اخبار ویژه

دودوزه‌بازی یکی از سران فتنه به‌خاطر ترس از خشم مردم
خواهرزاده یکی از سران فتنه می‌گوید که او نامزد انتخابات نمی‌شود(!)
به گزارش ایلنا، محمد صدوقی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «دیروز سید محمد خاتمی به من گفتند: «کاندیدای ریاست‌جمهوری نمی‌شوم؛ چرا که سرمایه‌ام اعتماد مردم است و وقتی چنین چیزی ممکن نیست، نباید با امید و اعتماد مردم بازی کرد.» او مثل همیشه دوست دارد فضایی به‌وجود بیاید که مردم بتوانند انتخاب واقعی و پرشور که نمایندگان همه تفکرات در آن باشند و جمهوریت جلوه پررنگ داشته باشد برگزار شود. امکان حضور حداکثری مردم که همیشه خواست رهبری بوده است در انتخابات 1400 می‌تواند میدان را از تندروها باز ستاند.»
اظهارات خواهرزاده خاتمی در حالی است که وی حتی شهامت و صداقت نداشته به خاطر خیانت‌های مرتکب شده در انتخابات سال 88، از مردم و نظام به خاطر دروغ تقلب و تحمیل خسارت‌های عدیده عذرخواهی کند. خاتمی همچنین حاضر نیست از مردم به خاطر خلاف وعده‌ها  خسارت‌هایی که دولت مورد حمایت او به مردم وارد کرد، عذر بخواهد، ضمن اینکه چندبار گفته این‌بار اگر دعوت کنم به کسی رای بدهید، مردم گوش نمی‌کنند.


با این وجود، خبرهای نشریات اصلاح‌طلب حاکی از این است که خاتمی به همراه برخی افراطیون، درصدد فاصله‌گذاری با دولت روحانی و حمایت از نامزدی اصلاح‌طلب در انتخابات 1400 است. بنابراین باید پرسید اگر او مدعی است رئيس‌جمهور قادر نیست وعده‌هایش به مردم را عملی کند و به همین دلیل نامزد نمی‌شود، پس چرا برای راه‌اندازی تشکیلات انتخاباتی جدید (موسوم به نهاد اجماع‌ساز) فعالیت می‌کند؟ او چرا این کار را بدون ارائه گزارش «شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان» و علت فروپاشی آن انجام می‌دهد؟ و اصلا آیا هدفشان، حضور در انتخابات است، یا تدارک خیانتی مشابه آنچه سال 88 مرتکب شدند؟!محبوبیت روحانی به زیر 7 درصد رسیده است
سخنگوی ستاد عارف گفت: رئیس دفتر روحانی، دانش کافی در سیاست داخلی ندارد و محبوبیت روحانی به کمتر از 7 درصد رسیده است.
حسن رسولی در گفت‌وگو با خبرنگار «فردا» در واکنش به اظهارات اخیر محمود واعظی گفت: آقای واعظی در سیاست خارجی تخصص دارند اما در عرصه سیاست داخلی فاقد پیشینه عمیق، اطلاعات و دانش کافی هستند.
وی اظهار کرد: نوع اظهارنظرات ایشان از ابتدای تصدی ریاست دفتر آقای رئیس‌جمهور در حوزه سیاست داخلی، به دلیل عمیق نبودن مبانی و پشتوانه‌های عینی و دقیق این موضع‌گیری‌ها نتیجه‌ای جز کاهش محبوبیت آقای دکتر روحانی نداشته است.
رسولی افزود: آقای روحانی که در سال 96 بر اساس نظرسنجی‌ها مورد حمایت 76 درصد مصاحبه‌شوندگان بود، امروز به کمتر از 7 درصد تنزل پیدا کرده است.
وی یادآور شد: برداشت من این است که حضور افرادی مثل آقای دکتر واعظی و همفکران‌شان در دولت و نوع برخوردی که با افکار عمومی و به ویژه با سازمان و بدنه رأی آقای دکتر روحانی در هر دو مرحله انتخابات داشته‌اند در کسب این موفقیت منفی موقعیت و نقش بی‌نظیری است.
قائم مقام و سخنگوی ستاد محمدرضا عارف در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 گفت: درباره وقایع و رویدادهای سال 92 به زودی آقای دکتر توفیقی رئیس ستاد آقای دکتر عارف در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم یا شخص من روشنگری‌هایی خواهیم داشت.
اظهارات رسولی درباره افول شدید مقبولیت روحانی در میان مردم در حالی است که پیش از این علی صوفی رئیس شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان هم تصریح کرده بود محبوبیت روحانی به زیر 10 درصد رسیده است.
واعظی اخیراً در پاسخ سخنان «صادق خرازی و هم‌طیفانش علیه نامزد اجاره‌ای (روحانی)، از اصلاح‌طلبان خواست به یاد بیاورند که قبل از ریاست روحانی در چه وضعیتی بودند و چگونه در دولت او به پست‌های مختلف رسیدند.از کدام روسیاهی حرف می‌زنید آقای جهانگیری؟!
معاون اول رئیس‌جمهور در حالی به منتقدان گفت زمستان می‌رسد و روسیاهی برای شما می‌ماند، که او و برخی همکارانش در دولت، کارنامه ناشایستی را به جای گذاشته است.
وطن امروز در گزارشی نوشت: اسحاق جهانگیری اخیراً گفت من روزها و هفته‌های خوشی را برای آینده کشور پیش‌بینی می‌کنم. زمستان تمام شد و روسیاهی ماند برای کسانی که به جای کمک به دولت سعی کردند با زبان و اقدامات‌شان چوب لای چرخ بگذارند. درست در شرایطی که مردم ایران ناکارآمدی و سیاست‌های غلط اقتصادی را با گوشت و پوست و استخوان خود لمس می‌کنند، معاون‌اول رئیس‌جمهور به جای پاسخگویی پیرامون عملکرد دولتمردان باز هم از دشمنانی فرضی سخن به میان می‌آورد که می‌خواسته‌اند چوب لای چرخ دولت بگذارند.
 جهانگیری چه از این جهت که در 7 سال گذشته معاون اول رئیس‌جمهور بوده و در قضایای مهمی از جمله ارز 4200 تومانی نقش محوری ایفا کرده و چه از آن جهت که سال 96 در جایگاه نامزد پوششی به حمایت همه‌جانبه از سیاست‌های دولت پرداخت و مردم را برای رای مجدد به روحانی ترغیب کرد، باید بیش از سایر چهره‌های دولتی پاسخگو باشد.  جهانگیری در حالی آذرماه سال جاری اعتراف کرده بود «ایران منفعت قابل توجهی از اجرای برجام نبرده است» که پیش از این در تبلیغات انتخاباتی سال96 گفته بود: «امروز دیگر کسی راجع به تورم و گرانی حرف نمی‌زند، نمی‌گوید دولت را به ما بدهید تا تورم را مهار کنیم، چون کاری شد کارستان! رئیس‌جمهور خودش وقت گذاشت. رونق شروع شده است، فضای بین‌المللی مثبت شده و ما به همه اهداف‌مان در برجام رسیدیم، دنیا عاشق کار کردن با ایران شده است!» او در دومین مناظره انتخاباتی گفته بود: «مردم یادتان هست وضعیت اقتصاد چگونه بود، دارو پیدا نمی‌شد، کره، پنیر و شیر خشک پیدا نمی‌شد. سیلوهای گندم خالی بود؟ یادتان هست برخی شب‌ها در صف بانک‌ها می‌خوابیدید تا صبح چند سکه بخرید؟ او در مناظره سوم انتخاباتی نیز ادعا کرده بود: «یادتان هست لحظه‌ای قیمت ارز و کالا عوض می‌شد؟». منابع را به سمت تولید بردیم، فضایی درست کردیم که با بین‌الملل می‌شود کار کرد، می‌شود سرمایه‌گذاری جذب کرد.
در طول سال‌های گذشته هیچ تصمیم بزرگ اقتصادی در کشور گرفته نشده به غیر از اینکه معاون اول در آن تاثیرگذار باشد. بر همه روشن است اسحاق جهانگیری بازوی هماهنگ‌کننده اقتصادی دولت‌های یازدهم و دوازدهم بوده و اساسا کلان‌تصویر دولت نسبت به مسائل اقتصادی هم متاثر از نگاه جهانگیری است. از این رو شرایط کنونی اقتصاد کشور را می‌توان کارنامه‌ای از مدیریت و تصمیم‌های وی دانست؛ کارنامه‌ای که نشانگر مردودی تمام و کمال دولت و جهانگیری است. فارغ از تاثیرات غیرمستقیم اسحاق جهانگیری در پیدایش شرایط کنونی، در برخی سیاست‌های اشتباه به قدری نقش جهانگیری مشهود است که نام وی بر آن نهاده شده است. «دلار جهانگیری» ترکیبی است که هیچ‌گاه از خاطره مردم پاک نخواهد شد؛ نمونه‌ای تمام و کمال از تصمیمی اشتباه که هزینه آن از سبد معیشتی مردم پرداخت شد. سیاست ارز 4200 تومانی 2 هدف کلی داشت؛ اول اینکه قیمت ارز را در بازار آزاد کنترل کند و دومین هدف ممانعت از افزایش قیمت کالاهای وارداتی بود؛ اهدافی که هیچ‌گاه محقق نشد. رشد 77 درصدی تورم ظرف 2 سال پس از اجرای این سیاست به علاوه قرار گرفتن دلار در کانال 30 هزار تومانی در بازار آزاد و 4/8 میلیارد دلاری که هیچ‌وقت منجر به واردات نشد، تنها بخشی از نتایج منفی اجرای سیاست ارز 4200 تومانی است. پاسخ مشاور عارف به واعظی: حاشیه می‌سازید تا پاسخگو نباشید
مشاور و مدیر روابط عمومی محمدرضا عارف گفت: هدف رئيس‌دفتر رئیس‌جمهور از سخنان اخیر، انحراف افکار عمومی از مطالبات اصلی جامعه است.
علیرضا خامسیان درباره حواشی پیش آمده بین برخی بزرگان جریان اصلاحات و رئیس دفتر رئیس‌جمهور گفت: جای تعجب است دولتی که باید به مشکلات عمده کشور که بخشی از آن مربوط به خودش است بپردازد، به‌جای پاسخگویی به افکار عمومی به مسائل حاشیه‌ای دامن می‌زند و به نوعی مطالبات افکار عمومی را با طرح مسائل این‌چنینی به حاشیه می‌برد.
او ادامه داد: معتقدم که این، نوعی فرار رو به جلو از سوی دولت است. به جای اینکه درباره مشکلات کشور از جمله مشکلات معیشتی پاسخگو باشد، درصدد است تا مسائل سال ۹۲ را نبش قبر کند؛ مسائلی که برای افکار عمومی مشخص است و همه می‌دانند که شخص حسن روحانی، با تکیه بر پایگاه اجتماعی و سبد رای کدام گروه رای آورد؛ نوع کنش رفتاری جریان اصلاح‌طلب بود که امروز خود محمود واعظی بتواند در پاستور گام بردارد.
خامسیان افزود: پرداختن به این موضوعات برای بدنه اصلاح‌طلبان و تحول‌خواه اصل نیست و معتقدم که هدف رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور این است که برخی از مطالبات بحق مردم از دولت را با طرح این موضوعات به حاشیه ببرد؛ البته نخبگان و مردم ما هوشمند هستند و تحت تأثیر برخی جوسازی‌ها قرار نخواهند گرفت.
وی تصریح کرد: الان جریان اصلاح‌طلب باید به حل مسائل معیشتی مردم فکر کند تا بتواند کشور را مدیریت کند. معتقدم که محمود واعظی که خیلی هم در بدنه دولت مورد اقبال نیست هدفی جز اینکه مطالبات مردم را کمرنگ کند و مطالب حاشیه‌ای را اصل نشان دهد ندارد.
یادآور می‌شود واعظی اخیرا در واکنش به اظهارات برخی اصلاح‌طلبان که روحانی را نامزد اجاره‌ای و عاریه‌ای خوانده بودند، تصریح کرد: اصلاح‌طلبان با نگاهی به گذشته ببینند قبل از این دولت چه شرایطی داشتند. این دولت، همفکران آنها را در استانداری‌ها و سمت معاونت وزیر به کار گرفت و امروز به جای تشکر طلبکار هم شدند و حرف‌های بی‌ربط می‌زنند. او همچنین گفته بود عارف در سال 92 در نظرسنجی‌ها رای نداشت و اصلاح‌طلبان مجبور شدند از روحانی حمایت کنند.دولت چرا تصمیماتی می‌گیرد که مسئولیتش را نمی‌پذیرد؟!
رئيس سابق اتاق بازرگانی تصریح کرد: سیاست‌های اقتصادی متناقض دولت در سه سال گذشته، آسیب‌های فراوانی به صادرکنندگان زده است.
محسن جلال‌پور که در گذشته از حامیان برجام بود، به روزنامه دنیای اقتصاد گفت: این ۳۴ ماه اوج نا اطمینانی در صادرات بوده است. از فروردین ۹۷ یعنی آغاز اتفاقاتی که اثر آن تاکنون باقی است و اعلام نتیجه جلسه مبهمی که از آن دلار ۴۲۰۰ تومانی متولد شد و بعد از آن هم کسی مسئولیتش را به‌عهده نگرفت، تا امروز دوران پر چالشی را تجربه کرده‌ایم. این در حالی بود که می‌شد در شرایطی که قیمت ارز رو به افزایش بود، صادرات رونق بگیرد، چراکه همواره صدور کالای ایرانی به دلیل ثبات دستوری در نرخ ارز طی سال‌های گذشته، صادرکنندگان را با مشکلات و چالش‌هایی روبه‌رو و آنها را در رقابت، فروش، خرید و هزینه‌ها دچار مشکل می‌کرد؛ اما به هر روی زمانی که نرخ ارز بالا می‌رود همه کالاها می‌توانند کالاهای صادراتی و رقابت‌پذیر باشند. حال آنکه از همان لحظه‌ای که قیمت ارز افزایش پیدا کرد، سیاست‌‌گذاران با قوانین نادرست و شرایط سختی که برای صادرات به‌وجود آوردند، عملاً مانع از افزایش صادرات تا امروز شدند. حتما به یاد دارید که اعلام شد ارز غیر از ۴۲۰۰ تومانی قاچاق محسوب می‌شود. بعد از آن هم که سیل بخشنامه‌ها جاری شد. این رویه موجب شد نه تنها صادرکنندگان بهره‌ای از افزایش نرخ ارز نبرند، بلکه صادرکننده‌های اصلی و قدیمی هم دچار شرایط بغرنج شوند و در بین خوف و رجا فعالیت کنند. صادرکنندگان از یک‌سو می‌ترسیدند که اگر کالایی صادر کنند به‌دلیل بخشنامه‌های عجیب و غریب، بدنام شوند و اگر هم صادر نکنند، بازار را از دست بدهند. شرایط آن زمان تجار را سردرگم کرده بود. البته این سردرگمی همچنان ادامه دارد.
این فعال اقتصادی می‌افزاید: در این ۳۴ ماه ده‌ها تصمیم گرفته شد؛ ولی هیچکدام نه تنها کمکی به کشور نکرد؛ بلکه مشکلات جدیدی به وجود آورد. در تمام ۳۴ ماه بنا به اعتراض صادرکنندگان، ممکن است مشکلی هم حل شده باشد؛ ولی مشکل دیگری افزوده شده است. سیاست‌هایی که در سال ۹۷ برای بازگشت ارز صادراتی یک شبه اتخاذ می‌شد و مدتی بعد تغییر می‌کرد، زیان‌های زیادی را به صادرکنندگان وارد کرد. به‌عنوان مثال تصمیمی که صادرکنندگان را برای بازگشت ارز بر اساس میزان صادرات گروه‌بندی کرده بود، صادرات را خرد کرد و پدیده «کارت فروشی» را افزایش داد. بعد از مدتی هم این تصمیم ملغی شد. چه کسانی زیان دیدند؟ صادرکنندگان با هویتی که از میدان بیرون رفتند و بازارهایشان را از دست دادند. ولی آنهایی از این تصمیم کوتاه مدت و اشتباه منفعت بردند که قانون را رعایت نکردند. این تغییر قوانین باعث می‌شود آن کسانی که قانون را اجرا می‌کنند همیشه آخر خط باشند و آنهایی که قانون را اجرا نمی‌کنند به دلیل منفعتی که به دلیل این تغییرات حاصل می‌شود، جلوتر قرار بگیرند و قانون‌شکنی جذاب
شود.
وی در ادامه گفت: به خاطر دارم یک صادرکننده کویتی کالایی را به ایران صادر کرده بود و مشکلی برایش پیش آمده بود. سفارت کویت چنان از اتاق بازرگانی مسئله آن تاجر را پیگیری می‌کرد که من متعجب بودم؛ ولی ما در هرجای دنیا که گیر می‌کنیم، حتی درب سفارتمان به روی تجار باز نیست، چه برسد به اینکه بخواهد مشکلی از ما حل کند.کلانتری: باید دست کسی مثل روحانی را ببوسیم و رئیس‌جمهور کنیم
معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان محیط زیست گفت روحانی، مدیر مطلوبی است که جمع اشتباهاتش به 5 درصد هم نمی‌رسد و برای دولت بعد هم به فردی مثل او نیاز داریم.
عیسی کلانتری به روزنامه همدلی گفته است: برخلاف آنچه رسانه‌ها منتشر می‌کنند، اگر مدیریت آقای روحانی نبود ما نمی‌توانستیم از این دوره گذر کنیم. به نظر من روحانی، یک مدیر مظلوم در جمهوری اسلامی بوده است. اگرچه نمی‌توان انکار کرد که ممکن است تصمیم‌گیری‌های اشتباهی هم در دولت او وجود داشته باشد، اما جمع آن 5 درصد هم نبوده است و به واقع 95 درصد از این مشکلات به خوبی از طرف ایشان حل و فصل شده‌اند.
به گزارش جهان‌نیوز، وی در ادامه گفت: ما به یک فرد بسیار عاقلی مثل آقای روحانی نیازمندیم. کسی که هم بتواند سکان هدایت اجرایی کشور را در دست داشته باشد و هم بتواند با دنیا تعامل داشته باشد. در حال حاضر هر فرد صاحب‌نامی که برای ریاست جمهوری کاندید شود، باید این مسئله را به عنوان یک وظیفه در نظر بگیرد و نه به منظور در دست گرفتن یک پست دلخواه. این مسند در حال حاضر نیاز به یک فرد پخته دارد. چنین فردی باید به خاطر حفظ کشور وارد صحنه شود و نه فقط برای کسب مقام ریاست جمهوری. از چنین فردی حتی باید برای حضور، تقاضا کرد، منت او را کشید و از او برای پذیرش چنین مسئولیتی خواهش کرد. در چنین وضعیتی، باید دست شخصی را که قصد خدمت صادقانه دارد، بوسید.
یادآور می‌شود اظهارات و سوء‌مدیریت عیسی کلانتری بارها حاشیه‌ساز شده است. وی کاوه مدنی را به عنوان معاون خود منصوب کرده بود که جاسوس از آب درآمد و از کشور گریخت.