبه کردند و مسئولیت این جنایت را قبول کردند.
مطلب دیگر اینکه، با وجود اینکه آمریکا و اروپا عضو FATF هستند 76 درصد پولشویی‌های دنیا در همین کشورها انجام می‌شود. اسناد منتشر شده از سوی دو مرکز بوزفیدنیوز و کنسرسیوم بین‌المللی تحقیقات خبرنگاران نشان می‌دهد FATF چشم خود را بر پولشویی‌های کلان در آمریکا و اروپا بسته است. بزرگ‌ترین حامیان تروریسم در دنیا، عضو FATF هستند.
با آمدن بایدن، وضعیت اقتصاد ایران بهبود خواهد یافت!
روزنامه ابتکار در مطلبی نوشت: «باید گفت با رفتن ترامپ و آمدن بایدن انتظار برای افزایش تحریم‌ها نیست، چراکه ما می‌بینیم به محض شروع کار بایدن ممنوعیت سفر برخی از کشورها به آمریکا لغو شد. بنابراین انتظار می‌رود نه تنها تحریم‌ها بیشتر نشود بلکه روزبه‌روز از فشارها کاسته شود و در این شرایط حتماً وضعیت اقتصاد ایران بهبود خواهد یافت.»
خوش‌خیالی مدعیان اصلاحات به بایدن در حالی است که بخش قابل توجهی از تحریم‌ها در دولت دموکرات‌ها پایه‌گذاری شد. از سویی بایدن و تیمش طی روزهای گذشته، به ضرورت استفاده از تحریم‌ها علیه ایران تاکید کرده‌اند.
رؤیاپردازی اصلاح‌طلبان در دیپلماسی
روزنامه شرق در ستون سرمقاله شماره دیروز خود نوشتاری را در مورد سیاست آمریکا در دوره بایدن منتشر کرد.
در این نوشتار آمده است: «دولت جو بایدن با چند جریان توفانی شدید روبه‌رو است که مهم‌ترین آنها از این قرار هستند: بازگشت به سیاست چندجانبه‌گرایی و پیمان‌های همکاری بین‌المللی مانند معاهدات ناتو، سازمان بهداشت جهانی، سازمان یونسکو، پیمان‌نامه اقلیمی پاریس برای کنترل کیفی محیط‌زیست، کدورت‌زدایی از اروپا و روسیه و چین، پیمان کاهش تسلیحات هسته‌ای بین آمریکا و روسیه و گسترش همکاری با کشورهای دیگر، به‌ویژه با خاورمیانه، اما نه برمبنای گسترش سلطه آمریکا [!!] بلکه با تمایل به تقویت دوستی و همکاری برپایه احترام متقابل. در این زمینه، بایدن باید رابطه آمریکا با ایران را به سطح احترام متقابل برساند»[!!]
تبدیل آمریکای «سلطه جو» به آمریکای متمایل به «دوستی و همکاری» بیشتر از آنکه یک فرضیه برخواسته از گزاره‌های واقعی باشد به یک رؤیاپردازی شبیه است. یا این موضوع که «بایدن باید رابطه آمریکا با ایران را به سطح احترام متقابل برساند» نیز از همان روحیه رویاپردازانه اصلاح‌طلبان نشات می‌گیرد.
کسب معرفت نسبت به هر پدیده یا هر چیزی اگر بر بستری از حقایق تحریف نشده بنا گردد به رهیافت و شناخت دقیق و درست منجر می‌شود و اگر چنین نباشد به عدم شناختی منتهی خواهد شد که نتایج آن گاهی می‌تواند تا نسل‌های متمادی ادامه یابد.
شناخت دقیق از آمریکا در نزد یک استاد شهیر آمریکایی به نام «نوام چامسکی» به انتشار کتابی به نام «سلطه جویی‌های یک امپراتوری» منجر می‌شود که در آن به جنایات سلطه جویانه آمریکا در طول چند قرن پرداخته شده و اگر شناخت چنین نباشد به نگاهی از قبیل آنچه اصلاح‌طلبان به آن گرفتار هستند خواهد رسید.
اساساً آمریکایی که براساس قتل، غارت، اشغالگری و سلطه‌جویی بنا شده است هیچ‌گاه از ماهیت خود برنخواهد گشت. مجسمه آزادی آمریکا بر روی اجساد هزاران سرخ‌پوستی بنا شده که صاحبان اصلی آن سرزمین بودند و انگلیسی‌های مهاجر هنگام ورود به این قاره با آنها به نبرد مشغول شدند.