الزامات حفظ اقتدار در برابر ادبیات مستکبران

هماوردی مردم ایران با شش قدرت بزرگ جهانی درروند پرونده هسته‌ای که با زمان تحقق ضرب‌الاجل ایران به اوج خود رسیده است، در شرایطی که گردانندگان حال و گذشته کاخ سفید به شکست فشار حداکثری امریکا علیه مردم ایران اذعان کرده و در ادامه مواجهه با مردم ایران دچار سردرگمی و استیصال شده‌اند، دست برتر و نقش تعیین‌کننده ایران درروند تحولات منطقه‌ای و جهانی را اثبات می‌کند. آنچه این روز‌ها در مواضع متشتت مسئولان جدید کاخ سفید و تروئیکای اروپایی برای شرط‌گذاری در نحوه مواجهه با ایران و روند اجرایی قانون مجلس می‌گذرد، نشان از به‌هم‌ریختگی نظام محاسباتی آن‌ها و فقدان یک نقشه راه در مقابل ایران دارد و تنها امیدشان به ایجاد انشقاق در داخل و پیشبرد برنامه‌هایشان در بستر دوگانگی‌سازی داخلی است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار روز دوشنبه با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری با اشاره با اختلاف برداشتی که مجلس از کار دولت دارد، با تأکید بر اینکه این اختلاف‌نظر‌ها قابل‌حل است و باید دو طرف، قضیه را با همکاری یکدیگر حل کنند و نباید اختلاف‌ها رها و یا تشدید شود که نشان‌دهنده دوصدایی باشد، ادبیات امریکا و سه کشور اروپایی را در قبال کاهش تعهدات برجامی ایران طلبکارانه و غیرمنصفانه خوانده و با تأکید بر اینکه نتیجه این سیاست افزایش نفرت مردم ایران از غربی‌هاست تأکید کردند که جمهوری اسلامی در قضیه هسته‌ای همانند سایر قضایا عقب‌نشینی نخواهد کرد و در مسیر آنچه نیاز امروز و فردای کشور است باقدرت پیش خواهد رفت. معظم له با اشاره به اینکه ما برای کسب توانایی‌های هسته‌ای متناسب با نیاز‌های کشور مصمم هستیم و به همین علت حد غنی‌سازی ایران ۲۰ درصد نخواهد بود، یادآور شدند که ایران تا هرکجا که لازم و نیاز باشد اقدام خواهد کرد، مثلاً برای پیشران هسته‌ای یا کار‌های دیگر ممکن است غنی‌سازی را به ۶۰ درصد برسانیم. این هدف‌گذاری جدید که درعین‌حال مسئولیت دولت و مجلس را برای رسیدن به اهداف موردنظر سنگین‌تر می‌کند، بیانگر موقعیت تعیین‌کننده ایران درروند تحولات است که به‌جای اینکه دنباله‌رو تصمیمات غرب باشد اکنون غرب را به دنبال خود کشانده و دچار استیصال و سردرگمی کرده است، شرایطی که در مقایسه با ادوار گذشته موقعیت برتری را به ایران درروند تحولات می‌دهد.
این شرایط ناشی از چند مؤلفه اساسی است:
-هدایت‌های رهبر معظم انقلاب در مدیریت صحنه و حفظ و تقویت ظرفیت مردمی و هماهنگ‌سازی مسئولان را باید یکی از شاخص‌های مهم دوران اخیر و مدیریت کم‌نظیر ولایت‌فقیه در اداره نظام اسلامی دانست، به‌گونه‌ای که علاوه بر دوستان، دشمنان نظام اسلامی را هم به تحسین واداشته است.
-ایستادگی و مقاومت مردم ایران به‌رغم کم‌نظیرترین فشار‌ها و تحریم‌های بیگانگان و بعضاً ضعف‌ها و ناکارآمدی‌های مسئولان اجرایی کشور جلوه‌ای ستودنی از مردم ایران در دوران معاصر را برای جهانیان تصویر کرده است. این در حالی است که مردم ایران در عین تحمل سختی‌ها، دشمنان نظام و ضد انقلابیون را به‌رغم فراخوان‌های متعدد، ناکام گذاشتند. به جرئت می‌توان گفت این سطح از هماهنگی و همکاری مردم با سیاست‌های کلی نظام و تحمل آن‌ها در برابر سختی‌ها و مشکلات که در تاریخ انقلاب کم نظیر بوده است. این در حالی است که بیش از ۴۲ سال از عمر انقلاب گذشته و نسل‌های جدید، با ذائقه‌های متفاوت به میدان آمده‌اند.


-دستاورد‌های میدانی کشور در عرصه‌های مختلف علمی و صنعتی و دفاعی، در شرایط اوج فشار‌ها و تحریم‌ها وضعیت غیرقابل قیاسی را برای کشور ایران با دیگر کشور‌های در حال توسعه ایجاد کرده است، این شرایط دشمنان نظام را به این باور رسانیده که سلب این نقاط قوت از ایران، نظیر توان موشکی، نفوذ منطقه‌ای، توان هسته‌ای، از هیچ طریقی حتی تهدید نظامی قابل از بین بردن نیست، مگر اینکه در خود مردم ایران در ادامه این راه ایجاد تردید کنند.
مجموعه عوامل فوق و نکات دیگری که مجال پرداختن به آن نیست، دشمنان نظام را به این نتیجه رسانیده که تنها راه مهار این ظرفیت‌ها، بازگشت مجدد به همان مؤلفه‌ها و ارکان جنگ نرم و عملیات روانی است که البته دموکرات‌ها در آن تبحر داشته و عوامل داخلی نیز به‌تبع آن فعال‌شده‌اند و به همین دلیل است که رویکرد جدید امریکا در مواجهه با ایران بر ائتلاف‌سازی و در دست‌گیری رهبری بازیگران اصلی این توافقنامه بین‌المللی برای افزایش فشار‌ها به ایران متمرکزشده است و در این میدان نتیجه به دشمن کمک می‌کند و تصویر دوگانه‌ای از داخل برای آن‌ها می‌سازد ضعف در تصمیم‌سازی‌ها و میدان یابی جریان‌های رسانه‌ای هستند که عقبه ایستادگی و مقاومت مردم را تضعیف می‌کنند. روز گذشته ارگان دولت، یک روز پس از توافق ایران با آژانس اتمی با ادعای اینکه ما در دشمنی با امریکا به بن‌بست رسیده‌ایم، می‌نویسد: سیاستمداران حاذق در تهران و واشنگتن دریافته‌اند که فشار حداکثری یکی بر دیگری، افتادن در چرخه‌ای باطل است. ایران قادر نیست ایالات‌متحده را به‌زانو دربیاورد. بازدارندگی ایران و امریکا نسبت به هم در عالی‌ترین سطح خود قرار دارد و یا به زبان ساده ما در دشمنی به بن‌بست رسیده‌ایم. برجام نباید تنها ابزاری برای خلاصی از تحریم باشد؛ ایران می‌تواند سنگینی بار زائدی را که امریکا در منطقه برای حمل آن سالانه میلیارد‌ها دلار به هدر می‌دهد رفع کند. هنوز کسانی فکر می‌کنند که با «اولتیماتوم» می‌توانند دیگری را وادار به تغییر رفتار کنند!