دشواری نوشتن از مرگ ایرج کابلی

دشواری نوشتن از مرگ ایرج کابلی پژمان موسوی ایرج کابلی هم رفت، درست در ۸۲سالگی. تا چند روز پیش از درگذشت، نشانی از مرگ در او نبود، هر‌چه بود زندگی بود و شوق نوشتن. هر‌چه بود فرهنگ بود و کوشش جدی در مسیر زبان‌شناسی و خط و زبان فارسی. تا همین چند روز پیش که برای انجام گفت‌و‌گویی مفصل برای روزنامه «شرق» درباره «فارسی‌خط»، چندباری میهمان منزلش بودم، هیچ‌گاه تصور نمی‌کردم پیش از انتشار متن این گفت‌وگو در روزنامه، بخواهم درباره نبودن و مرگ او بنویسم. اما چه می‌شود کرد که همیشه حسرت‌ها مقدم بر امیدها و آرزوهای ماست و حالا ما مانده‌ایم و جای خالی ایرج کابلی. ایرج کابلی از نسل دانش‌آموختگان دبیرستان البرز بود که در دانشگاه، معماری خوانده بود اما به معماری جز در حد دل‌مشغولی‌های شخصی‌اش وفادار نبود. در عوض، چند زبان را در حد اعلای خودش فراگرفت و راه نویسندگی و ترجمه را در پیش گرفت و بیشتر از روسی و انگلیسی به فارسی برگرداند. تا اینجای کار، هنوز ایرج کابلی، ایرج کابلی نشده بود. همکاری و نزدیکی با احمد شاملو، عضویت در کانون نویسندگان آن زمان و مهم‌تر از همه، عضویتش در شورای بازنگری در شیوه نگارش و خط فارسی، به ایرج کابلی وجهه‌ای عمومی و ملی بخشید و به ارائه شیوه نوینی برای تقطیع وزن‌های عروضی منتج شد. بخشی از شیوه جدید نگارش فارسی که ما اکنون مطابق با آن می‌نویسیم، مرهون تلاش‌های او و شورای بازنگری در شیوه نگارش و خط فارسی است. پس از درگذشت احمد شاملو و کم‌رنگ‌شدن فعالیت‌های شورای بازنگری، او به این مسیر ادامه داد و فعالیت‌هایش را در چارچوبی به نام «فارسی‌خط» که هدفش ارائه شیوه‌ای برای یک دستور زبانی کمکی برای زبان و خط فارسی با هدف درست‌نویسیِ ایرانیان و نزدیکی زبان نوشتاری مردم ایران، افغانستان و تاجیکستان بود متمرکز کرد و در این مسیر به موفقیت‌های زیادی هم رسید.
دستور جامع زبان اوستا آخرین اثر گران‌سنگ او بود که همین چند روز پیش از سوی انتشارات فرهنگ معاصر منتشر و روانه کتاب‌فروشی‌ها شد.
برای ایرج کابلی که عضو هیئت امنای بنیاد هوشنگ گلشیری هم بود، این اواخر تنها یک چیز مهم بود: ایرانیان باید همان‌طور که حرف می‌زنند بنویسند و همان را که می‌نویسند، بتوانند آن نوشته را بخوانند. او این را تنها در چارچوب «فارسی‌خط» قابل تحقق می‌دانست، چارچوبی که باید امیدوار بود با رفتن او فراموش نشود و همچنان کسانی باشند که آن را پیگیری و عملیاتی کنند.