جشنواره‌اي كه شور سينما را زنده نكرد

تينا  جلالي
سي‌ونهمين جشنواره فيلم فجر هم با تمام حواشي و بحث‌ها و جنجال‌هايش به پايان رسيد. رويدادي كه تحت تاثير بيماري كرونا يكي از متفاوت‌ترين دوره‌هاي خود را تجربه كرد. قطعا سال‌ها بعد تداعي سي‌ونهمين جشنواره فيلم فجر بحث‌ها و نكاتي را به ذهن متبادر مي‌كند كه در حالت طبيعي عجيب به نظر مي‌رسد. اينكه تا رسيدن به روزهاي نهايي برگزاري ممكن بود شيوع پيك چهارم بيماري كرونا  باعث شود اصلا جشنواره برگزار نشود، اينكه امسال جشنواره فيلم فجر هيات انتخابي نداشت، اينكه به‌رغم تاكيد فيلمسازان و اهالي رسانه فيلم قاتل و وحشي از نمايش در اين رويداد باز ماند و... اما پرسشي كه وجود دارد برگزاري اين رويداد در همين اندازه و قالب تا چه ميزان موفقيت‌آميز بود و فيلم‌هاي راه يافته به بخش مسابقه از چه سطح كيفي برخوردار  بودند  و چه  مضموني داشتند؟
ضعيف  مثل  بقيه  دنيا!
آرش خوشخو از منتقدان و كارشناسان مباحث سينمايي در ابتداي صحبتش در اين باره  با تاكيد مي‌گويد كه «مطمئنا جشنواره فيلم فجر امسال جشنواره باكيفيتي نبود. به هر حال شرايط كرونايي بر كيفيت فيلم‌ها تاثير گذاشته بود و همين موضوع ساخت بسياري از پروژه‌هاي مهم را به تعويق انداخت، اين مشكلي است كه بسياري از جشنواره‌هاي بزرگ دنيا هم با آن دست و پنجه نرم مي‌كنند از كن و برلين تا ونيز . مطمئنا كيفيت فيلم‌هاي امسال در داوري اسكار هم به نسبت هرسال افت كرده است. به‌طور كل امسال سال سختي براي سينما بود.»  با اين حال اين منتقد نفس برگزاري جشنواره امسال را خوب و مناسب ارزيابي مي‌كند و توضيح مي‌دهدكه: «برگزاري جشنواره باعث شده سينما فرصتي پيدا كند تا از حالت كما  و  ورشكستگي كامل بيرون بيايد و براي شروع دوباره حركتي كند. حالا نمي‌دانم كه اين اتفاق پيامدهاي مثبتي دارد يا ندارد و‌لي به هرحال برگزاري جشنواره تلاشي بوده كه سينما بعد از يك رخوت طولاني تكاني بخورد.» او ادامه مي‌دهد: «از نظر رعايت قوانين پروتكل‌هاي بهداشتي من مشكلي حس نكردم. وضعيت نكات بهداشتي در سالن‌هاي نمايش فيلم‌هاي جشنواره بهتراز بازار تهران يا برگزاري مسابقات فوتبال يا ميدان تجريش و يا وزارتخانه‌هاي دولتي و شهرداري و مكان‌هايي كه مراجعه‌كننده زيادي دارد، رعايت مي‌شد و من مساله‌اي نديدم كه بخواهم به آن معترض شوم .» خوشخو مي‌گويد كه اگر بخواهم جشنواره امسال را با جشنواره‌هاي پانزده سال گذشته مقايسه كنم قطعا امسال يكي از ضعيف‌ترين دوران اين جشنواره بوده؛ تعداد فيلم‌هاي انتخاب شده به شكل نامعقولي كم بود، در ميان 50 فيلم ديگري كه معرفي شده بودند مي‌توانستيم دو تا چهار فيلم ديگر انتخاب كنيم تا دو روز آخر جشنواره، آنقدر خلوت و سوت و كور نباشد. من فكر نمي‌كنم كيفيت فيلم‌هاي بيرون مانده از جشنواره با فيلم‌هاي ارائه شده اختلاف خيلي زيادي داشته باشد.  خوشخو در بخش ديگري از صحبت خود درباره سطح كيفي مجموع فيلم‌ها توضيح مي‌دهد: «فيلم‌هايي كه امسال در جشنواره فجر نمايش داده شد چند مولفه شبيه به هم داشتند؛ نكته اول اينكه نماي معاصر شهري يا تهران معاصر در فيلم‌ها بسيار كم ديده شد. فقط در فيلم «روشن» تهران امروز را ديديم. در بقيه فيلم‌ها لوكيشن‌ها در حاشيه شهرها، روستاها  يا شهرهاي  شمال كشور  بودند. 
يا اينكه داستان در گذر تاريخ روايت مي‌شد.  مثلا قصه تهران دهه هفتاد بود يا آبادان دهه شصت. البته نفس پرداخت به تاريخ معاصر ايران اتفاق خوشايندي است. از فيلم يدو گرفته تا گيجگاه و روزي روزگاري آبادان و مصلحت و منصور.  نكته ديگر مندرج در فيلم‌ها، بي‌اعتمادي به مردم بود در فيلم‌هايي مثل «شيشليك»، «ابلق» «روشن» «بي‌همه‌چيز» نگاه خوشايندي به مردم وجود ندارد و مردم را گروه‌هاي طماع يا ترسو يا منفعل ترسيم مي‌كنند. مولفه مهم ديگر در فيلم‌هاي امسال نگاه تيره‌اي بود كه به آينده وجود داشت و در فيلم‌هايي مثل «شيشليك» و «روشن»  قابل  لمس  بود. 
داوران  جشنواره  قدرتمند  نبودند


 از نظر خوشخو كيفيت بازي بازيگران زن و مرد در حد كيفيت فيلم‌هاي سينماي ايران بود: «ولي برايم عجيب بود خانم شاكردوست چطور برنده سيمرغ نشد و اينكه معيار هيات داوران چه بوده نمي‌دانم ولي آنچه مسلم است اينكه هيات داوران جشنواره فجر هيات داوران قدرتمندي نبودند. فقدان نويسنده متخصص و منتقد فيلم يا چهره‌اي كه خارج از فضاي صنفي سينما حضور داشته باشد كاملا حس مي‌شد و حتما بايد در هيات داوران چنين چهره‌اي وجود مي‌داشت. كسي كه بتواند خارج از ملاحظات صنفي در راي‌گيري شركت كند. نتايج جشنواره و داوري‌ها هم تقريبا هيچ كدام باب سليقه شخصي من نبود وطبيعتا برگزيدگان با يك‌سري ملاحظات و محاسبات خاص هيات داوران  و  معاونت سينمايي انتخاب  شده  بودند.
ويترين  فقيرانه‌اي  از  فيلم‌هاي  پرهزينه
 شاهين شجري‌كهن معتقد است امسال جشنواره فيلم فجر از هر سال ديگري كيفيت عمومي پايين‌تري داشت و فيلم‌ها هيچ كدام بي‌نقص و واجد اثرگذاري چشمگيري نبودند. از نظر او هيچ فيلمي جشنواره امسال را تحت تاثير قرار نداد و مورد اجماع منتقدان و مخاطبان قرار نگرفت و هيچ فيلمي نتوانست شور و هيجان را به ميان مخاطبان بياورد و بحث‌برانگيز شود: «به نظر من جشنواره امسال ويترين فقيري از فيلم‌هاي پرهزينه با تهيه‌كنندگان دولتي و با موضوعاتي عموما در چند مجموعه معنايي مشخص را به نمايش گذاشت. فيلم‌هايي كه از «امروز» و «اينجا» گريزان هستند و از جامعه  و  زمانه خود  فرار مي‌كنند.»
 اين منتقد سينما در ادامه توضيح مي‌دهد: «يا قصه فيلم‌ها در گذشته اتفاق مي‌افتد يا داستان‌ها در روستا براي مخاطب تعريف مي‌شود يا شخصيت‌ها در امريكا هستند يا اينكه سازندگان زمان و مكان را به نمونه كوچك تقليل مي‌دهند مثل اردوگاه يا جامعه فرضي. هيچ فيلمي امسال حرف جامعه امروز ما و مسائلي كه در آن جاري است را بيان نمي‌كند از جمله فقر عمومي و فشار شديد اختلاف طبقاتي يا حتي بحث بيماري كرونا كه باعث به هم خوردن معادلات زندگي آدم‌ها و فقيرتر شدن سطح عمومي زندگي آدم‌ها مي‌شود.» شجري‌كهن همچنين توضيح مي‌دهد كه در فيلم‌ها نكات و مسائلي مطرح مي‌شود كه با بدنه و زمانه امروز نسبت مستقيمي ندارد. فيلم‌ها يا فرد را محور قرار مي‌دهند كه او تصميم غلطي گرفته و با كرده خود دست به گريبان است يا مثل فيلم‌هاي «بي‌همه‌چيز، زالاوا و ابلق» كه آدم‌هايش در روستا زندگي مي‌كنند. يا در گتو يا كمپ آوارگان هستند. يا مثل فيلم «ستاره بازي» كه داستانش در امريكا مطرح مي‌شود و آنجا هم مساله فرديت است. «روزي روزگاري آبادان» در ابتداي قصه مي‌گويد كه داستان در سال 1381 روايت مي‌شود و قصه به 20 سال پيش برمي‌گردد و شهر مشخصي كه قصه در آنجا هم روايت نمي‌شود. يا فيلم «تي‌تي» كه دانشمندي به دنبال كاغذش مي‌گردد و اين فيلم هم هيچ طبقه اجتماعي را نمايندگي نمي‌كند يا فيلم «خط فرضي» كه يك‌سري آدم‌ها تصميم غلطي گرفتند كه بيشتر اين تصميمات فردي است و ربطي به جامعه و زمانه ما ندارد. داستان‌ها در يك زمان فرضي روايت مي‌شوند يا مكان و زمان جعلي دارند. در فيلم‌ها نشاني از مسائل  امروز  جامعه  نمي‌بينيم. 
 منتقد مجله فيلم در بخش ديگري از صحبتش به نكته مهمي اشاره مي‌كند كه در فيلم‌هاي جشنواره امسال كاملا مشهود بود: «اينكه توده مردم متهم مي‌شوند كه هر بلايي سرتان بيايد حق‌تان است، چون منفعل و بي‌عرضه هستيد، اين نكته در فيلم «بي‌همه‌چيز» كاملا مشهود است تمام مردم را توده بي‌فكر و فاقد فضيلت ترسيم مي‌كند، در ابلق كه آدم‌ها درهم مي‌لولند و   در شيشليك شخصيت كارگر توسري خور كه هر چه تبليغات مي‌گويد انجام مي‌دهد و فيلم يك جور نگاه تحقيرآميز به مردم دارد. به‌طور كلي در فيلم‌ها انگشت اتهام به طرف توده مردم و جماعت است كه اگر بدبختي، خودت مقصري و سيستم مقصر نيست. اين از مجموعه فيلم‌هاي امسال كاملا استنباط مي‌شود.»  از نظر او در فيلم‌هاي امسال جشنواره اصلا قصه وجود ندارد. درام، موقعيت‌سازي  و شخصيت‌سازي ديده نمي‌شود و در داستان‌ها  روايت  متوازني  نمي‌بينيم. 
تقسيم  غنايم  جوايز  جشنواره
او در انتهاي صحبتش مي‌گويد: «مي‌توانم بگويم يكي از بدترين سال‌هاي جشنواره را پشت سر گذاشتيم. حتي جوايز هم يك‌جور تقسيم غنايم بود و بهترين فيلم‌هايي كه امسال انتخاب شدند از لحاظ كيفي متوسط بودند. فيلم‌ها موجي در مردم ايجاد نكرد و شور سينما بين مردم زنده نشد. اين از دستاوردهاي جشنواره محفلي سي‌ونهم بود  از  نظر من.»
پاسخ  انتقادها  از  زبان  داور  جشنواره
 با سيدجمال ساداتيان يكي از اعضاي هيات داوري جشنواره امسال گفت‌وگو كرديم و نظرش را درباره سطح كيفي فيلم‌هاي توليدي امسال جويا شديم. او مي‌گويد: «از مزايا و حسني كه جشنواره امسال داشت اينكه تنوع ژانر در ميان فيلم‌ها ديده مي‌شد. به‌رغم محدوديت‌هايي كه شيوع كرونا در كشور به وجود آورده بود شاهد تنوع ژانر در ميان فيلم‌هاي سينما بوديم. اما آنچه از نظر محتوايي در فيلم‌ها اهميت زيادي دارد اينكه موضوع فيلم‌ها به‌ شدت تحت تاثير فضاي عمومي كشور شناخته شده و ملهم از اتفاقاتي است كه در متن جامعه  شاهد آن  هستيم.»
داستان  مردمان  فرودست 
ساداتيان با بيان اينكه تقريبا داستان بيشتر فيلم‌هاي امسال از نظر طبقاتي در مناطق جنوب شهر روايت مي‌شود، توضيح مي‌دهد كه «نكته عجيب ماجرا اينجاست كه امسال موضوع و سوژه‌اي كه به اتفاقات بالاي شهر مربوط شود اصلا نداشتيم و حتي پرداختن به مشكلات طبقه متوسط هم در ميان قصه‌ها بسيار اندك بود. از اين حيث همه قصه الهام گرفته از فقر و مشكلاتي است كه تنگدستي در جامعه ما به وجود آورده  و  فيلم‌ها تحت تاثير  فقر جامعه  بود.»
اين تهيه‌كننده همچنين مي‌گويد: «وقتي قصه‌اي وارد بحث فقر و نداري مي‌شويد طبيعتا كارگردان و نويسنده مصيبت‌هاي آن را هم بايد به تصوير بكشند. عوارض اجتماعي هم كه فقر در جامعه دارد در پرداخت داستاني افزايش پيدا مي‌كند به همين جهت مي‌توانم بگويم اكثر فيلم‌هاي امسال چه فيلم‌هايي خارج از بخش مسابقه و چه فيلم‌هايي كه در جشنواره حاضر بودند به لحاظ مضموني تلخ و گزنده هستند و اين براي سينماي ايران و حتي كشورمان  بسيار  بد  است.»
 داور سي و نهمين جشنواره فيلم فجر به صحبت‌هايش اضافه مي‌كند كه به نظر من در جمع‌بندي كلي بايد فيلم‌هاي امسال سينما را به مسوولان نشان داد و از آنها پرسيد كه چرا وضعيت كشور به اينجا رسيده كه فقر به اين غلظت در رفتار مردم تاثير مي‌گذارد و بازتاب آن در فيلم‌ها به وضوح ديده مي‌شود؟ شهرونداني كه از سر فقر و تهيدستي به كارهاي خلاف كشيده مي‌شوند.   به‌عنوان مثال عده‌اي صحنه تصادف مي‌سازند تا با مشكلي كه براي اعضاي بدن خود به وجود مي‌آورند، بتوانند از بيمه پول بگيرند و اصلا دلال اين حرفه مي‌شوند مثلا كسي حاضر است يك عمر از ناحيه پا فلج شود و اين مصيبت را تا آخر زندگي خود تحمل كند تا 150 ميليون تومان به او داده شود.  اين نشان مي‌دهد كه فقر و نداري به شكل وحشتناكي تا عمق و استخوان جامعه تاثير گذاشته و از آن بدتر دستمايه موضوع  فيلم‌ها  شده  است.
به  جوان‌ها  توجه  كرديم
 از ساداتيان درباره ساختار فيلم‌هاي امسال كه با انتقادات زيادي مواجه بود، مي‌پرسيم كه او مي‌گويد: «به نظر من سطح ساختار فيلم‌ها به غلظت انتقاداتي كه مطرح مي‌شود، نيست ولي بايد هر ساله فيلم‌هاي سينماي ايران به لحاظ كيفي ارتقا پيدا كند و به سطح استانداردي برسد. به اين نكته توجه كنيم كه امسال نسبت به سال گذشته توليدات سينما نصف شده بود، اما معتقدم 16 فيلمي كه به مرحله نهايي راه پيدا كردند واجد ويژگي‌هاي ساختاري و محتوايي بودند. ما امسال فيلم‌هايي را براي جشنواره انتخاب كرديم كه وقتي در سينماها نمايش داده مي‌شود تقريبا همه طيف‌هاي مخاطب با هر سليقه‌اي را با خود همراه كند و راضي نگه دارد به‌طوري كه وقتي تماشاگر از سالن بيرون مي‌آيد، نگويد كه  فيلم بدي  تماشا  كردم.»
ساداتيان درباره انتقادهايي كه از سوي بعضي منتقدان به شيوه داوري امسال و عدم انتخاب بعضي بازيگران براي كسب سيمرغ مطرح مي‌شود، توضيح مي‌دهد كه «منتقدان حق دارند راجع به اين نكات اظهارنظر كنند اما از نظر من داوري امسال به هيچ عنوان گل‌درشت نبود. توجه ما در مقوله بازيگري به نسل جديد و جوان بود اگر از ميان قديمي‌تر‌ها بايد انتخاب مي‌كرديم نمي‌توانستيم به نسل جديدتر بها دهيم به همين جهت با كمي ارفاق تلاش كرديم بازيگران نسل جديد بيشتر مورد قضاوت قرار بگيرند. چه عوامل پشت دوربين و چه مقابل دوربين نسل جوان مورد توجه بيشتري قرار گرفتند. دليل هم داشتيم؛ براي اينكه جوانان در آينده قرار است سينماي ايران را در دست بگيرند و چرخه اين سينما را بچرخانند. بحث كيفيت كاري بسيار براي‌مان اهميت داشت حتي به اين توجه نكرديم كه چه كسي از قبل سيمرغ دريافت كرده، به عنوان نمونه فيلمبرداري كه امسال سيمرغ بهترين فيلمبرداري را دريافت كرد (مرتضي نجفي) سال گذشته هم سيمرغ بهترين  فيلمبرداري را  دريافت كرده  بود.» 
تهيه‌كننده فيلم «چهارشنبه سوري» همچنين درباره انتخاب ستاره پسياني و رضا عطاران در بخش بازيگران هم به اين نكته اشاره مي‌كند كه ستاره پسياني در فيلم «يدو» متفاوت‌تر ظاهر شد و او از تمام ظرفيت بازيگري خود براي ارائه نقش مطلوب استفاده كرد و روايت بخش اعظم فيلم بر دوشش بود. به اين نكته هم اشاره كنم كه رضا عطاران را تا به حال هم در قالب طنز ديده بوديم  و او در فيلم روشن توانست  متفاوت  ظاهر  شود. 
  خوشخو: اگر بخواهم جشنواره امسال را با جشنواره‌هاي پانزده سال گذشته مقايسه كنم قطعا امسال يكي از ضعيف‌ترين دوران اين جشنواره بود و هيات داوران جشنواره فجر هيات داوران قدرتمندي نبودند. فقدان نويسنده متخصص و منتقد فيلم يا چهره‌اي كه خارج از فضاي صنفي سينما حضور داشته باشد كاملا حس مي‌شد.
  شجري‌كهن: جوايز جشنواره يك‌جور تقسيم غنايم بود و بهترين فيلم‌هايي كه امسال انتخاب شدند از لحاظ كيفي متوسط بودند. فيلم‌ها موجي در مردم ايجاد نكرد و شور سينما بين مردم زنده نشد. اين از دستاوردهاي جشنواره محفلي سي‌ونهم بود از  نظر من.
  ساداتيان: منتقدان حق دارند راجع به اين نكات اظهارنظر كنند اما از نظر من داوري امسال به هيچ عنوان گل‌درشت نبود.