مگر کرونا آمده؟

مجید ابهری‪-‬ بروز یک بیماری اپیدمیک براساس قواعد ومعیارهای بهداشتی ودرمانی، دارای ضرورت‌هایی در محورهای پیشگیری ودرمان است. کشتار بی‌امان کووید ۱۹درجهان وطن ما را نیز از هجوم خود درامان نگذاشته است. رفتار بعضی از مسئولین ودست اندرکار ودرصدی ازمردم در شهرهای مختلف، انسان را به تردید ودودلی می‌کشاند که نکند ورود کرونا به کشور در ردیف شایعات فضای مجازی باشد. اما مرگ دوست، فامیل، همسایه و... این رویای تلخ و وحشتناک را به واقعیت بدل کرده و انسان را وادار به باور می‌کند. خب اگر ورود کرونا به کشور جدی است پس در صورت جدیت ویروس؛ این چه وضع وارد نمودن واکسن است؟ شکل، نحوه ورود واستفاده از واکسن پشتوانه تقویت این شبهه‌ها وشایعات می‌شود که نکند ورود واکسن وتزریق آن در دو مسیر صورت می‌گیرد؛ ازما بهتران و مردم. چرا بخش قابل توجهی از مردم در خیابان ها، رستوران ها، فروشگاه‌ها و... اینقدر ساده وشوخی‌وار با این بلای مهلک برخورد می‌کنند؟ نکند پاسخ به سوال بودن ونبودن را پیدا کرده وچاره را درنبودن یافته اند. وقتی یک چهره هنری وفرهنگی استفاده از ماسک را اشتباه و تعطیلی سینما را اشتباه‌تر بیان می‌کند؛ تکلیف افراد عادی روشن است. از سوی دیگر جایگاه ستاد کرونا در کجای هرم سازمانی مقابله با کرونا قرار دارد؟ چرا به برخی از مصوبات ودستورات آن توجه نمی‌شود؟ قرمز وآبی وصورتی کردن شهرها نیز آبی بر آتش شعله‌ور کرونا نمی‌ریزد.
عدم قاطعیت دولت ونهادهای متولی در کم توجهی برخی ازمردم بی‌تاثیر نیست. هرروز تاخیر در استفاده از واکسن در کنار افزایش اضطراب اجتماعی باعث رشد آمار
مرگ‌ومیر می‌گردد.
از یکطرف گرانی کمرشکن و از طرفی ضرورت قرنطینه دولت را به‌عدم قاطعیت سوق می‌دهد اما صحبت از جان است متاعی غیر قابل خرید وفروش و درمعرض خطر. اینگونه تضادهای رفتاری، کندی حرکت وضعف مدیریت، سبب شده که پرستاری که باردار بوده بخاطر کار در بخش کرونا حسرت بغل کردن طفلش بر دلش بماند واقعا چه کسی پاسخگوی این پرستار جوان وآرزو به دل مانده می‌باشد. گذر بی‌تفاوت از کنار این حادثه هولناک دهن کجی به عواطف انسانی است. مجموعه این رفتارها و حوادث در ذهن آدم این سوال را ایجاد می‌کند که مگر کرونا آمده؟