باری بر دوش قوه قضائیه

آفتاب یزد: داستان ما و منابع طبیعی و آبخیز داری استان یزد اگرچه به آنومالی D-19 باز می‌گردد اما گلایه‌های یک شتردار از اهالی شهرستان خاتم ـ هرات و مروست ـ باعث شد تا بحث مراتع استان یزد و نحوه ی مدیریت و واگذاری‌ها را با دقت بیشتری دنبال کنیم. حرف حساب آن شتردار این بود که:« ده‌ها وگاه صدها هکتار از مراتعی که می‌تواند باری از دوش کشاورزان و دامداران ساکن در جوار آن مراتع را بردارد در سنوات گذشته به کسانی واگذار شده که سال‌های سال است نه تنها دامداری و دامپروری نمی‌کنند که حتی در آن حوالی دیده نیز نشده‌اند!»
براساس برخی از این گلایه‌ها و ادعاها به دنبال اصل مشکل رفتیم اما شوربختانه دیدیم از نظر ما نه تنها این گلایه و ادعا صحت دارد که دست اندرکاران منابع طبیعی و آبخیزداری استان یزد و نیز مدیران بخش مراتع نیز از این موضوع کاملاً باخبر هستند اما با گذشت سه ماه نه آن شتردار به خواسته‌اش رسید و نه...
بحث مراتع و گلایه ی آن شتردار موضوعی بود که مستقیم با برخی مسئولان استان یزد در میان گذاشته شد اما همچنان منابع طبیعی از ارائه ی هر پاسخی خودداری می‌کند و موضوع را حواله به جلساتی داده که معلوم نیست کی؟ کجا و با چه هدفی برگزار خواهد شد؟
> از خاتم تا ساغند!


این بخش را دنبال می‌کردیم که برخی ساغندی‌ها نیز گلایه‌هایی داشتند، گلایه‌هایی که حکایت از واگذاری برخی مراتع این بخش از استان یزد، برای پیگیری موضوع درخواست آن شتردار و مطالبات بخش ساغند اگرچه یک و نیم ساعت مصاحبه با «محمدرضا آخوندی» مدیرکل منابع طبیعی و آخیزداری استان یزد در پی داشت اما اسناد و مدارکی که ادعا شده بود براساس آن از حقوق بیت‌المال صیانت شده است به این روزنامه علی‌رغم قول و تاکید چندباره، تحویل داده نشد!
> نوبت به همیجانِ بهاباد رسید!
در روزهایی که مبارزه و مقابله با خام فروشی، حفظ منابع طبیعی و ثروت‌های ملی در همه رسانه‌ها و جلسات و نشست‌ها روی آن تاکید و اتفاق نظر وجود دارد ناگهان خبر می‌رسد یک شرکت معدنی در تلاش است، اکتشاف و بهره‌برداری از معدن آهن همیجان معروف به «کوه سیاه» را در دستور کار خود قرار دهد همان شرکتی که در چند نقطه ی دیگر استان یزد معادنی را در اختیار دارد و.... قابل تامل این که این اقدام علی رغم غیر قابل قبول دانسته شدن آن از سوی شرکت آب منطقه‌ای استان یزد،
در جایی که 35 روستا و آبادی به یکباره در معرض خطر قرار خواهد گرفت؛ تلاش می‌شود دست به ایجاد معدن بزند آن هم در حالی که بسیاری از مردمان محلی از این بابت نه تنها معترض که دچار هراس و اندوه نیز شده‌اند که همزمان با شروع به کار این معدن، احتمالا نه دیگر آبی برای خوردن و کشاورزی خواهند داشت و نه دلیلی برای باقی ماندن!
اگرچه مشکلی با معدنکاری و اکتشاف معادن نداریم اما معادنی که هراس ایجاد کنند که زندگی مردم با نابودی روبرو است، معادنی که خواسته باشند با اعمال نفوذ و فشارهای شناخته شده ایجاد شوند مصداق همان مسائلی است که در نهایت بار آن بر دوش قوه قضائیه، سازمان بازرسی و دیگر دستگاه‌های قضائی و نظارتی خواهد بود.
مسئله مهمی که درباره این معدن به صراحت گفته می‌شود، خارج کردن هکتارها از اراضی تحت مدیریت منابع طبیعی استان یزد از این حوزه است تا به اصطلاح قانون نتواند منعی بر سر راه معدنکاری ایجاد کند مسئله‌ای که بازهم با سکوت سنگین اداره کل منابع طبیعی و آبخیز داری استان یزد روبرو شده است سکوت‌هایی که شاید و احتمالا تاوان آن را در محل مردم و در جایی دیگر قوه‌ای دیگر باید بپردازد!
> سکوت منابع طبیعی و آبخیزداری استان یزد
باری بر دوش قوه قضائیه؟!
این که دولت گلایه‌مند باشد که قوای دیگر در اموری که مربوط به قوه ی مجریه می‌شود دخالت نکنند اگرچه حرف درستی است و قوای دیگر هم این اعتقاد را دارند اما وقتی مدیران استانی دولت روزه ی سکوت می‌گیرند نیز این گلایه و نقد وارد است؟ اصلا قوه قضائیه با هزاران پرونده ی ریز و درشت چرا به واسطه ی یک سکوت بی‌جا باید مجبور به دخالت و رسیدگی باشد؟
در همین چند فقره که گفته شد اگر به نظر ما اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری و... به وظایف سازمانی و ذاتی خود با جدیت و قاطعیت عمل می‌کردند آیا نیازی بود تا رسانه و مردم دست به دامان قوه‌قضائیه استان یزد و بعد شخص آیت الله رئیسی برای صیانت از حقوق در خطر تصاحب مردم شوند؟ رسانه همچون گذشته نگاهش به استان و رئیس کل دادگستری استان یزد است که خوب می‌داند چگونه از بیت‌المال و حقوق عامه صیانت کند.