واكنش‌های منفی به واكسن زدن شهاب حسينی در آمريكا

آرمان ملي- اميد کاجيان: بازهم تصويري از يک سلبريتي در خارج از کشور، انتشار آن و البته غوغايي که طبق معمول اين موضوع به پا کرد. مانند اتفاقات مشابه پخش اين تصاوير زمينه را براي حمله به سلبريتي‌ها فراهم کرد. اين‌بار اما نام شهاب حسيني در ميان است و البته حضورش در آمريکا و تصاويري که گفته شده مربوط به واکسن زدن اوست. عده‌اي از مردم بر او و اين کارش مي‌تازند و البته عده‌اي از خواص هم بر اين آتش مي‌دمند. بسياري به تابعيت آمريکايي او اشاره مي‌کنند و اينکه چرا واکسني که در ايران قرار نيست باشد و مردم از آن محرومند، او بايد در خارج از کشور استفاده کند. اما پرسش اينجاست که گناه اين موضوع بر گردن شهاب حسيني است و واکسن زدن او؟ البته که اظهارات سال پيش وي در مورد جشنواره فجر ممکن است مزيد بر علت شده و آن اظهارات يا برخي برنامه‌ها و فيلم‌هايي که او پيشتر در آن نقش ايفا مي‌کرده مردم را با اين مساله مواجه کرده که او دوگانگي خودش را با اين کار به نمايش گذاشته است. اما آيا صرف واکسن زدن او هم مي‌تواند نماد دورويي و دوگانگي رفتار سلبريتي‌ها باشد؟ اگرچه مردم مانند اين سلبريتي توان مالي رفتن به خارج از کشور را ندارند يا نمي‌توانند از معتبرترين واکسن حال حاضر کرونا که گفته شده 95درصد اثربخشي‌اش به تثبيت رسيده استفاده کنند و از سويي او از امکانات و توان مالي برخوردار است که همه ما نيستيم، اما به اين دلايل مي‌شود فقط و فقط او را مورد حمله قرار داد. از سويي ديگر با اينکه اجازه داريم به مواضع پيشين او نقد داشته باشيم اما آيا او در مورد واکسن زدن هم پيشتر سخني گفته بود يا واکسني را نهي کرده بود که اکنون به واسطه ويدئوي منتشرشده اخيرش، در خارج از کشور که تزريق کرده، او را متهم به نگاه دوگانه کنيم؟ اگر صادق باشيم آنچه اين‌بار شهاب حسيني انجام داد، خلاف خواست مردم نيست. اتفاقا که مردم مي‌خواهند به جاي شهاب حسيني از واکسيناسيون و وجود يک واکسن معتبر بهره ببرند ولي در چنين برهه‌اي از آن محرومند. به عبارتي، همه ما مي‌خواستيم تا از چنين شانسي که شهاب حسيني داشته بهره‌مند بوديم. اما آيا واکنش مناسب به اين محروميت، حمله به شهاب حسيني است؟ يا مطالبه اين موضوع از مسئولان که همه مردم بايد مانند اين سلبريتي از واکسيناسيون و استفاده از واکسن معتبر جهاني بهره ببرند؟
آدرس غلط
اين اتفاقات از سويي ديگر اين پرسش را نيز مطرح مي‌کند که اين گونه فيلم‌ها چگونه و بر مبناي چه اطلاعاتي آن هم تا اين سطح وسيع انتشار مي‌يابد. آيا صرفا هموطنان ايراني در اين کشورها هستند که به انتشار عکس‌هاي سلبريتي‌ها در خارج از ايران اقدام مي‌کنند يا برنامه‌هاي هدفمندي پشت آنهاست؟ برخورد مردم با توجه به خطي که رسانه‌ها دراين گونه مواقع دنبال مي‌کنند عمدتا سرزنش سلبريتي‌هاست؛ البته اينکه سلبريتي‌ها زندگي متفاوت با عامه مردم دارند بر کسي پوشيده نيست اما چرا مردم ناخواسته آدرس اصلي را گم مي‌کنند؟ يعني به جاي آنکه خواهان امکانات يا شرايطي مانند اين سلبريتي‌ها از مسئولان باشند صرفا بر سلبريتي‌ها هجمه مي‌کنند؟ همانطور که در ماجراي شهاب حسيني اصل نياز و محروميت مردم از واکسن معتبر براي واکسيناسيون در سطح عمده کشور فراموش شد و جايش را به اينکه چرا فلاني واکسن زده داد.
پاک کردن صورت‌مساله


حمله به سلبريتي‌ها به‌واسطه انتشار عکس يا فيلمي از آنها در خارج از کشور البته که مسبوق به سابقه است. اما در تمام اين ماجراها تنها يک بعد داستان ديده شد و بعد ديگر نه. اقداماتي که سلبريتي‌ها در خارج انجام مي‌دهند چه بسا خواسته بخش عمده‌اي از مردم در داخل کشور باشد اما به جاي مطرح شدن اين خواسته‌ها به عنوان يک مطالبه عمومي، تنها به هجمه به سلبريتي‌ها که چرا شما در خارج مي‌توانيد جور ديگري بپوشيد يا جور ديگري زندگي کنيد ختم شد، در واقع چيزي شبيه به پاک کردن صورت‌مساله. انتشار عکسي از همسر رامبد جوان در کانادا، يا پخش فيلمي از ستاره اسکندري در ترکيه و آنها را به رفتار دوگانه متهم ساختن در حالي بود که اين چهره‌ها پيشتر موضعي درباره درستي يا نادرستي کاري که در خارج انجام داده بودند نداشتند که بخواهيم آنها را به دورويي متهم سازيم. از پخش تکه مصاحبه‌اي از هنرپيشه‌اي که بخواهند او را فارغ از غم مردم معرفي کنند تا پخش تصاويري خصوصي يا غيرخصوصي از بازيگران زن و مرد در خارج از کشور تا آنها را غيرصادق نشان دهند، اقدامي بوده که رسانه‌هاي جريان راست و چپ هم به آن دامن مي‌زنند. نتيجه اينکه همان مردمي که در زلزله کرمانشاه در سال 97 به سلبريتي‌ها اعتماد کردند و نه مسئولان و کمک‌هاي خود را به سلبريتي‌ها مي‌دادند، در طول دوسال اخير در مسير سلبريتي‌ستيزي، حرکت کردند. اين روند در تمام مدتي که بعضي از چهره‌هاي هنرمند يا ورزشکار عليه مسائل موجود کشور اظهاراتي را مطرح مي‌کنند نيز تداوم داشت. بدين صورت خيلي هوشمندانه جوي که مي‌شد عليه مسئولان براي بهبود اوضاع کشور به راه افتد، عليه سلبريتي‌ها به راه افتاده است؛ اتفاقي که اين‌بار براي شهاب حسيني پيش آمده نيز يکبار ديگر بيانگر همين موضوع است. شرايطي که بايد عليه مسئولان در ارتباط با سستي در واکسيناسيون و ورود واکسن‌هاي معتبر به کشور شکل بگيرد با نگاهي سطحي عليه شهاب حسيني ايجاد شده است؛ البته که سلبريتي‌ها تا زماني‌که در مسير تقابل قرار نگرفته بودند و تا پيش از زلزله کرمانشاه همواره انگشت‌هاي آغشته به جوهر راي و لب‌خواني «تکرار‌ مي‌کنم» يا شعار با روحاني تا 1400 را سر مي‌دادند در رسانه‌هاي داخلي کشور از اين هجمه‌ها در امان بودند اما به محض تغيير مسير و زماني که با بي‌اعتمادي همگام شدند. بعد از چند ماه ورق برگشت و به‌تدريج خود نيز در نظر افکار عمومي به شکل حساب‌شده‌اي جايگاه خود را از دست دادند.