4 برداشت حیرت‌انگیز از زندگی فوتبالی مهدی طارمی

چهارشنبه‌شب وقتی مهدی طارمی با تیزهوشی توانست در دقیقه یک بازی با یوونتوس تور دروازه این تیم را به لرزه دربیاورد؛ خیلی از ما احساس غرور کردیم و برایش ایستاده کف زدیم. دیدن موفقیت‌های یک ایرانی در هرجای جهان به مخاطبان فوتبال احساس خوبی می‌دهد و باعث می‌شود که همه‌مان از این درخشش‌ها احساس غرور کنیم.

مهدی طارمی حالا در ترکیب پورتو روزهای درخشانی را سپری می‌کند و همه ما هم از اینکه یک بازیکن ایرانی توانسته خاطرات علی دایی، علی کریمی، وحید هاشمیان، مهدی مهدوی‌کیا و… را زنده کند، خوشحالیم. اما یک فلش‌بک به گذشته و مسائلی که برای طارمی پیش آمد، شاید در این شرایط قابل توجه باشد.

1- وقتی نادیده گرفته می‌شد



مهدی طارمی یکی از فوتبالیست‌هایی بود که به شکل عجیبی نامش مطرح شد. ستاره‌ای از خطه خونگرم بوشهر که بعد از چندسال بازی در ایرانجوان در دوران نوجوانی به خدمت سربازی رفت و دوسال نتوانست فوتبال بازی کند. انگار هیچ‌کس در آن مقطع استعداد او را ندیده بود. انگار هیچ‌کس توقع نداشت از دیار تنگستان ستاره‌ها ظهور کند و به بالاترین سطح برسد. به همین خاطر وقتی قصد کرد به خدمت سربازی برود، حتی تیم‌های نظامی فوتبال هم به سراغش نرفتند تا او دوسال تمام هیچ نشانی از فوتبال نداشته باشد. در بازگشت اما مهدی می‌دانست که می‌تواند. او دوباره تیم شهری و این‌بار شاهین در لیگ دسته دوم درخشید و جنگید تا عنوان آقای گل دسته دوم را به دست آورد. همان زمان بود که علی دایی پسندش کرد و به پرسپولیس آورد. به عبارتی آن روزهایی که خیلی‌ها طارمی را نادیده گرفتند، دایی استعدادش را کشف کرد و برای بزرگ‌شدنش تلاش خود را به کار گرفتند.

2- وقتی مسخره‌اش کردیم

وقتی جوان بوشهری فوتبال در 21سالگی به‌عنوان یار تعویضی برای پرسپولیس بازی می‌کرد، خیلی از ما سبک بازی‌اش را به تمسخر گرفتیم. هنگامی‌ که در گل‌کردن بهترین فرصت‌های گلزنی مشکل داشت، می‌گفتیم یک گل‌نزن بالفطره است. جلوتر که رفت، نامش بیشتر شنیده شد اما یک رفت و برگشت به فوتبال ترکیه و محرومیت 4ماهه‌ای که از سوی فیفا برایش اعمال شد، دوباره خاطر هوادارانش را آزرده کرد. سیلی از انتقادها به سمتش آمد و بابت کارهایش دوباره به تمسخر گرفته شد. طارمی اما ایستاد و جنگید تا اینکه دل کارلوس کی‌روش را برد؛ او در کنار سردار آزمون مهاجم فیکس تیم‌ملی بود. خوب هم کار کرد و همه‌مان بابت برگشتنش به اوج خوشحال بودیم. رسیدیم به بازی با پرتغال و آن موقعیت لحظه آخری که مهدی در دو قدمی دروازه توپ را بیرون زد. موقعیتی که اگر گل می‌شد، تیم‌ملی ایران به دور بعدی جام‌جهانی صعود می‌کرد. آن روز دوباره از او انتقاد کردیم، مهدی اشک ریخت اما جامعه فوتبال سرزنشش کرد و دوباره مورد تمسخر قرارش داد.

3- وقتی با او جنگیدیم

مسیری که مهدی طارمی برای ادامه فوتبالش انتخاب کرده بود، مسیری جذاب به نظر می‌رسید. او بالاخره لژیونر شد و مدتی در قطر کار کرد. در لیگ ستارگان ثروتمندترین کشور آسیایی در بعد فوتبال، کارش را به خوبی جلو برد تا اینکه به یک تیم از لیگ پرتغال رفت. تیمی به نام ریو آوه که شاید تا قبل از پیوستن طارمی به آن نامش را هم نشنیده بودیم. دوباره خیلی از مخاطبان فوتبال جنگیدن با طارمی را شروع کردند. می‌گفتند او به یک تیم ضعیف رفته که فقط در اروپا باشد. می‌گفتند چه اهمیتی دارد که طارمی در یک لیگ نه‌چندان معتبر در یک تیم ناشناس به میدان برود؟‌ مهدی اما این‌بار هم خواست و شد. او در همین تیمی که خیلی از ما آن را مدعی سقوط و ضعیف می‌دانستیم، به آقای گلی لیگ پرتغال رسید.

4- پیروزی اما با او بود

چهارشنبه‌شب گذشته وقتی دروازه یوونتوس را در لیگ قهرمانان آسیا باز کرد، دیگر حرفی باقی نماند. او جنگید و به هدفش رسید. مثل آن جمله کلیشه‌ای که می‌گویند با تلاش‌کردن هرآنچه خواهی را به دست می‌آوری. مهدی خواست و شد. این همه تمسخرش کردیم، با او جنگیدیم اما در نهایت پیروزی با او بود.