وقتي دولت پاسخ شبهات را نمي دهد بايد هم ضربه بخورد

طي چند وقت اخير اختلافات بودجه‌اي دولت و مجلس بالا گرفته و نه دولت از موضع خود کوتاه مي‌آيد و نه مجلس؛ اين اختلافات و حواشي آن را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
بودجه يک ستون درآمد و يک ستون هزينه دارد. نخست بايد ديد که ستون هزينه چگونه است و آنطور که مشاهده مي‌شود ستون هزينه را هم دولت اضافه کرده و هم مجلس مي‌خواهد اضافه کند. يعني در هر دو صورت ستون هزينه‌‌ها بالا مي‌رود. استخوان‌بندي ستون هزينه‌ها نيز حقوق و مزاياي کارکنان دولت و بودجه جاري است. بنابراين مجلس به‌رغم همه حرف‌هايي که مي‌خواهد بزند اتفاقا هر اظهارنظري در جهت اضافه کردن ستون هزينه‌ها است. اينکه مي‌گويند مي‌خواهيم کاري انجام دهيم که رفاه مردم بيشتر شود و... به دنبال اين هستند که هزينه‌ها را افزايش دهند. کما اينکه اکنون 25 درصد اضافه حقوق‌ها و اضافه‌هايي را که براي بعضي از سازمان‌ها است قبول کردند. بنابر اين دولت و مجلس به ستون هزينه‌ها نمي‌توانند دست بزنند. از طرفي مي‌‌خواهند روي ستون درآمدها بروند که چگونه باشد. اما با اين روش که دولت و مجلس پيش گرفته‌اند نتيجه يکسان خواهد بود و هيچ تفاوتي در نتيجه نهايي نخواهد کرد. ممکن است مجلس در آمد را از جايي بردارد و از جاي ديگر تامين کند. اما در نهايت اين بودجه تورمي است و با شرايط تحريمي نمي‌خواند. در حالي که در شرايط تحريمي بايد رياضت اقتصادي داشته باشيم. اما دولت و مجلس نه تنها به دنبال بودجه رياضتي نيستند؛ بلکه در پي افزايش و بالا بردن هزينه‌ها هستند. منتها وقتي به تقابل سياسي مي‌رسند حرف‌هاي مختلف مي‌زنند. مثلا مجلس مي‌گويد ما شش محور داريم که مي‌خواهيم اينها را در بودجه رعايت کنيم و هر شش محور نيز خيلي خوب است. اما کجاي اين بودجه با کجاي آن محورها همخواني دارد؟ لذا همه اينها حرف است و من نه بودجه دولت را قبول دارم و نه صحبت‌‌هايي که مجلسي‌ها درباره بودجه مي‌گويند. چراکه هر دو يک حرف را مي‌زنند اما با ادبيات خود با کلمات بازي مي‌کنند.
برخي مــطرح مي‌کنند که با توجه به تغييرات در راس قدرت آمـــريکا و احتمال بازگشت بايدن به برجــام، لــغو تحريم‌ها و افزايش فروش نفت دولت بودجه را اينگونه بسته؛ تحليل شما در اين خصوص چگونه است؟
بودجه را که نمي‌توان روي شايد، اگر و اما بست. وقتي که ما تحريم هستيم شايد و اگر را بايد کنار بگذاريم. مقام‌معظم رهبري هم سخنان خوبي داشتند و فرمودند بي اثر کردن تحريم‌ها. حال فرض کنيد آقاي بايدن آمد و همان اتفاقاتي که پيش‌بيني مي‌شود رخ داد. اما نبايد فراموش کنيم که بايدن و تيمش نيز همه آمريکايي هستند، بر اساس تفکرات خود عمل مي‌کنند و همه نيز با ما تقابل دارند. فعلا شرايط اينگونه است بايد واقعيت را در نظر گرفت که هنوز اتفاقي نيفتاده و تحريم هستيم. بنابر اين اگر بخواهيم خنثي عمل کنيم بايد روش‌ ديگري را انتخاب کنيم. اين روش‌ها همه روش وابستگي است. حتي اگر امروز آقاي بايدن بگويد من عضو برجام و تمام تحريم‌ها هم برداشته مي‌شود. آيا ما بايد همان روش‌هاي قبلي يعني هزينه کردن را ادامه دهيم يا اينکه بايد فکر عاجلي براي مشکلات کشور کنيم؟ لذا از نظر من خيلي هم دير شده است. به جاي اينکه از همان ابتدا دنبال راه‌هايي بگرديم که تحريم‌ها را خنثي کند دنبال اين بوديم که تحريم‌ها را رفع کرده و ظاهر قضيه را درست کنيم که بگوييم تحريم‌ها اثر نداشته است. در حالي که بايد بپذيريم و بگوييم که تحريم‌ها بر مسائل مختلف اثر گذاشته و ما مي‌خواهيم کشورمان را درست کنيم.


در مــقاطع مختلف شاهد بروز برخي اختلافات ميان مسئولان بوده‌ايم که بعضا هم رسانه‌اي شده است؛ اساسا اين اختلافات از چه چيزي نشات مــي‌گيرد و چه تاثيراتي در نوع نگرش جامعه مي‌گذارد؟
به نظر من اين سياست‌هاي تقابلي به جهت تفاوت در نگرش مسئولان به مسائل مختلف و نحوه اجرا و اداره است و قطعا اين نوع اختلافات در نوع ديدگاه‌ مردم نيز تاثير گذاشته است. مثلا شاهديم که اکنون تندروها در مجلس و جريان پايداري به شدت به رئيس‌جمهور اهانت مي‌کنند که در حقيقت با اين رويکرد اهانت‌آميز خود باعث تضعيف جمهوري اسلامي مي‌شوند. انتقاد منطقي غير از تهمت زدن، دشنام دادن و منکوب کردن رئيس‌جمهور و وزرا است. اينها براي همين کشورند و نظام هستند. منتها برخي جريانات دانسته يا نادانسته در تضعيف جمهوري اسلامي تلاش دارند. البته من فکر مي‌کنم اين حجم از هجمه‌ها به دولت دنباله همان هجمه‌هاي خارجي‌ها است. مثلا نتانياهو به ما حمله مي‌کند و برخي جريانات داخلي نيز به دولت حمله مي‌کنند. آنها تضعيف جمهوري اسلامي را مي‌خواهند و برخي در همان جهت به تضعيف ارکان نظام مي‌پردازند. به نظر من خطر در اينجا است و راهکار مقابله با آن نيز تعقل و برخورد با کساني است که در جهت سياست‌‌ها و اظهارات خارجي‌ها عمل مي‌کنند البته به نظر من خود دولت نيز در اينجا مقصر است، چراکه دولت بلد نيست جواب بدهد. آقاي روحاني گفته وقت نداريم پاسخ بدهيم، اما اتفاقا بايد وقت کنند پاسخ بدهند دانه‌دانه با استدلال و دليل به توضيح عملکرد خود بپردازند و آنجايي را هم که اشتباه داشته‌اند بگويند.
رويکرد صداوسيما را به عنوان رسانه ملي که را چگونه مي‌بينيد؟
به نظر من رويکرد صداوسيما فراگير نيست و حتي مثلا جايي مثل شبکه افق افراد را مي‌آورند و مباحث را به سمت و سويي مي‌برند که آنها برخي صحبت‌ها را انجام دهند. مسلما خارجي‌ها گاه از برخي حرف‌ها سوء‌أاستفاده مي‌کنند. گويا ظاهرا جرياني در داخل اين سازمان است که رئيس‌جمهور و دولت را تخريب کند و اين مساله باعث شده تا دشمنان از اين موضوع سوءاستفاده کنند. از اين رو آنچه در صداوسيما مي‌گذرد چندان مطلوب همگان نيست. من تا چند سال پيش تا اين اندازه به صداوسيما بي‌توجه نبودم اما اکنون احساس مي‌کنم که جرياني وجود دارد و در جهت تضعيف برخي ارکان عمل مي‌کند، ولو اينکه خود دقيق متوجه نباشند و عده‌اي هم خوششان بيايد و آنها را تشويق کنند.