رها از هفت دولت!

آرمان ملي- محمدهادي عليمرداني: روز گذشته روزنامه کيهان در مطلبي ضمن حمله به دولت اتهام‌زني آشکاري عليه اصلاح‌طلبان داشت و اين جريان سياسي را بي‌مسئوليت خواند. اين در حالي است که تناقض‌گويي‌هاي اين روزنامه از سال‌هاي گذشته تا کنون قابل ارزيابي بوده و اولين مخاطب اين اتهام‌زني‌ها خود دلواپسان هستند.
اتهام‌زني‌هاي مجدد
روز گذشته روزنامه دلواپس کيهان در مطلبي با عنوان «شما نبوديد که گفتيد روحاني اين‌بار با دسته کليد آمده؟!» اتهام‌زني‌هاي خود را باز هم به سوي اصلاح‌طلبان روانه کرد. اين روزنامه در اين مطلب خطاب به سعيد‌حجاريان، فعال سياسي اصلاح‌طلب نوشت: «سعيد حجاريان در حالي مسئوليت روحاني را از دوش اصلاح‌طلبان باز مي‌کند و مي‌گويد «کليد از خودمان نبود»، که سال 96 با دعوت به راي دادن به روحاني گفته بود « روحاني با يک دسته کليد براي حل مشکلات آمده است» اين روزنامه در بخش ديگري از مطالب فوق‌الذکر تصريح کرد: « متاسفانه حجاريان و دوستان وي، هيچ نسبتي با «مسئوليت‌پذيري» ندارند. اين طيف صدالبته هيچ اعتقادي به «جمهوريت» هم ندارد. نگاه کاسبکارانه و ديکتاتورمآبانه اين طيف موجب شده است که باوجود «دِرو کردن صندلي‌هاي مديريتي در دولت روحاني»، اکنون به‌جاي پاسخگويي به افکار عمومي، از ترفند «فرار به جلو» استفاده کرده و شراکت خود در وضع موجود را از بيخ و بن منکر شده‌اند.» به‌نظر مي‌رسد کيهان در حال انکار اين واقعيت است که حسن روحاني رياست محترم جمهوري، پيش از انتخابات سال 92 اصولگرايي ميانه‌رو بود و اصلاح‌طلبان که تجربه تلخ رد صلاحيت آيت‌ا... هاشمي رفسنجاني در همان سال را داشتند، به‌ناچار از فردي غيراصلاح‌طلب حمايت کردند. تيغ تند فيلترهاي نظارتي حتي به يار امام راحل نيز رحم نکرد و در نهايت اين اصلاحات بود که مانند هميشه متضرر شد. با اين حال برخي از اتهامات مطرح‌شده در مطالب روزنامه کيهان بايد با دقت بيشتري مورد سنجش قرار بگيرد.
شما مسئوليت‌پذيريد؟


مسئوليت‌پذيري موضوعي است که کيهان در اين مطلب بدان اشاره کرده است. سابقه فعاليت‌هاي حسن روحاني در نهايت مشخص مي‌کند که او در اصل فعاليت‌هاي خود را با همراهي چه گروه‌هايي انجام مي‌داد اما نکته‌اي که بايد در نظر گرفته شود اين است که آيا کيهان و مديرمسئول آن نيز صداقت لازم براي اظهارنظر درباره مسئوليت‌پذيري را در کارنامه خود دارند؟ کيهان با حمله به شوراي شهر، آن را متهم به ناکارآمدي مي‌کند و اين موضوع را مصداق ناکارآمدي اصلاح‌طلبان در فعاليت‌ها مي‌داند. با اين وجود اشتباهات برخي دلواپسان فاجعه‌بارتر و البته قابل اثبات‌تر از اتهام‌زني به شوراي شهر است. مرداد سال 84 و در روزهاي پس از انتخابات رياست‌جمهوري، شاهد حمايت نمايان روزنامه کيهان از دولت اصولگراي محمود احمدي‌نژاد بوديم. اين روزنامه در اقدامي کم‌سابقه در مطلبي با عنوان «انتظار راي اعتماد»، حمايت نماياني از دولت نوظهور کرد و در صفحه نخست همان روزنامه گفت‌وگوهايي با وزراي پيشنهادي دولت محمود احمدي‌نژاد انجام داد. علي‌اكبر اشعري، حسين صفارهرندي، سيدمهدي هاشمي، عليرضا طهماسبي، محمد رحمتي، مصطفي پورمحمدي، محمد سليماني و جمال كريمي‌راد کساني بودند که کيهان گفت‌وگوي خود با آن ‌ها را منتشر کرد.
تغيير رنگ
با اين وجود کيهان به دولت بهار وفا نکرد و حسين شريعتمداري مديرمسئول اين روزنامه در يادداشتي با عنوان «زنده باد کدام بهار؟» به دولت موردحمايت خود حمله کرده و نوشت: «مدتي است که آقاي رئيس‌جمهور، وظايفي را که شرعا و قانونا برعهده دارد وانهاده و امکانات و فرصت‌ها و بيت‌المال مسلمين را براي اموري هزينه مي‌کند که نه فقط کمترين رابطه‌اي با وظايف تعريف‌شده رئيس‌جمهور ندارد بلکه به اين ترديد دامن مي‌زند که ايشان به جاي پرداختن به دغدغه‌هاي اساسي مردم و امور جاري و بر زمين مانده کشور، در پي خواسته‌هاي- با عرض پوزش- دم‌دستي و بلندپروازي‌هاي- باز هم با عرض پوزش- آميخته به توهم خود و اطرافيان کذايي خويش است و انگار نه انگار که در مقابل رأي مردم و اعتمادي که به ايشان شده است، وظيفه و رسالتي برعهده دارد! آقاي احمدي‌نژاد، آدم کم‌هوشي نيست و به همين علت نمي‌توان باور کرد که از سخيف بودن اقدامات اخير خود بي‌خبر است يا از ميزان آسيبي که اين اقدامات ناپسند براي شخصيت خود ايشان در پي داشته و زياني که به منافع ملي و خواسته‌هاي برحق و قانوني مردم وارد مي‌کند، اطلاعي ندارد! بنابراين سوال اين است که آيا خداي نخواسته قصد دهن‌کجي به مردم را دارد؟!» اين يادداشت در سال 91 منتشر شد و کيهان و کيهاني‌ها را از موضع حمايت از دولت کنار کشيد. با اين حال تغيير رنگ‌ها به همين نقطه ختم نشده و يک سال بعد، هجمه عليه دولت تدبير و اميد که روزهاي آغازين خود را سپري مي‌کرد، صرفه بيشتري براي کيهان داشت. به همين سبب کيهان در شهريور سال 92 در سرمقاله‌اي نوشت: «اهانت به رئيس‌جمهور سابق و دور از انصاف و آداب ديپلماتيک است»! اين تغيير موضع به حدي سريع رخ داده است که به‌سختي مي‌توان آن را هضم کرد. ادامه مقابله با دولت و جبهه اصلاحات با ابزار نام محمود احمدي‌نژاد، پس از انتخابات رياست‌جمهوري در سال 96 انجام گرفت و مديرمسئول روزنامه کيهان در نوشتاري در روزنامه خود نوشت: «اين نکته نيز گفتني است که مگر احمدي‌نژاد امروزه - و نه ديروز که شما در عمران و آباداني و خدمت به مردم انگشت کوچک او هم نمي‌شديد - چه مواضعي دارد که شما مدعيان اصلاحات نداريد؟ و آيا در ميان مواضع امروز او مي‌توانيد به موضعي اشاره کنيد که با مواضع شما تفاوت و اختلاف اساسي داشته باشد؟ آيا نبايد به خاطر مواضع ديروزتان خجالت بکشيد و براي اعتراض امروزتان به اردوگاه انقلاب و حق‌جويان - و نه قبيله‌گرايان - شرمنده باشيد؟!» آقاي شريعتمداري به مواضعتان کمي بيشتر نگاه کنيد.
صلاحيت تذکر نداريد
کيهان در حالي از مسئوليت‌پذيري اصلاح‌طلبان صحبت و امثال حجاريان را متهم مي‌کند که حتي مسئوليت فردي را که اين روزنامه 8 سال حمايت تمام‌عيار از رئيس‌جمهوري آن را برعهده داشت و آسيب‌هاي فراواني به حوزه‌هاي گوناگون سيستم اجرايي وارد کرد برعهده نمي‌گيرد. اصلاح‌طلبان نيز نواقصي در عملکرد خود داشته‌اند که بايد پاسخگوي آنها باشند اما تندروها نيز از اين موضوع مستثنا نيستند. با اين حال کيهان با مواضع متناقض خود صلاحيت تذکر اين مهم را ندارد. رطب‌خورده منع رطب کي کند؟