معیشت مردم دغدغه اصلاح‌­طلبان نیست

سرویس سیاسی-در این سرمقاله می‌خوانیم: «همه دولت‌های بعد از انقلاب نیز هرکدام از ایدئولوژی و منافع طبقه خاصی حمایت و بر تداوم آن پافشاری کرده‌اند. اگر امروز حزبی به نام کارگزاران سازندگی وجود دارد، حاصل دولت‌هاشمی‌رفسنجانی است. دولتی که حامی تکنوکرات‌ها بود و در همان دوران، طبقه‌ای از تکنوکرات‌های جوان شکل گرفت که دولت، خود را موظف به تأمین منافع آنان می‌دید.»
در ادامه این نوشتار می‌خوانیم: «دولت نهم هم با ایدئولوژی بازگشت به آرمان‌های انقلاب، حافظ منافع طبقه‌ای بود که در دولت سازندگی واپس رانده شده و دستشان از منافع و منابع اقتصادی کوتاه شده بود. در صورتی که این طبقه بیش از هر طبقه دیگر خود را مستحق بهره‌برداری از این منابع و منافع می‌دید. دولت روحانی حافظ منافع طبقه‌ای از نخبگان اقتصادی و سیاسی است که بیش از هر طبقه دیگر به دولت به لحاظ سببی و نسبی نزدیک‌اند. ازاین‌روست که رابطه تنگاتنگی بین دولت روحانی و مردم شکل نگرفت؛ چراکه شاکله دولت را افرادی خاص از نخبگان اقتصادی و سیاسی نزدیک به روحانی شکل داده‌اند.»
اما جایی که به این سرمقاله جنبه طنزآمیز داده، آن قسمت است که نویسنده مدعی شده «اگرچه در میان جناح‌های سیاسی بیشترین انتقاد را اصولگرایان به دولت روحانی دارند... اما با دولت روحانی مشکل بنیانی ندارند.[!!] دست بر قضا در جناح‌های سیاسی اصلاح‌طلب، طیف کارگزاران سازندگی و مشارکت، بیشترین تعارض منافع را با دولت روحانی دارند.»[!!]
ادعای تعارض منافع اصلاح‌طلبان با دولت روحانی و گرفتن ژست منتقد توسط آنها در حالی است که در صفحات دیگری از همین شماره شرق آمده است: «...انتخاب روحانی، حمایت درستی بود و باید شرافتمندانه پای چیزی كه انجام دادیم، بایستیم...»


در بخشی دیگر از سرمقاله شرق به صراحت نویسنده اعتراف می‌کند که اصلاح‌طلبان دغدغه معیشت مردم و اقتصاد ندارند و اگر در مقطعی چنین کنشی داشته‌اند صرفا کنشی تاکتیکی بوده است: «توسعه اقتصادی برای اصلاح‌طلبان در آن شرایط تاکتیکی بود؛ چراکه از توسعه سیاسی و مخالفان آن بیمناک بودند...»
بهانه تحریم و پوشش حمله به منتقدان برای کتمان عاملیت فجایع اقتصادی
علی ربیعی، سخنگوی دولت دیروز در روزنامه ایران مدعی شد: «سال‌هاست عده‌ای در کشور، بسیار غیرمسئولانه و صرفا با هدفی سیاسی چشمان خود را بر واقعیت‌های بین‌المللی و تاثیر آن بر اقتصاد بسته‌اند و همان‌طور که به ۱۴۰۰ هم نزدیک می‌شویم، این ندیده انگاری‌ها روز به روز ابعادی جدید می‌یابد. این جریان به رغم اینکه دولت و جریان‌های غیر از خود در کشور را متهم به گرایش به غرب یا نرمش در مقابل آمریکا می‌کنند، در یک چرخه تبلیغاتی، آمریکا را به کنار گذاشته و هر چه فریاد داشته‌اند بر سر دولت می‌کشند!»
وی نوشت: «بخوبی به یاد دارم بعد از سال ۹۷ این بحث‌ها در دولت مطرح شد که بخشی از عواقب تحریم بر زندگی مردم توسط دولت بیان شود تا پاسخ اتهامات و ابهامات ناروا داده شود. اما گفته شد چنانکه همواره باید برای رفع تحریم کوشید اما نباید کام مردم را تلخ کرد و دیگر اینکه جلوی سوءاستفاده دشمنان از جمله ترامپ که همزمان فروپاشی ذهنی جامعه را دنبال می‌کردند، گرفت. بنابراین هیچ وقت واقعیت تحریم برای حفظ مصالح ملی بیان نشد اما این موضوع باعث شده منتقدان دولت و منتظران ۱۴۰۰ با تیترهای روزنامه‌ها و سخنان خود حتی دست به یک درصدبندی از مقصر زده و بدون اذعان به اینکه تا سال ۹۷ همین دولت در یک وضعیت اقتصادی با رشد و اشتغال مناسب کشور را اداره می‌کرد و این تحریم است که موجب نابسامانی شده، یکسره به دولت حمله کنند و امروز هم در توئیت‌های پیاپی و مقالات و تریبون‌ها از رئیس‌جمهوری می‌خواهند اگر قصد پاسخگویی دارد به جای فضای مجازی و پهنای باند، درباره وضع اقتصادی پاسخ دهد. این در حالی است که پیش از این، مسئولان دولت قبلی آمریکا مفتخرانه مسئولیت تلاطم اقتصاد ایران و سقوط ارزش پول ملی را بواسطه تحریم‌ها برعهده گرفته‌اند اما حیرت آور است که نه تنها در آن سال‌هایی که ملت ما زیر بمباران تحریم در تنگنای معیشت و آرامش روانی بودند بلکه امروز هم که آن دولت غیرانسانی آمریکا به زباله‌دان تاریخ سپرده شده، این عده حاضر نیستند درباره جنایت سازمان یافته تحریم و آثار مخرب آن بر اقتصاد کشور لب بگشایند.»
درباره ادعاهای سخنگوی دولت، گفتنی است؛ اولا، حواله دادن مشکلات کشور به آمریکا در حالی است که دولت با امیدواری و اعتماد بیجا به اروپا و آمریکا، هفت سال، فرصت‌های بسیار برای فعال‌‌سازی ظرفیت‌های عظیم ملی و تدبیر اقتصادی را بر باد داده است، با حذف سهمیه‌بندی بنزین و کارت سوخت، خسارت 144 هزار میلیارد تومانی به کشور وارد کرده است، با بی‌اعتنایی به عرصه مسکن، از رونق 250 شاخه شغلی و صنعتی و کاهش تورم جلوگیری و فشار بالایی را به مستأجران وارده کرده، 18 میلیارد دلار ارز 4200 تومانی را به کام سوداگران ریخته است، نقدینگی را به بخش‌های مولد هدایت نکرده است و... که پیامد آن 7 تا 10 برابر شدن قیمت‌ها در حوزه ارز و سکه و خودرو و مسکن، نقدینگی افسارگسیخته و رکود و بیکاری کم سابقه است. مشکلاتی که مدعیان اصلاحات - اعتدال، نه تنها به خاطر آنها حاضر به مسئولیت‌پذیری و عذرخواهی از پیشگاه ملت و اصلاح روش و رویکرد خود نیستند که فرافکنی می‌کنند و آدرس غلط می‌دهند.
ثانیا، مدعیان اصلاحات بودند که پیش از انتخابات 92، ریشه مشکلات را سوءمدیریت اعلام می‌کردند اما امروز تحریم را بهانه می‌کنند.
ثالثا، جماعت اصلاحات و اعتدال‌چی بودند که توافقی نا‌متوازن، ناهمزمان، نقد- نسیه، برگشت‌ناپذیر، فاقد ‌ضمانت، فاقد ‌امکان شکایت و فاقد‌ امکان مطالبه خسارت را امضا کردند و با توجیه و ماله‌کشی عهدشکنی و خباثت حریف و رویه غلط توافق به هر قیمت و اجرای توافق به هر قیمت، دشمن را به تحریم و ترور تشویق کردند.
رابعا، ادعای وضعیت خوب اقتصادی پیش از خروج آمریکا از برجام در حالی است که دولت یازدهم تورم را به قیمت رکود مطلق در کشور کاهش داد تا جایی که شمار زیادی از کارخانه‌ها و مراکز تولیدی تعطیل و هزاران کارگر بیکار شدند و شهریور ۹۴  وزرای اقتصاد، صنعت، کار(آقای ربیعی) و دفاع در نامه‌ای مشترک به رئیس‌جمهور با انتقاد از برخی تصمیمات و سیاست‌های ناهماهنگ دستگاه‌ها، هشدار دادند «اگر تصمیم ضرب الاجل اقتصادی گرفته نشود، بیم آن می‌رود که این رکود تبدیل به بحران و آنگاه بی‌اعتمادی شود که برای زدودن آثار آن شاید مدت‌ها وقت لازم باشد.»
متضرر شدن تولیدکنندگان از مدیریت ضعیف دولت
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «هدايت نقدينگي به سمت توليد يکي از موضوعاتي است که درباره آن زياد صحبت شده، اما اقدام مناسب و قابل تامل در اين زمينه صورت نگرفته است. امروز بخش بزرگي از بنگاه‌هاي مولد کشور دچار آسيب ناشي از نبود سرمايه در گردش هستند و در اين بين نقدينگي‌اي که مي‌توانست باعث رونق توليد و شکوفايي آن شود در ساير بازارها سرمايه‌گذاري مي‌شود، البته اين سرمايه‌گذاري‌ها چندان هم سودآور نبوده‌اند و دليل آن هم اين است که صنعت و کسب‌وکارها در حال مبارزه با مشکلات هستند که به همين دليل هم کمبود ايجاد شده است. يکي از مهم‌ترين مشکلات در حوزه توسعه مولد اين است که اعطاي تسهيلات به آنها به شدت سخت است و نيازمند اسناد و مدارک زيادي از جمله گرفتن مفاصا ‌حساب بانکي و مالياتي و غيره است و اين بروکراسي اداري باعث گرفتار شدن بنگاه‌هاي مولد ‌شده است».
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت: «در اين وضعيت کسي که واردات انجام مي‌دهد نمي‌داند که شش ماه ديگر نرخ ارز کاهش پيدا مي‌کند که بتواند با اين نرخي که الان کالا را وارد مي‌کند و مي‌فروشد بتواند کالاي ديگري وارد کند يا نه!... در چهار سال گذشته تحريم‌ها تشديد شده است. همه اين مسائل در سايه بي‌ثباتي اقتصادي و وابستگي اقتصاد ايران به خارج ايجاد شده و طي سال‌ها قدرت را از بخش مولد کشور گرفته است و امروز با هر تکانه‌اي اين واحدها آسيب مي‌بينند».
بایدنِ دموکرات آمد، با خیال آسوده بخوابیم!
روزنامه اعتماد روز گذشته با اشاره به اظهارات اخیر رئیس‌جمهور که مبنی بر اینکه « در اين 3 سال هيچ شبي نبوده كه با خيال آسوده سر بر بالين بگذارم» نوشت: «خداحافظي پرهياهوي دونالد ترامپ از كاخ رياست‌جمهوري ايالات متحده آمريكا اگر صحنه سياسي اين كشور را بيشتر از هر زماني امنيتي كرد، در ايران اما اوضاع به كلي متفاوت بود... در اين ميان شايد حسن روحاني خوشحال‌ترين فرد بود. او كه با وعده رفع تحريم‌ها و بهبود رابطه جمهوري اسلامي با جهان روي كار آمد و با توافق برجام در انتخابات 96 نيز پيروز شده بود، با اقدامات خصمانه امريكاي دوران ترامپ، تمام دستاوردهاي خود را بر باد رفته مي‌ديد ولي حالا و با خداحافظي او نه‌تنها دوباره فرصت احياي اين توافق را دارد، بلكه از سختي 3 سال گذشته نيز سخن به ميان مي‌آورد تا شايد براي‌اندكي هم كه شده حاميان گذشته‌اش را دوباره گرد خود جمع كند.»
این روزنامه حامی دولت در حالی شادی و شادمانی رئیس‌جمهور از رفتن ترامپ و آمدن بایدن را برجسته کرده است که پاسخ نمی‌دهد که آیا این شادمانی بدان معناست که حالا که دولت آمریکا عوض شده، به صرف رفتن ترامپ، خیال آقای روحانی آسوده شده و قرار است او و برخی دولتمردان دوباره سیاست و مدیریت را در مقابل دشمنی که دستکش مخملین روی دست چدنی پوشیده، با خوابزدگی برگزار کنند؟!
یعنی از یاد برده‌اند که تحریم‌های فلج‌کننده و بخش مهمی از تحریم‌های پسا برجامی، سوغات دموکرات‌ها بود و همین‌ها فتنه و آشوب سال 88 را تدارک کردند؟ آیا فراموش کرده‌اند که اوباما گفت «تحریم‌های دوره بوش، سمبلیک بود و سخت‌ترین تحریم‌ها علیه ایران را من به اجرا گذاشتم»؟!
آیا ترور دانشمندان هسته‌ای و خرابکاری سایبری علیه تاسیسات نطنز و جنگ افروزی در سوریه و عراق و لیبی (و حمایت از جنایات اسرائیل در لبنان و غزه) را فراموش کرده‌اند؛ یا اصرار دارند دولت بایدن را به سیاق دولت اوباما بیارایند؟
اما نکته مهم‌تر و تلخ تر، این پرسش است که آیا‌، در چهار سال قبل از این سه سال، آسوده خفته و خیال می‌کرده‌اند نه دشمنی هست و نه جنگی جریان دارد؟!