بایدن شاید خواهان حذف بن سلمان شود!


آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: یک کارشناس روابط بین‌الملل به آفتاب یزد می‌گوید: «چندان بعید نیست که بایدن خواهان نزدیک شدن به شاهزاده‌های مغضوب باشد؛ شاهزاده‌هایی نظیر بن نایف!» محمد علی بصیری استاد دانشگاه اصفهان بر این عقیده است که بازی‌های دوگانه با برخی متحدان و هم پیمانان آمریکا در بین دموکرات‌ها تازگی ندارد و اضافه می‌کند:«روسیه هرگز در زمینی که می‌داند آمریکایی‌ها روی آن نگاه حیثیتی دارند بازی نخواهد کرد اما روسیه شاید بیرون از این زمین و قبل از ورود با مقامات کاخ سفید به نتایجی برسد که جهان را شوکه کند!»
> سفر وزیر خارجه عربستان به مسکو؛ پیام‌های منطقه‌ای آن چیست؟
سه روز پیش از روی کار آمدن رسمی جو بایدن، سرگئی لاوروف و فیصل بن فرحان در مسکو وارد بحث و گفتگو‌هایی می‌شوند که می‌تواند پیام‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای داشته باشد:
= مسکو و ریاض به طور فعال در حال همکاری در زمینه‌هایی مانند فضا و انرژی هسته‌ای هستند


= روسیه همچنین به مذاکرات در حال انجام در مورد برگزاری مرحله سوم آزمایشات بالینی واکسن اسپوتنیک وی در پادشاهی عربستان و بومی‌سازی تولید آن توجه دارد
= مسکو از سفر قریب الوقوع «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به روسیه خبر داده است
= مسکو بارها تلاش کرده است بانی گفتگو میان ایران و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس باشد
= طرح امنیت گروهی خلیج فارس که از سوی روسیه دو سال پیش به سازمان ملل ارائه شده است بر مشارکت همه کشورهای منطقه در تامین امنیت آن تاکید دارد و پنج عضو دائمی شورای امنیت و برخی سازمان‌های بین‌المللی ازجمله سازمان ملل می‌توانند در آن به عنوان ناظر حضور داشته باشند.
= سفر بن فرحان به مسکو در آستانه خروج ترامپ از کاخ سفید، نشان‌دهنده نگرانی ریاض از آمریکای بدون ترامپ و به عبارت بهتر نگرانی از روی کارآمدن جو بایدن است که در سخنرانی انتخاباتی خود همزمان با سالگرد ترور جمال خاشقچی، علیه عربستان سخنانی را مطرح کرد.
> سفری که حساس و بی‌اهمیت است!
آفتاب یزد در گفتگو با محمدعلی بصیری، ابعاد مختلف رویکرد جدید عربستان در دوران حضور جوبایدن در کاخ سفید و نیز نقش روسیه در این زمینه را بررسی کرده است. این روزها به نظر می‌رسد دستگاه دیپلماسی عربستان دچار سرگیجه شده است، فیصل بن فرحان پای پله ی هواپیمایی که او را به مسکو خواهد برد به خبرنگاران می‌گوید: «روابط عربستان با آمریکای بایدن به همان قوت رابطه با آمریکای ترامپ خواهد بود.» از بصیری استاد دانشگاه اصفهان می‌پرسیم؛ سفر فرحان به مسکو تا چه اندازه می‌تواند حساس
و مهم باشد؟
این تحلیلگر مسائل بین‌المللی می‌گوید: این سفر هم می‌تواند حساس باشد هم نه. از این بعد می‌تواند حساس باشد که دموکرات‌ها در سیاست خارجه آمریکا نشان داده‌اند وقتی که با آن شعارهای دموکراسی و حقوق بشر روی کار می‌آیند و با قدرت نرمی که در سیاست خارجی دارند- برعکس جمهوری خواهان که روی شعارهای فروش اسلحه، کسب بازار و منابع نفتی مانور می‌دهند و با قدرت سخت عمل می‌کنند- چرخش‌هایی در سیاست خارجه شان نسبت به بعضی از دولت‌های متحد یا مناطق داشته‌اند و آن متحد یا دوست را تنها گذاشته‌اند و مسبب بسیاری از اتفاقات سیاسی در آن مناطق بودند. نمونه افهم آن روی کار آمدن آقای جیمی کارتر سال 56 ـ 57 در ایران است که با شعار گشایش‌های سیاسی، آزاد‌سازی زندانیان و دفاع از حقوق بشر عملا محمدرضا پهلوی را در تنگنایی قرار می‌دهد که خواسته یا ناخواسته نظام پهلوی که متحد استراتژیک آن‌ها است با انقلاب اسلامی سقوط می‌کند و مسئله‌ای که شاید نمی‌خواستند رخ می‌دهد.
> ریاض از سابقه ی دموکرات‌ها در سیاست خارجه هراس دارد
وی ادامه می‌دهد: از این بُعد ممکن است آمدن آقای بایدن با این سابقه ی دموکرات‌ها که در گذشته نشان داده شده چرخشی نسبت به عربستان یا دولت‌های دیگر منطقه‌ای در سیاست خارجه آنها رخ دهد واینها تنها گذاشته شوند و دچار تحولات درونی از درون شوند. عملکرد گذشته دموکرات‌ها سبب شده که عربستان چنین حرکتی را به سمت نه تنها روسیه بلکه قبل از آن به سمت چین هم داشته یعنی حجم مبادلاتی که بین چین و عربستان یا حتی سرمایه گذاری‌هایی که چین در حوزه‌های نظامی و غیر نظامی در همین چند سال اخیر در عربستان داشته بسیار قابل تامل است که نشان می‌دهد دستگاه سلطنت عربستان این احتیاط‌ها را در نظر می‌گیرد که اگر زمانی آمریکایی‌ها بخواهند آنها را تنها گذارند بی‌پشت و پناه نشوند چون دولتی است دارای سیاست خارجه تقریبا طبیعی و از لحاظ قوام نظامی و امنیتی وابسته و ضعیف می‌باشد. از بُعد دیگر شخصیتی که به مسکو اعزام کردند و یک چنین توان و ماموریتی به او داده شده باید منتظر روابط بعدی سعودی با روسیه بود که اگر توافق و پیمانی یا هیئت‌های مکملی در این مسیر رفت و آمد کنند فرضیه اول را اثبات می‌کند. اگر در همین حد بماند شاید فرضیه اول ضعیف باشد.
> چرخش دموکرات‌ها گاهی منجر به تغییر نظام
در برخی کشورها شده است
استاد روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان می‌گوید: دموکرات‌ها همان‌طورکه اشاره کردم این کارها را در گذشته کرده‌اند و این حرکات را در قبال ایران، مصر و یمن و حتی در قبال تونس نیز دیدیم که دست از حمایت آن چنانی برداشتند و دلیلش هم این است که آنها، آن پارادوکس و تضادی که سیاست خارجه شان همیشه مورد انتقاد شدید است که شعارشان همیشه دفاع از دموکراسی و حقوق بشر است و در مواردی متحدینی که ناقض گسترده دموکراسی و حقوق بشرند چشم بسته با آنها ارتباط دارند را رها کرده‌اند که در مورد جمهوری خواهان این انتقاد کمتر است.
> برای آمریکا بحرین و امارات از عربستان مهم‌تر اند
بصیری اظهار می‌دارد: این‌ها برای تعدیل این دولت‌ها این حرکات را انجام می‌دهند و بسیاری اوقات نتیجه آن تغییر آن نظام و رژیم است به امید آنکه آن نظام و رژیم، متعادل تر، دموکرات‌تر و حقوق بشر را اجرا کننده‌تر روی کار آید. امروز هم ممکن است دموکرات‌ها چنین وضعی رقم زنند چون عربستان علی رغم منافع استراتژیک و به تعبیر آقای ترامپ گاو شیردهی است اما به لحاظ ساختار، وجهه و پرستیژ برای آمریکایی‌ها نقطه تحقیر است. تحولاتی که امروز در برخی از نقاط منطقه رخ داده و آمریکا روی آنها سرمایه‌گذاری نظامی بیشتری کرده که اخیرا هم کاخ سفید این را اشاره کرد که «استراتژی ترین» متحدین آمریکا فعلا در منطقه امارات و بحرین هستند و نه عربستان! حالا قطر هم تا حدودی این بازیگری را قصد دارد انجام دهد. بنابراین سرمایه‌گذاری‌هایی که اینها در این حاشیه انجام دادند ممکن است این ترقی را نشان دهد که برای تغییرات در درون دستگاه عربستان و تضعیف شدن دولت عربستان برای رفع این انتقاد از آنها بتواند رخ دهد از طرف دیگر هم با توجه به تحولاتی که در عراق شده یا با توجه به مذاکراتی که آقای بایدن بخواهد با ایران انجام دهد این بازیگری را ممکن است در منطقه رقم زند که افراطی‌گری که جبهه عربستان انجام می‌دهد باید افول کند و بتواند آمریکا با دیگر بازیگران از جمله ایران و دولت‌های آینده عراق، سوریه و یمن تعامل سازنده‌تری انجام دهد و تا عربستان افراطی با این حمایت‌های افراطی‌گری که از جریان‌های سلفی-تکفیری می‌کند و سرکوب‌هایی که انجام می‌دهد مانعی بزرگ برای سیاست‌های آمریکا علی رغم اینکه به نظر می‌آید متحد استراتژیک آمریکا است، می‌باشد.
> ترجیح بایدن شاید بن نایف باشد نه بن سلمان
محمد علی بصیری در پاسخ به این پرسش آفتاب یزد که مجموعه ی این تغییرات آیا می‌تواند به حذف بن سلمان منتهی شود؟ می‌گوید: این احتمال وجود دارد چون الان با آمدن آقای باید بن سلمان بسیار وحشت کرده و حرکت‌های مقدماتی کرده و زد و بندهایی می‌کند که حمایت‌هایی داشته باشد. رفتارهایی که با اسرائیلی‌ها و با بدنه جمهوری خواهان داشته این سیگنال را حس کرده که آقای بایدن ممکن است به سمت شاهزاده‌های رقیبی که سرکوب کردند از جمله آقای بن نایف که در حصر است و بخشی از آمریکایی‌ها پشت آن هستند از جمله آقای بایدن این حرکت رخ دهد و بن سلمان تغییر کند و شاهزاده‌های معتدل‌تر که آن تغییرات مورد نظر دموکرات‌ها را در سیاست داخلی و خارجی بهتر پیش می‌برند ممکن است
روی‌کار آورد.
> جایگاه روسیه در ژئوپلیتیک جدید منطقه!
بصیری در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه ممکن است روسیه جایگزین آمریکا در برخی مناطق خاورمیانه شود، خاطرنشان می‌کند: به هر جهت چیزی که بعد از جنگ جهانی دوم و نظم نوین آن در کنفرانس یالتا یا به تعبیری کنفرانس تقسیم کره زمین بین فاتحین جنگ جهانی دوم بوده تا الان علی رغم فروپاشی شوروی و شکل‌گیری فدراسیون روسیه، بین دولت‌ها این تقسیم مناطق و دولت‌های تحت سلطه یا تحت نفوذ یا میدان‌های شکار رعایت شده و جاهایی که مربوط به روسیه بوده، حتی به درگیری نظامی هم کشیده می‌شده که اگر رقیب می‌خواسته به این حوزه نزدیک شود روسیه با تمام توان برخورد نظامی می‌کرده مثل مسئله افغانستان یا در بحران گرجستان و قفقاز و آسیای میانه.
استاد روابط بین‌الملل دانشگاه اصفهان ادامه می‌دهد: در مناطق خاورمیانه و آفریقا هم این وضعیت هم چنان حفظ شده و اگر این چند رقیب حوزه‌های سنتی را بخواهند به آن ورود و خروج کنند هزینه‌های سنگینی را به آن دولت‌ها وارد می‌کنند همان طور که در افغانستان، عراق، یمن، لیبی و آخرین مورد در سوریه حوزه‌های نفوذ شوروی سابق بودند. ضعف شوروی و خروج از آن، این‌ها را به یک زمین سوخته تبدیل کرده و رقیب هم آن چنان نتوانسته برای همیشه در آن مستقر شود.
> افغانستان دستاوردی برای غرب نداشت
بصیری معتقد است: علی رغم حضور ده ساله ناتو در افغانستان دستاوردی که غربی‌ها در افغانستان انتظار داشتند نتوانستند به‌دست آورند و همین طور در جنگ عراق. این وضعیت هم چنان
حفظ شده یعنی به صورت توافق ضمنی این حوزه‌ها بین قدرت‌ها هنوز وجود دارد از جمله ایران هم که منطقه نفوذ آنگلوساکسون‌ها بوده و با تنش‌هایی که بعد انقلاب رخ داده خود را کنار کشیده، ادامه محاصره ایران، تحمیل جنگ و فشارها، همان سیاستی که این حوزه نفوذ از منطقه غربی‌ها نگذارند خارج شود و به دست روسیه یا چین افتد. مگر اینکه جنگ جهانی دیگری داشته باشیم و چینش جدید نظم نوین، سازمان‌های بین‌المللی جدید، کنوانسیون‌ها و پیمان نامه‌های جدید رخ دهد. اما الان که چنین چیزی رخ نداده یک جنگ نیابتی و رقابت با واسطه‌ای در این حوزه‌های تحت نفوذ بین قدرت‌ها وجود دارد و عربستان هم در همین چارچوب قابل تغییر است که به راحتی از حوزه آمریکایی‌ها و غربی‌ها خارج نخواهدشد مگر بازیگری‌های محدودی برای تغییراتی که آنها اجازه دهند در این کشور رخ دهد.
> شاید آمریکا بخواهد در برخی مناطق جای خود را به روسیه بدهد
محمد علی بصیری ابراز می‌دارد ممکن است آمریکایی‌ها درنظر داشته باشند تا از برخی مناطق خارج شده و آن را به روسیه
واگذار کنند.
وی تاکید می‌کند: انگلیس هم بعد از دهه 50 ضعیف شد و از بسیاری از مستعمرات که نمی‌توانست اداره کند خروج کرد از جمله خلیج فارس و شرق مدیترانه که جایگزین آن آمریکا که متحد استراتژیکش است گردید و همچنان هم پشت آمریکا حضور دارد. این احتمال است که اگر چنین افولی رخ دهد مثل افول شوروی در مناطق نفوذ آمریکا و تحت سلطه از هم پاشیدگی یا بحران‌های بی‌ثباتی رخ دهد و قدرت‌های رقیب بخواهند در آنجا حضور پیدا کنند و دچار سقوط نظام‌ها و جنگ‌های بلند مدت شود. افول شوروی به همین مسائل دامن زد که دولت‌های متحد او در آفریقا و آسیا به چنین سرنوشت‌هایی دچار شدند و رقبا می‌خواستند این حوزه‌ها را پر کنند که همچنان هم این درگیری‌ها استمرار پیدا کرده و روسیه امروز با احیا خود دوباره در این حوزه‌ها به صورت مستمر و غیر مستقیم بازیگری خود را شروع کرده چنین وضعیتی هم امکان دارد در آمریکا رخ دهد و این بی‌ثباتی را آمریکا در مناطق تحت نفوذش شاهد باشد.