کلید واژه‌ای به نام «نگذاشتند»

وزیر نفت تا می‌تواند بهانه می‌آورد؛ برای آنکه خود را از سوءمدیریت‌ها و خساراتی که به کشور وارد شده تبرئه کند، مانند همیشه پای منتقدان خود را به میان می‌آورد و می‌گوید «نگذاشتند!» اعجاز این واژه برای فرار از پاسخگویی و تراشیدن یک تمثال ملی‌گرا که حافظ منافع کشور است، از همان روحیه‌ای نشئت می‌گیرد که نفت را به ویرانه‌ای بزرگ تبدیل کرده است.
تفکر حاکم بر وزارت نفت، در چند عبارت خلاصه می‌شود: «کسی جز ما نمی‌فهمد، هر انتقادی سیاسی‌کاری است و با تریبون‌هایی که در اختیار دارند، خیلی‌ها را از هستی ساقط کردند». اظهارات روز گذشته او در کنگره نفت و نیرو، به خوبی نشان داد مقام عالی وزارت نفت، همچنان منتقدان خود را افرادی سیاسی با سطح فکری نازل می‌داند؛ همان منتقدانی که طی هفت‌سال اخیر، روی نکاتی دست گذاشتند که وزیر نفت با تأخیر فراوان، مجبور به پذیرش آن‌ها شد؛ از احیای نظام سهمیه‌بندی بنزین گرفته تا استفاده از منابع داخلی برای توسعه صنعت نفت و استفاده از شرکت‌های ایرانی، هرچند که این توسعه تنها روی کاغذ باقی مانده است. اما در ماه‌های پایانی دولت که مسئولان باید خود را برای حساب پس دادن آماده کنند، چنین مفر‌هایی دیگر کارایی ندارد، حتی اگر با شانتاژ رسانه‌ای تکمیل شود.
آش به حدی شور شده است که رئیس‌جمهور هم با انتقاد از برخی کم‌کاری‌ها، رسماً اعلام می‌کند در حوزه صادرات گاز عقب مانده‌ایم، اما خب، از آنجا که وزیر نفت هیچ قصوری را نمی‌پذیرد، طبیعی است دست به فرافکنی بزند. نمی‌توان فراموش کرد چهار سال نخست دولت تدبیر و امید، با حمله به دولت گذشته سپری شد و هر انتقادی به رسانه‌ها می‌آمد، وزارت نفت روی دولت قبلی دست می‌گذاشت و اینگونه القا می‌کرد که مقصر، شیفت صبحی‌ها هستند!
وزارت نفت با تمسک به عملکرد دولت محمود احمدی‌نژاد، هرگونه انتقادی را به گذشته پاس می‌داد و با یادآوری روز‌های تحریمی آن سال‌ها، از دل این مقایسه خود را محق بر انجام هر کاری می‌دانست و نقاط ضعف خود را پوشش می‌داد. دولت که از نیمه عمر خود گذشت، بهانه‌های دیگر به کار گرفته شد.


از آنجا که طرفداران ژنرال و البته خودش، معتقدند او بسیار فراتر از زمان خود فکر می‌کند و استراتژیست بزرگ نفت جهان است، ایده‌های کاغذی که از همان ابتدا محکوم به شکست بود روی زمین ماند. سنگ‌های بزرگی که وزارت نفت از زمین برداشت، بیشتر از هر زمان دیگری نشان دهنده «نزدن» و نمایش بود. وقت کشی و اتلاف زمان به سود رقبای خارجی، در همین دوره رقم خورد و کشور‌هایی مانند عربستان، عراق، امارات و قطر تا توانستند از این موهبت استفاده کردند و بدون مزاحم به برداشت از میادین مشترک مشغول شدند.
وقتی نسل جدید قرارداد‌های نفتی راه به جایی نبرد و توتال، محبوب قلوب ژنرال‌ها با انبوهی از اطلاعات محرمانه میدان مشترک پارس جنوبی برای همیشه به قطر رفت، تب انتقادات از وزارت نفت تند‌تر شد. واکنش زنگنه، اما جالب بود؛ او مدام می‌گفت «نگذاشتند!» این قرارداد‌ها به نتیجه برسد و مانند رئیس‌خود که می‌گوید لعن و نفرین‌ها را به جای پاستور، راهی واشنگتن کنید، پای منتقدان خود را به میان کشاند.
زنگنه معتقد است منتقدانش نمی‌خواهند تولید نفت ایران به بیشتر از ۴‌میلیون بشکه برسد که در نوع خود عجیب است؛ وزیری که برای قرارداد‌های IPC چراغ سبز همه نهاد‌ها را با ابزار‌های خاصش گرفته بود، گویا فراموش کرده که در نظام جمهوری اسلامی ایران ۱۶‌سال وزیر نفت بوده است و اگر تولید به بیش از ۴‌میلیون بشکه افزایش پیدا نکرده، مقصر بزرگ، خود اوست که در دوران مدیریت خود، عقب‌ماندگی بزرگی را به کشور تحمیل کرده است.
اینکه قرارداد‌های غرب کارون در این دولت میان زمین و هوا معلق ماند، اینکه پروژه‌های ملی سال‌هاست با پیشرفت فیزیکی بالای ۴۰‌درصد زیر آفتاب می‌سوزند، اینکه همه چیز قفل شود تا در یک صحنه‌سازی با کلید شرکت‌های غربی باز شود، اینکه با قلدری بخش مهمی از قرارداد‌های بین‌المللی فسخ شود و... آیا مقصری جز وزیر نفت دارد؟
همه استدلال شیخ الوزرا، این است که منتقدان تریبون دارند و ما نداریم؛ چون اینگونه است همه چیز در اختیار آنهاست؛ چیزی شبیه اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس‌جمهور که می‌گوید حتی اختیار تعیین منشی دفتر خود را هم ندارد! به تریبون باشد، وزیر نفت بیشتر از سایر وزرای نفت در صدا و سیما حاضری می‌زند و انبوهی از روزنامه‌ها و رسانه‌های وابسته و اصلاح‌طلب به هر بهانه‌ای، وی را معمار بزرگ تاریخ صنعت نفت ایران ارج می‌نامند. حتی اگر مقام عالی وزارت همه چیز را با داسش نابود کند باز هم قدرت رسانه‌ای که همراه اوست، از ژنرال قهرمان می‌سازد. مخلص کلام آنکه، کسانی که ۱۶‌سال بر نفت وزارت کردند، باید در قبال عملکرد خود پاسخ دهند و نه آنکه با راهکار‌های «نخ‌نما شده» همه قصور را به زمین منتقدانی بیندازند که گذر زمان، نشان داد چه کسانی بینش کارشناسی داشتند و چه کسانی، کاملاً در زمین رقبا و دشمنان ایفای نقش کرده‌اند.