تاثیر زنگنه بر سرنوشت اصلاح‌طلبان

ورود ارز ناشی از صادرات نفت و گاز و میعانات گازی و محصولات پتروشیمی، نزدیکترین و کوتاه‌ترین مسیر برای تحول اقتصادی هرچند اندک است.
همین اندک مجال اقتصادی می‌تواند چه بسا خون تازه‌ای در رگ‌های اصلاح‌طلبان جاری کرده و آنان را به موفقیت امیدوار کند.مردم گشایش اقتصادی ببینند پای صندوق رای می‌آیند و چه بهتر از این؟!نقش زنگنه دقیقا همین جا لمس می‌شود و مهم است
آفتاب یزد ـ رضا بردستانی: این روزها، درست همان روزهایی است که خیلی‌ها می‌توانند خود را در قالبِ رئیس قوه ی مجریه و عالی‌ترین مقام اجرایی بنشانند و برای روزهایی که از 13 مرداد 1400 به بعد آغاز خواهد شد، نقشه بکشند؛ فرقی ندارد که اصلاح‌طلب باشی یا اصولگرا، نظامی باشی یا غیر نظامی، پایگاه مردمی و رای‌آوری داشته باشی یا نه؛ مهم رسانه‌ای است که در گمانه زنی ها، بررسی و تحلیل‌های انتخاباتی، گوشه ی چشمی به تو داشته باشد. اما ماجرای همه ی چهره‌ها و نام‌ها با یک نام بسیار ویژه، یک تفاوت اساسی دارد و آن«بیژن نامدار زنگنه» است، ژنرال دولت روحانی که اگر چه در برخی محافل از وی به عنوان گزینه‌ای قوی و قابل قبول در بین گزینه ی اصلاح‌طلبان نام برده شده اما، بیشتر از حضور؛ عملکرد و موفقیت‌های احتمالی و قابل پیش‌بینی زنگنه در وزارت نفت به طرزی باور نکردنی می‌تواند بر سرنوشت آن چه در خرداد 1400 می‌خواهد به تصویر کشیده شود، تاثیرگذاری داشته باشد تا جایی که مهدی چمران می‌گوید: «کسی که فکر کند اصلاح‌طلبان در ۱۴۰۰ رای نمی‌آورند دچار توهم است.» این که رئیس شورای شهر سابق تهران گفته است: «کسی که فکر کند اصلاح‌طلبان در ۱۴۰۰ رای نمی‌آورند دچار توهم است.» نه از سر خیرخواهی و همراهی و حمایت که برای بستن برخی تهمت‌ها بیخ ریش اصلاح‌طلبان است که بدان نیز خواهیم پرداخت اما همین بخش از سخنان مهدی چمران موید پالس‌هایی است که می‌تواند همچنان اصلاح‌طلبان برای پاستورِ پساروحانی امیدوار نگاه دارد.
در آن سخنانی که پیشتر بدان اشارت رفت؛ چمران با تاکید بر اینکه جریان مقابل ـ شما بخوانید اصلاح‌طلبان ـ به دنبال دوقطبی‌سازی است و کسانی که فکر می‌کنند در این دوره گروه‌های اصلاح‌طلب رای نمی‌آورند دچار یک توهم هستند، اظهار داشته: «چنین چیزی درست نیست و ممکن است که با همین دو قطبی سازی‌ها و کمک‌های تبلیغاتی که از کشورهای دیگر می‌شود به موفقیتی دست پیدا کنند.» عضو شورای ائتلاف، نیروهای انقلاب اسلامی با بیان اینکه هر روز برای ایجاد دو قطبی‌سازی یک چیز را مطرح می‌کنند، اظهار داشت: «چند روز پیش بحث واکسن را مطرح کردند در حالی که کسی نگفته بود که واکسن نزنید و فقط گفته بودند که از پول ملت واکسنی نخرید که مشکوک است و در آمریکا و اروپا تعداد زیادی تلفات داشته است. ولی این دو قطبی را ساختند و بعد مشخص شد که آن واکسن‌ها قابل اعتماد نیستند.» وی با اشاره به اینکه دوقطبی‌سازی‌های مذاکره و جنگ و فیلتر کردن و نکردن فضای مجازی دستاویزهایی است که وجود دارد، گفت: «بزرگنمایی هم در این زمینه‌ها صورت می‌پذیرد و یک دو قطبی به وجود می‌آید که ممکن است برایشان جواب هم بدهد.»


> چمران به در و دیوار زده است چون از حقیقت گریزان است!
برای ادامه ی بحث تنها به همین بخش از صحبت‌های چمران بسنده می‌کنیم:«کسی که فکر کند اصلاح‌طلبان در ۱۴۰۰ رای نمی‌آورند دچار توهم است.» واگرنه باقی صغری ـ کبری چیدن ها، مثال بارز خود را به در و دیوار کوبیدن است از آن جهت که حتی اگر از اردوی اصلاح‌طلبان و تصمیمات این جناح بی‌خبر باشد، از جناح خود و آشفتگی‌ها و چند دسته سازی‌های مرسوم قطعاً باخبر است پس موضوع انتخابات و اصلاح‌طلبان را به دو قطبی‌سازی و مسائل حاشیه‌ای گره می‌زند تا از اصل ماجرا فرار کند.
> ابهام و وقت کُشی بوروکراتیک به نفع برندها
سید وحید کریمی، تحلیلگر مسائل سیاسی در یادداشتی به رداصلاحات انجام گرفته از سوی مجلس شورای اسلامی در فقره ی
قوانین حاکم بر انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان پرداخته می‌نویسد:«مجلس شورای اسلامی در دوره‌ی یازدهم در برخی مسائل خوب ظاهر شد و تقریبا می‌توان گفت در همکاری با قوه‌ی قصائیه؛ دولت را ترغیب به حرکت و پیشگیری از اقدامات بی‌تدبیرانه کرد ولی اینکه هر مجلس در آستانه‌ی انتخابات ریاست جمهوری به اعمال نظر در قانون انتخابات تمایل پیدا کند و شورای‌ نگهبان مصوبه‌ی مجلس در خصوص انتخابات ریاست جمهوری را به مجلس پس بفرستد و مغایر قانون اساسی بخواند، جای مکث و پرسش خواهد داشت.»
وی ادامه می‌دهد:« اگر ریل گذار؛ ریل را معیوب و با این همه وقت، جلسه، استدلال و احتمالا برای مقصدی مشخص و یا نامشخص طراحی کند؛ هدف چیست؟ آن هم در آستانه‌ی انتخاباتی حساس که اعتماد عمومی و ایجاد حس ترغیب به مشارکت بسیار مهم است! ممکن است گفته شود مجلس کار خودش را انجام داد و شورای نگهبان هم کار خودش را انجام داد؛ اگر قرار باشد هر چه مجلس تصویب کرد شورای نگهبان تصویب کند، آنگاه؛ نیازی به شورا نخواهد بود. ولی از منظری دیگر، ظاهرا مجلس با یک تیر، دو هدف را نشانه گرفته بود که هیچکدام به هدف نخورد؛ به نظر می‌رسد مجلس قصد تغییر قانون و همزمان؛ طراحی قانونی جدید را داشت ولی شورای نگهبان با استناد به اصل ۱۵۱ احتمالا معتقد است، مجلس اول قانون را تغییر دهد و سپس طرح نو دراندازند. اگر فرض فوق پذیرفته شود به معنی رفت و آمد مجلس و شورای نگهبان در یک چرخه تکراری خواهد بود، دیگر آنکه، اگر چند بار این روش؛ به صورت سهو و یا عمد انجام شود، زمان برای نامزدها به خصوص «تازه نفس ها» تنگ می‌شود و «برندها» در فضای ابهام و وقت کشی بوروکراتیک، برنده خواهند بود.»
> قالیباف؛ رئیس جمهور یا نماینده‌ای معمولی؟!
این اشاره ی سید وحید کریمی کافی است تا متوجه شویم، اصولگرایان طرفدار قالیباف و کسانی که ذیل سایه ی قالیباف، تلاش می‌کردند تا راه را بر نامزدهای اصلاح‌طلب یا مورد حمایت اصلاح‌طلبان، سد کنند نیز تقریبا به سنگ خورده است تا جایی که روزنامه ی شرق در مطلبی مدعی می‌شود؛ « حدس و گمانه به این سمت و سو در حرکت است
که با پایان گرفتن سال نخست مجلس یازدهم، محمدباقر قالیباف به یک نماینده ی معمولی مجلس تبدیل شود و حتی دیگر بر کرسی ریاست قوه ی مقننه نیز نتواند تکیه بزند، ساکن پاستور شدن که رویایی دست نایافتنی است.» در این فقره البته شرق مدعی روی کار آمدن سعید جلیلی به عنوان رئیس مجلس و سعید محمد به عنوان جانشین حناچی می‌شود.
> معیشت و اقتصاد تعیین‌کننده است نه شعار و وعده!
از برخی اظهار نظرات و رنگ پریدن‌های متوالی می‌توان فهمید، در این چند ماه باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری، هرچه دست و پا زدن مجلس نشینان و قالیباف اندیشان و پایداری چی‌ها بی‌نتیجه و بی‌ثمر است به همان میزان زنگنه و تیم خط اول مقابله با تحریم‌ها به آسانی می‌توانند بر همه ی موانع فائق آمده و نامزدی را روانه ی پاستور کنند که مردم می‌خواهند!
از این جا به بعد می‌توان سرراست‌تر به موضوع زنگنه و تاثیر او بر انتخابات 1400 دست گذاشت. عملکرد وی در حوزه ی نفت و گاز و انرژی، چه در ابعاد داخلی و چه در ابعاد بین‌المللی در هرصورت می‌تواند مردم را امیدوار کند.
ورود و حضور ارز ناشی از صادرات نفت و گاز و میعانات گازی و محصولات پتروشیمی ـ به هر جان کندنی که هست ـ در کنار گشایش‌هایی که این مقوله می‌تواند در بازار و زندگی مردم ایجاد کند، نزدیکترین و کوتاه‌ترین مسیر برای تحول اقتصادی هرچند اندک است.همین اندک مجال اقتصادی می‌تواند چه بسا خون تازه‌ای در رگ‌های اصلاح‌طلبان جاری کرده و آنان را به موفقیت امیدوار کند.مردم گشایش اقتصادی ببینند پای صندوق رای می‌آیند و چه بهتر از این؟!نقش زنگنه دقیقا همین‌جا لمس می‌شود و مهم است.
> یک توئیت، یک نکته
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا که دست بر قضا با برخی اصولگرایان اصلا مهربان نیست در توئیتی می‌نویسد:«درجلسات بودجه به نمایندگان مجلس گفته‌اند ناشیگری و سیاست بازی آن‌ها به زودی قیمت ارزاق عمومی از جمله نان و مرغ و روغن و... را تا سه برابر افزایش می‌دهد. جوابی که شنیده‌اند این بوده: این موضوع در ماه‌های آخر دولت فعلی اتفاق می‌افتد و خیلی هم خوب است!»
محمد مهاجری به چه نیت این مطلب کوچک را در توئیتر خود نشر داده بماند اما خطر اصلی این ادعا آن است که راه زمین زدن دولت و اصلاح‌طلبان؛ تنگناهای اقتصادی، تورم لجام گسیخته، گرانی و نارضایتی عمومی است در این وضعیت آن که می‌تواند هر سه مورد ـ تنگناهای اقتصادی، تورم لجام گسیخته، گرانی ـ را سر و سامان دهد کیست؟! بیژن نامدار زنگنه!
> بوی ائتلاف و نرمش می‌آید
در این میانه بد نیست خیلی گذرا به موضوعی دیگر در کنار این اتفاق محتمل که عملکرد زنگنه می‌تواند انتخابات1400 و مسیر آن را تحت‌الشعاع قرار دهد، اشاره کنیم و آن نرمش و چرخش معنادار اصلاح‌طلبان است از مواضع قبلی، همان مواضعی که حکایت داشت بر این مهم که آن‌ها دیگر ائتلاف نخواهند کرد، اما گویا این ائتلاف نمی‌کنیم گفتنِ اصلاح‌طلبان یک ضمیمه و تتمه نیز دارد و آن ائتلاف با چهره‌هایی نظیر روحانی است که واعظی و نوبخت و نهاوندیان و آشنا همه کاره ی او باشند واگرنه هیچ بعید نیست در همین نرمش‌ها و چرخش ها، اصلاح‌طلبان تصمیم بگیرند با یک غیر اصلاح‌طلب و یک اصولگرای معتدل که عهد شکن و فراموشکار نباشد، ائتلاف کنند.
> گفتگوهای برجامی مهم است
گفتگوهای برجامی مهم است اما نه به قول «چمران» برای دوقطبی‌سازی بلکه برای ایجاد گشایش در زندگی مردم، برای فائق آمدن بر گرانی و تورم وحشتناک و این یعنی زنگنه می‌تواند با همان درایت و مدیریتی که در وی سراغ داشته ایم، خط سیر نامزدها به سوی پاستور را تغییر دهد!